سینماسینما، ابراهیم عمران
شاید سر راست تعریف کردن یک قصه برای هر که ادعای سینما و فیلم شناسی دارد؛ امر آسانی نباشد و در عمل آنچه متولد میشود موجودی است سخت غیر قابل تحمل. و از این رهگذر میتوان دست و پنجه نرم کردن نویسنده و کارگردان نام نهاد که اگر مبادرت به ساخت چنین فیلم نامه هایی نمایند. دوئت ساخته نوید دانش نیز رنج هایی از این دست دارد. و در حقیقت نویسنده و کارگردان در حال و هوای گوناگونی گام بر میدارد که شاید برای دنیای ذهنی خویش، توجیهاتی درونی داشته باشد ولی در نگاه مخاطب اینگونه بازی فرم و محتوا نمی تواند جذاب و بالمآل گیرا باشد. استفاده از اهرم بازیگران نیز شاید در نگاه اول و در پس تبلیغات محیطی ، کارآمد باشد ولی با توجه به فیلم نامه امتحان پس داده شده؛ در دل کار از دست هدیه تهرانی و نگار جواهریان و حتی علی مصفا نیز کاری ساخته نیست. چراهای این فیلم از همان سکانس ابتدایی آغاز میشود. به بن بست خوردن کوچه ای که نمی توان در آن پارک کرد. نگاهی فلسفی به اینکه شاید در این کوچه و لاجرم خانه ای در آن، فرجام نیکی در انتظار راننده در پی پارک کردن( زندگی دو نفر)، نیست. و سرایی که آنچنان فرسوده و قدیمی می نمایاند که همه جایش احتیاج به تعمیر دارد. و دست شکسته حامد که محور این قصه هم میشود؛ نشان از علیل بودن رابطه ای است که باید حالا حالاها جوش بخورد. تازه همه اینها آنچنان در پیچ و تاب ِ سخت به تصویر کشیدن، گرفتار میشود که پرسش های بعدی نیز رخ می نماید. سکانس خرابی برق و دیالوگ های پارکینگ که اصلا مشخص نیست کاربرد آن در ادامه کجاست. فردی که از مسعود(علی مصفا) میپرسد برای ختم فردا نیاز است بیاید؛ چه کسی است و ارتباطش با متوفی چیست؟ و خود درگذشته که گویا خودکشی کرده هم کیست و اصلا جایگاه این خودکشی در کجای فیلم قرار میگیرد و چرا سپیده(نگار جواهریان) به ختم این فرد نمیرود؟ سئوال هایی از این دست را میتوان فرعیاتی دانست که زیر چشمی از آن گذشت و ارفاق به نویسنده و کارگردان، دانست. ولی آیا مخاطب حق ندارد بداند که ارتباط بین حامد و سپیده چه بوده که حالیه قراری برای شان در شهر کتاب گذاشته میشود تا گپ و گفتی داشته باشند و تازه از این گفت و شنود نیز امری دستگیر مخاطب نمیشود. جز آشنایی سپیده (دلداده سابق) با مینو ( هدیه تهرانی) همسر حامد. که آن هم موجب تعلیق خاصی نمیشود. و بعد آن پریشانی چند ساعت بعد سپیده در سکانسی تاریک و صبح بیدار شدنش و ادامه زندگی! و بعد از آن بی معناتر گشت و گذار پلیس گونه همسر سپیده که نوازنده آهنگ بی کلام کیست و پیدا کردن آموزشگاه موسیقی و سر صحبت با همسر حامد باز شدن. و اینکه گویا بچه دوست دارد با توجه به نوع خاصی از نگاه کردن به دخترکی که ویولن میزد. و بعد توجه ماورایی و فلسفی به تابلویی که پر از برف است و بنا بر گفته مسعود ، چقدر همه جا سفید است در آن آموزشگاه! و حتما نقب زدن به زندگی اش که سیاه است و سکانس بی معنای دعوا با زنش که چه می خواهد از او در زندگی. و چرا بچه ندارند و از این حرفهای کم اهمیت و گل درشت گونه. کل داستان این فیلم این بود که سپیده نامی با مسعود نامی ازدواج میکند و دوست سابق سپیده سر و کله اش پیدا میشود و چند سئوال قابل پیش بینی از او میپرسد و مینو همسری که به شدت واقع گرا نشان داده میشود و قرار نیست همه چیز را بداند( دیالوگی در فیلم) و آن طرف مسعود که باید همه چیز را بداند از گذشته زنش. می ماند دوئتی که لاجرم باید تک نواخته شود و ویولنش نباشد و پیانو همه این زحمات بر دوشش گذاشته شود! ساخته اول نوید دانش شاید تسلط کارگردان بر کارش ، باشد که سینما را میشناسد. دکوپاژ و میزانسن نیز. بازی گرفتن هم. ولی فیلم نامه آنچنان در خود تنیده شده که همه این نکات مثبت را با خود میشوید و میبرد.
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- «نبودنِ» علی مصفا در سینماتک خانه هنرمندان ایران
- ساخت نسخه ویتنامی فیلمی با بازی پیمان معادی و نگار جواهریا
- «تجربه»ی آذر با گفتوگویی متفاوت با علی مصفا روی پیشخوانِ مطبوعات
- در انتظار جغدی خیالی به نام هِدا/ نگاهی به فیلم «نبودن»
- برای فیلمی ساخته علی مصفا؛ جایزه بهترین تدوین جشنواره اسکاتلندی به هایده صفی یاری رسید
- تیرهتر از شب/ نگاهی به فیلم «مجبوریم»
- سه فیلم سینمایی پروانه نمایش گرفتند
- نمایش «مخاطب» رفع توقیف شد
- در دیار خود غریب/ نگاهی به فیلم «مجبوریم»
- ققنوسی که از خاکستر برنخاست/ نگاهی به فیلم «مجبوریم»
- با بازی نگار جواهریان، لیلی رشیدی و علی باقری؛ «مخاطب» در تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه میرود
- فیلمبرداری «چرا گریه نمیکنی؟» به پایان رسید
- «خاتون» و زنده کردن حس وطن پرستی
- پرسش بیپاسخ درباره ایران/ نگاهی به سکانس آخر سریال «خاتون»
- جایزه جشنواره بنگلور هند برای فیلم علی مصفا
نظر شما
پربازدیدترین ها
- تحلیل رسانههای فرانسوی از حضور فیلم رسولاف در بخش مسابقه کن/ یک انتخاب سیاسی
- محمد رسولاف با «دانه انجیر مقدس» به کن باز میگردد
- سینماسینما/ گفتوگو با کن لوچ درباره «بلوط پیر» و دیگر چیزها/ امید، فعالیتی سیاسی است
- فیلم ترنس مالیک به جشنواره کن نرسید/ لیلا حاتمی با مریم مجدلیه به ونیز میرود؟
- ۳ جایزه جشنواره مسکو به «آه سرد» رسید
آخرین ها
- عسگرپور: از جانب مدیران کم تسلطِ سطحینگر، مورد حمله قرار میگیریم که شما از فروش فیلمها خوشحال نیستید/ از کجا به کجا رسیدیم!
- پخش سریال «حشاشین» در ایران ممنوع شد
- همراه اول حامی برگزاری ششمین رویداد ایران اکسپو
- حضور معاون وزیر حملونقل و زیرساخت ترکیه در غرفه همراه اول
- محاکمه در خیابان/ نگاهی به تازهترین قسمت سریال «افعی تهران»
- جایزه بزرگ جشنواره کازابلانکای مراکش به «برندهها» رسید
- ۲ انیمیشن ایرانی به جشنواره معتبر انسی راه یافتند
- «رُخ» بهترین مستند جشنواره فیلم مسکو شد
- «آوای ابرها» به جشنواره کاریبتونز کلمبیا راه یافت
- ۳ جایزه جشنواره مسکو به «آه سرد» رسید
- خانواده قاتل از «بیبدن» شکایت میکنند؟
- فوت کارگردان فرانسوی برنده نخل طلا و سزار/ لوران کانته درگذشت
- نسخهی آزادیِ لانتیموس/ نگاهی به فیلم «بیچارگان»
- نکوداشت اکبر زنجانپور در نوزدهمین «شب کارگردان»
- حضور همراه اول در بزرگترین نمایشگاه فناوری ترکیه
- معرفی همراه اول بهعنوان کارفرمای برتر سلامتمحور
- «در سایه سرو» از جشنواره ایتالیایی جایزه گرفت
- فیلم ایرانی نامزد قدیمیترین جایزه سینمایی اروپا شد
- کیوسکهای دیجیتال نخستین اپراتور سلامت کشور رونمایی و نصب شد
- تحلیل رسانههای فرانسوی از حضور فیلم رسولاف در بخش مسابقه کن/ یک انتخاب سیاسی
- فیلمهای «رکوردزن» و زنگ خطر برای آینده این سینمای محترم!
- «هواخوری» روی صحنه میرود
- تمدید مهلت شرکت در جشنواره «خیمه شب بازی»
- سینماسینما/ گفتوگو با کن لوچ درباره «بلوط پیر» و دیگر چیزها/ امید، فعالیتی سیاسی است
- نسخه ویژه نابینایان «همسر» با صدای مسعود فروتن منتشر میشود
- نمایش «شیرین» کیارستمی در جادوی سینما بنیاد حریری
- آغاز ثبتنام دهمین دوره کارآموزی همراه اول
- تتلو در دادگاه: عذرخواهی میکنم
- مستانه مهاجر داور جشنواره الجزایر شد
- فیلم ترنس مالیک به جشنواره کن نرسید/ لیلا حاتمی با مریم مجدلیه به ونیز میرود؟