سینماسینما، عباس اقلامی
فیلمی درباره مهاجرت. فیلمی درباره عشق و رابطه. درباره دغدغه ها و نگرانی های جوانان. فیلمی درباره قتلی در یک پادگان به دست سربازی که فراری شده است. «گزارش فرار یوسفی» فیلمی درباره همه این هاست. حسین توقیری که فیلمنامه کار را هم خودش نوشته، با شیوه روایی که برای این فیلم برگزیده، این داستان ها را به موازات هم و با شیوه ای چندلایه مانند قطعات موزاییکِ یک بنای کامل کنار هم چیده تا به ساختمان داستان مورد نظر خود که همزمان همه این ها هست و هیچکدام بهتنهایی نیست، برسد. داستانی که از دل چند ماجرا به یک هویت مستقل رسیده و با بهره گیری از نمادها و شیوه بیان مستندگونه، داستان خود را پیش می برد. و همین است که فیلم را ویژه کرده است. مستندی داستان گو و داستان گویی مستند، با شیوه بازنمایی واقعیت ها برای نزدیک شدن به حقیقتِ ماجرای روزمر گی های جوانانی که میل به رفتن دارند و قلابی نیست انگار تا نگه دارد آن ها را از رفتن.
فیلم با پرواز امید با پاراگلایدر شروع می شود؛ پروازی با حس سبکبالی و رهایی در آسمان آبی. امید تلاش می کند این حس رهایی را به آیدا که روی زمین او را تماشا می کند، از راه بی سیم منتقل کند. اما فیلم که پیش می رود، می بینیم نهتنها آن روز، که در روزهای بعد هم امید کمترین توانی در ایجاد روحیه امیدواری در آیدا ندارد. بحران در رابطه این دو که پیش تر می رود، آسمانِ فیلم هم دیگر آبی نیست و تمام روزها و اتفاق ها در هوای برفی و فضایی سرد و یخ زده می گذرد. تا آنجا که امید هم در سکانسی اذعان می کند چنان سردش است که دیگر گرم نمی شود.
آیدا که قرار است با امید ازدواج کند، اصرار دارد امید با او به خارج از کشور مهاجرت کند. آیدا در این راه سعی می کند از هومن، دوست مشترکشان، کمک بگیرد تا امید را به رفتن متقاعد کند. هومنی که خودش هم چندان تمایلی به ماندن ندارد و رفتن را هرچقدر پرخطر، به ماندن ترجیح می دهد. و همین هم البته باعث نزدیکی آیدا به هومن است تا خود عاملی شود در ناامیدی امید از حتی خودی های اطرافش و سرانجام، رفتن.
«گزارش فرار یوسفی» داستان همین رفتن هاست. همین رفتن هایی که گاهی شکل دسته جمعی به خود می گیرد. فیلم تلاش دارد از دلِ گفتوگوهای ساده دوستانه چند دختر و پسر جوان در دورهمی ها و تفریحات گروهی شان، این میل به مهاجرت و فرار از شرایط موجود را واکاوی کند. از سال ساخت فیلم (۱۳۹۱-۱۳۹۰) تا نمایش عمومی آن (۱۳۹۷) چیزی حدود هفت سال می گذرد، اما فیلم هنوز سوژه اش تازه است و با حقیقت موجود در جامعه نسبتی مستقیم دارد. آنچه دغدغه حسین توقیری شد برای ساخت فیلم، که تمایل جوانان برای مهاجرت از کشور و سرگشتگی، بحران هویت و ملال موجود در روزهای آنان بود، همچنان موضوع روز مانده و قابلیت این را دارد تا دستمایه فیلمسازانی که دلمشغولی های اجتماعی در سینما دارند، قرار گیرد.
در فیلم این گمگشتگی و بلاتکلیفی در وضع موجود در جوانان چنان پُرقدرت است که وقتی گروهِ دوستان در یکی از بازی های چندگانه دورهمی شان، در یکی از آن فضاهای برفی و یخ بسته، در مقابلِ نگاهِ ناظرِ دوربینی که از ابتدای فیلم بناست لحظه های دوستی شان را به یادگار ضبط کند، بین خود قرار می گذارند برای ۱۰ سال بعدشان یک جمله بگویند، با مکث و تردید به ۱۰ سال بعد نگاه می کنند و جز دو نفر، بقیه این گروهِ جوان چشم انداز روشن و برنامه خاصی برای خود متصور نیستند.
نگاهِ ناظرِ دوربینِ شهری، در صحنه های تعقیب و گریزِ سربازِ فراریِ مرتکب قتل با ترکیب رنگِ متفاوت از بقیه صحنه ها و تصویربرداری از بالا، در کنار گفتوگو با دوربین توسط مرضیه و چند شخصیت دیگر در بیان داستان آیدا و امید… و معین، و نوشتار بین متنی که ماجرای قتل در پادگان را بهتدریج در طول فیلم پیش می بَرد و به تماشاگر اطلاعات قطره چکانی در کشف حقیقت می دهد، به عنوان نمادهایی از دنیای مستند فیلم، شیوه کار فیلمساز در واقع نمایی برای پیشبرد داستان های چندگانه در خدمت کلیت داستان اصلی فیلم است که ایجاب می کند تماشاگر برای درک فیلم دقت و حوصله بیشتری در طول تماشا به کار گیرد. این البته همزمان می تواند کارکرد دوگانه در میزان ارتباط گرفتن یا نگرفتن با فیلم توسط تماشاگر داشته باشد.
این ترکیبِ شیوه مستند و داستانی و رفت و برگشت های افقی و عمودی در روند داستان فیلم به میزان مناسبی در سکانس های فیلم تقسیم شده و به اندازه کافی در خدمت هدف اصلی فیلمساز که حفظ دنیای فیلم در میانه گونه های مستند و داستانی ا ست، قرار گرفته و توان این را دارد که هم تماشاگری را جذب کند که صرفا دنبال به سرانجام نهایی رسیدن داستانی است که از یک رابطه عاشقانه و گزارش یک قتل در پادگان شروع شده، و هم تماشاگری که به دنبال دیدن فیلمی تجربی با امضای یک کارگردان جوان است که تا پیش از این در سابقه فیلمسازی خود چند فیلم کوتاه داشته و در این فیلم خواسته دنیای تازه ای در فیلمسازی تجربه کند.
در «گزارش فرار یوسفی» قصه قتل پایان مشخصی دارد. آنچه پایان نامشخص دارد، قصه جوانانِ پیگیر مهاجرت است. قصه زوالِ عشق و امید در غیاب حقیقت است که در فیلم عامل تمام فرارهاست. این قصه به سرانجام نمی رسد، مانند عالم واقع که از بی سرانجام ترین قصه هاست در روزگاری که انسان (بخوانید جوان) بیشتر از هر زمانی از خودِ وجودی اش گریزان است. آیدا، هومن، امید، امیر و… خسته اند از شرایطی که دارند. دل زده و گریزان اند از شرایط سرد، یخ بسته و ملال انگیزی که گرفتارش هستند. این ها بیش و پیش از هر چیز به دنبال مهاجرت از خودِ درونی شان هستند در غیاب آفتاب که تنها حقیقتشان است.
منبع: ماهنامه هنروتجربه
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- پایان فیلمبرداری «ما که هستیم»
- از تنش تا پالایش/ نگاهی به فیلم «مغزهای کوچک زنگزده»
- رویای کارت سبز/ نگاهی به فیلم «من سیاهپوستم»
- من آشغالها را دوست دارم / نگاهی به فیلم «آشغالهای دوستداشتنی»
- مهاجرت سوژه یک انیمیشن شد
- افسون شده در هزارتوی خیال!/ نگاهی به فیلم «جنبل»
- برزخِ رفتن و ماندن/ نگاهی به فیلم «پناه»
- هرکی اینجا بمونه، گم میشه!/ نگاهی به فیلم «دو لکه ابر»
- فیکشن بودن را فریاد بزن/ نگاهی به فیلم «گزارش فرار یوسفی»
- گمشده در هیاهوی شهر/ نگاهی به فیلم «پاسیو»
- عارف عاجز/ نگاهی به فیلم «شعلهور»
- چشمی و صد نَم جانی و صد آه/ نگاهی به فیلم «خانم یایا»
- بازی مافیا/ نگاهی به فیلم «گرگ بازی»
- گفتوگو با پوریا کاکاوند، کارگردان فیلم «گلدن تایم»/ شانسِ تازه کار
- بازی گرگ بازی/ نگاهی به فیلم «گرگ بازی»
نظر شما
پربازدیدترین ها
- جزئیاتی تازه از داستان فیلم محمد رسولاف/ زندگی یک قاضی دادگاه انقلاب تهران در «دانه انجیر مقدس»
- گفتوگوی اختصاصی سینماسینما با دبیر بخش ۱۵ روز سینماگران جشنواره کن/ ما کشف میکنیم
- شهاب حسینی؛ تنوع در پذیرش نقش، تناقض و شتابزدگی در واکنشها/ یادداشت کیوان کثیریان
- جزئیاتی از فیلم «کارآموز» علی عباسی/ صعود ترامپ
- شکایت آموزش و پرورش از «افعی تهران»
آخرین ها
- آکتور ایرانی در شبکه آرته فرانسه
- جنون شکسپیری در زمانه ما/ نگاهی به فیلم «شاهلیر»
- «کتاب مستطاب سینما» در نمایشگاه کتاب
- کیانوش عیاری: «۸۷متر» از شبکه یک روی آنتن میرود
- باغ کتاب میزبان جشنواره ملی فیلم اقوام ایرانی شد
- تقدیر ویژه جشنواره اوبرهاوزن از فیلم کوتاه ایرانی
- «عامه پسند» اکران آنلاین میشود
- «عمو ماهیگیر» روی صحنه عمارت نوفللوشاتو
- حضور همراه اول در نمایشگاه بینالمللی اینوتکس ۲۰۲۴
- شکایت آموزش و پرورش از «افعی تهران»
- جزئیاتی تازه از داستان فیلم محمد رسولاف/ زندگی یک قاضی دادگاه انقلاب تهران در «دانه انجیر مقدس»
- دعوت گروه «فقر پشت پردهها» برای اعتصاب/ حقوق و بیمه کارکنان، چالش مدیران جشنواره کن
- در «تحریک کنندگان»؛ مت دیمون و کارگردان «بورن» در یک کمدی دزدی همراه شدند
- مدیرکل هنرهای نمایشی استعفا داد
- راهیابی «آمرغ» به جشنواره آسیای جنوبی مونترال
- حضور مرکز گسترش با ۲۲ کتاب در نمایشگاه کتاب تهران
- «دیوان تئاترال» روی صحنه میرود/ آغاز اجرای نمایش «مرگ با طعم نسکافه» با حضور مسعود کیمیایی
- صعود مقاومت ناپذیر و حیرت انگیز آقای کارگردان/ نگاهی به فیلم «چهارشنبه سوری» به مناسبت سالروز تولد اصغر فرهادی
- «بیژن و منیژه» میلیاردی شد
- بزرگداشت کیانوش عیاری و افتتاح گنجینه این فیلمساز در موزه سینما
- گفتوگوی اختصاصی سینماسینما با دبیر بخش ۱۵ روز سینماگران جشنواره کن/ ما کشف میکنیم
- نمایش موزیکال «شازده کوچولو» / گزارش تصویری
- پیکر مسعود اسکویی به خانه ابدی بدرقه شد/ چرا برخی آدمها محبوب میشوند؟
- پایان تصویربرداری فیلم «ویلای موروثی»/ روایتی از زندگی یک باغبان
- رقابت ستارههای یک کمدی و یک درام عاشقانه تاریخی/ میزبانی سینماها از دو فیلم جدید
- پولاد کیمیایی برای «گالیله» میخواند
- فرصت ۳ فیلم کوتاه ایرانی برای اسکار ۲۰۲۵
- رکوردداران روز اول اکران
- «اتاق فرار» پرمخاطبترین بسته فیلم کوتاه «هنر و تجربه»
- معرفی برگزیدگان جوایز دیوید دی دوناتلو ۲۰۲۴ ایتالیا/ «من کاپیتان» بهترین فیلم شد