سینما سینما – علی اناری | انتخاب و معرفی هیئت داوران بخش مسابقه سینمای ایران جشنواره فیلم فجر همواره یکی از مسائل پیچیده جشنواره بوده است. به گزارش سینماسینما، روند طی شده مخصوصاً در سالهای اخیر به خاطر افزایش چشمگیر حاشیههای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، جناحی و… پیرامون سینما، کار ساده انتخاب داوران جشنواره را به چالشی بزرگ برای جشنواره فیلم فجر تبدیل کرده است. باید پذیرفت که جشنواره فیلم فجر یک رویداد مدیریتی – دولتی است. کیفیت برگزاری جشنواره از جمله ترکیب هیئت داوران به شکل مستقیم و غیر مستقیم تحت تاثیر شرایط مدیریت فرهنگی کشور در دوره برگزاری جشنواره از یک سو و مسائل و مصالح سیاسی دولتی که جشنواره را برگزار میکند، از سوی دیگر قرار دارد. این تاثیر پذیری در ظاهر ساده است، اما در باطن خود به همین سادگی نیست و اهمیت آن در هنگامه اختتامیه جشنواره و لحظه اهدای جوایز مشخص میشود. اگر همه این مناسبات را یک معادله ریاضی در نظر بگیریم به جواب روشنی میرسیم مبنی بر اینکه داوران برآمده از نگاه، سلیقه و تفکر مدیران و برگزارکنندگان جشنواره، انتخابی خارج از اصول و سطح توقع این مدیران نیز نخواهند داشت؛ نکته همین است و داوری امروز ما بر عملکرد دیروز داوران جشنواره فیلم فجر نیز نباید بیتوجه به شرایط و ظرف زمانی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی آن دوره بخصوص باشد.
دوازدهمین (۱۳۷۲) / سال به بن بست رسیدن
نتیجه چیدمان سید مهدی شجاعی، جواد شمقدری، عباس کیارستمی، مجیدی مجیدی و فریدون ناصری در ترکیب هیئت داوری دوازدهمین جشنواره فیلم فجر حاصلی جز تولد دوباره واژه «مفهوم مطلق کلمه» آن هم بعد از هفت سال در پی نداشت. در واقع اگر این ترکیب عجیب و غریب میتوانستند بر سر انتخاب فیلمی برای دریافت عنوان بهترین فیلم به توافق برسند جای تعجب داشت که خب نرسیدند و خلاص. جایزه ویژه هیئت داوران این دوره به حماسه مجنون و تیک تاک تعلق گرفت که از همین نتیجه میتوان فهمید دوستان در هیئت داوری به هیچ عنوان از مواضع خود کوتاه نیامده و دست آخر محض روشن شدن تکلیف، جایزه مورد نظر بین آثار مورد علاقه دو طیف ماجرا تقسیم شده است. در این دوره فیلمهایی چون همسر، تاواریش، جنگ نفتکشها و روز فرشته حضور داشتند که نتوانستند از خوان «مفهوم مطلق کلمه» عبور کنند.
سیزدهمین دوره (۱۳۷۳) / یک عدد جعفر پناهی
بعد از آنکه بهرام بیضایی موفق نشد فیلمنامه روز واقعه را خود جلوی دوربین ببرد، شهرام اسدی این وظیفه خطیر را بر عهده گرفت و دست آخر با دریافت یک عدد سیمرغ بلورین بهترین فیلم – کاری که بیضایی عمراً از پسش بر نمیآمد – کار خود را به پایان رساند. البته بماند که عدهای بهانهجو عقیده داشتند فیلم چیز دیگری میشد اگر خود بیضایی آن را میساخت؛ بله شاید چیز دیگری میشد ولی آن وقت دیگر از سیمرغ خبری نبود! ابراهیم حاتمی کیا، محمد رجبی، خسرو سینایی، جواد شمقدری و ابراهیم فروزش پس از اهدای سیمرغ بهترین فیلم به روز واقعه، سیمرغ بلورین بهترین فیلم اول را نیز برای فیلم بادکنک سفید به جعفر پناهی دادند و البته که این سیمرغ به اندازه حضور جواد شمقدری در جمع داوران این دوره مهم نبوده، نیست و نخواهد بود. در واقع قطعاً و یقیناً تا هزار سال نوری دیگر هم امکان ندارد چنین واقعهای بار دیگر تکرار شده و جواد شمقدری باعث و بانی اهدا جایزه – حالا از هر نوع – به جعفر پناهی شود! مگر اینکه… اصلاً ولش کن.
چهاردهمین دوره (۱۳۷۴) / آخرین فیلم داد
مجید مجیدی با دومین فیلم خود یعنی پدر، گامی بلند در جهت کسب هویتی ویژه به عنوان سینماگری شاخص و صاحب سبک در سینمای ایران برداشته و ترکیب مسعود جعفری جوزانی، محمد رجبی، خسرو سینایی، جواد شمقدری و نادر طالبزاده، چارهای نمیبینند جز تقدیری ویژه از این تلاش که در قالب اهدا سیمرغ بلورین بهترین فیلم رقم میخورد. در این دوره پدر رقبای سرسختی چون بازمانده، لیلی با من است، بوی پیراهن یوسف و سفر به چزابه را پیش رو داشت. بازمانده، آخرین اثر سینمایی سیفاله داد، فیلمی خوش ساخت است که جایزه ویژه هیئت داوران را از آن خود میکند. سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه به لیلی با من است رسیده و کیومرث پوراحمد برای خواهران غریب سیمرغ کارگردانی میگیرد. نکته جالب دوره چهاردهم شکست دو فیلم برج مینو و بوی پیراهن یوسف ابراهیم حاتمیکیا در کسب سیمرغهای اصلی جشنواره است.
پانزدهمین دوره (۱۳۷۵) / مجیدی مجیدی مجیدی
به لطف داوری جهانگیر الماسی، محمد رجبی، نادر طالبزاده، ابراهیم فروزش و رسول ملاقلیپور در پانزدهمین جشنواره فیلم فجر، مجید مجیدی با فیلم بچههای آسمان برای اولین بار در تاریخ جشنواره هتتریک کرده و سیمرغهای بلورین بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامه را توامان از آن خود میکند. نکته جالب دیگر حضور سه فیلم با پسوند خورشید در بخش مسابقه این دوره از جشنواره است؛ ماه و خورشید، برادههای خورشید و سرزمین خورشید سه فیلمی هستند که اتفاقاً هرسه مورد توجه داوران قرار گرفته و در برخی بخشها موفق به دریافت سیمرغ بلورین میشوند. البته این میان سرزمین خورشید احمدرضا درویش اقبال بلندتری نسبت به سایر خورشید مداران داشته و در کسب برخی جوایز مهم بخش مسابقه همچون جایزه ویژه هیئت داوران موفق عمل میکند.
شانزدهمین دوره (۱۳۷۶) / آژانس شیشهای و دیگر هیچ
همه چیز در این دوره حول محور یک فیلم میچرخد و بس؛ در حالیکه هشت ماه بیشتر از انتخابات دوم خرداد نگذشته، آژانس شیشهای به عنوان یکی از سیاسیترین آثار سینمای ایران تا آن زمان، از سوی عزتاله انتظامی، کیومرث پور احمد، احمد رضا درویش، فرشته طائرپور و مجید مجیدی مورد توجه قرار گرفته و اکثر قریب به اتفاق سیمرغهای اصلی و فرعی جشنواره شانزدهم را درو میکند. میزان سیمرغهای دریافتی از سوی آخرین فیلم ابراهیم حاتمیکیا به قدری است که حتی مجری مراسم اختتامیه را نیز دچار سرگیجه میکند. سینمای دوم خرداد در حال تولد است و آژانس شیشهای به عنوان نمونه و ویترین این نوع سینما با دریافت بیش از نه سیمرغ بلورین، به شکلی تمام عیار در برابر مخاطبان حیرت زده خود عرض اندام میکند. دورانی جدید در حال شکل گیری است.
هفدهمین دوره (۱۳۷۷) / عشق ناسوتی در عرصه لاهوتی
هیوای رسول ملاقلی پور پس از پرواز در شب، دومین سیمرغ بهترین فیلم را از دستان احمدرضا درویش، یداله صمدی، کیانوش عیاری، فرهاد مهرانفر و داود میرباقری دریافت میکند. این بار برای آنکه عیش کامل باشد، سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی نیز به سازنده بهترین فیلم اهدا میشود. در آن سوی میدان ابراهیم حاتمیکیا که جشنواره سال قبل را با آژانس شیشهای به آتش کشیده بود، با روبان قرمز تنها توانست سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی بخش بینالملل جشنواره را از آن خود کند. جستجوی عشق زمینی در میدان جنگ به عنوان موضوع اصلی داستان این دو فیلم، از نگاه و تفسیر متفاوت سازندگان به مقوله دفاع مقدس در دوره و زمانه جدید حکایت داشت. نکته عجیب این دوره از جشنواره بیتوجهی هیئت داوران بخش مسابقه سینمای ایران به رنگ خدای مجید مجیدی بود که البته این مورد در بخش بینالملل و توسط داوران آن بخش جبران شده و سیمرغ بلورین بهترین فیلم را برای آخرین اثر کارگردان همیشه پیروز عرصه دریافت سیمرغ به ارمغان آورد.
هجدهمین دوره (۱۳۷۸) / سیاست را سینمایی دگر آمد
در این دوره از جشنواره همزمان با اوج گیری تنشهای سیاسی و رسوخ آن به زیر پوست جامعه، برخی از سیاسیترین فیلمهای ساخته شده تا آن زمان که به شکلی بیپرده به نمایش و نقد مناسبات سیاسی موجود میپرداختند به نمایش درآمدند. اعتراض و متولد ماه مهر از جمله این آثار هستند که اتفاقاً هر دو از سوی هیئت داوران بخش مسابقه سینمای ایران، متشکل از شهرام اسدی، محمد بزرگ نیا، امین تارخ، کمال تبریزی و نعمت حقیقی نادیده گرفته شدند. ترکیب فوق عوض توجه به محتوای سیاست زده برخی فیلمها تصمیم گرفتند اثر تلخ اما دلنشین کارگردان خاموش سالهای بعد از پیروزی انقلاب را با اهدای دو سیمرغ بلورین بهترین فیلم و بهترین کارگردانی مورد توجه قرار دهند و بدین ترتیب بود که بوی کافور عطر یاس بهمن فرمان آرا با دریافت این دو سیمرغ بدل به مهمترین فیلم جشنواره هجدهم شد.
نوزدهمین دوره (۱۳۷۹) / تابوشکنی زیر نور ماه
حضور مجید مجیدی با فیلم باران در این دوره از جشنواره تکلیف را از همان اول برای همه روشن کرد. مجتبی راعی، جواد طوسی، فرامرز قریبیان، رسول ملاقلی پور، تورج منصوری، سید ضیا هاشمی و محمدرضا هنرمند با اهدا جایزه بهترین فیلم و بهترین کارگردانی به این فیلم خیال خود را از بابت مهمترین جایزه جشنواره راحت کرده و با فراغ بال به سراغ دیگر بخشها رفتند. نکته قابل توجه در این دوره حضور بهرام بیضایی با فیلم سگ کشی پس از ده سال سکوت در عرصه کارگردانی فیلم بود که با سیمرغی بلورین از برای فیلمنامه جواب داده شد. زیر نور ماه، ساخته رضا میرکریمی با بردن دوربین به زوایای خصوصی زندگی یک طلبه، برخی عرصهها که تا آن دوره خط قرمز به شمار میرفت درنوردید و جایزه ویژه هیئت داوران را از آن خود ساخت. توقیف فیلم موج مرده و اهدا جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد به نابازیگر فیلم باران از دیگر نکات جالب جشنواره نوزدهم بود که البته همه اینها به پای بیانیه پایانی هیئت داوران این دوره نمیرسید. بیانیهای از موضع بالا خطاب به اهالی سینما که چکیده و خلاصهاش این میشد: هرچند همه شما کارنابلد و بیسواد هستید اما لطف ما شامل حالتان شد تا این سیمرغها بیصاحب نمانند!
بیستمین دوره (۱۳۸۰) / من ناصر ۱۵ سال است فیلم نساختهام
مهمترین اتفاق این دوره بیشک حضور فیلمی از ناصر تقوایی در جشنواره بود که ۱۵ سال پس از درخشش ناخدا خورشید رخ داد. کاغذ بیخط اما فیالمجموع مورد توجه جمشید ارجمند، بابک بیات، پرویز پرستویی، کیومرث پوراحمد، نعمت حقیقی، مجید مجیدی و هارون یشایایی قرار نگرفت تا بهمن فرمان آرا با خانهای روی آب جایزه بهترین فیلم را برای دومین بار به خانه ببرد. در دوره بیستم با ابتکار محمد مهدی عسگرپور دبیر وقت جشنواره از هفت صنف سینمایی یک نماینده در جمع داوران بخش مسابقه سینمای ایران قرار گرفت به این امید که حرف و حدیثها کمتر از دورههای ماضی شود. رسول صدر عاملی با فیلم من ترانه ۱۵ سال دارم پس از سالها حضوری موفق را در جشنواره بیستم تجربه کرد و ابراهیم حاتمیکیا با ارتفاع پستاش که از سوی برخی آژانس شیشهای ۲ نامیده شد توفیقی در جلب نظر هیئت هفت نفره داوران بدست نیاورد.
بیست و یکمین دوره (۱۳۸۱) / غیبت بزرگان
در غیاب بسیاری از بزرگان سینمای ایران و حضور خیل انبوهی از فیلمهای متوسط و متوسط رو به پایین، دیوانهای از قفس پرید ساخته احمدرضا معتمدی توانست نظر گلاب آدینه، محمد بزرگنیا، کامبوزیا پرتوی، رسول صدرعاملی، مهرداد فخیمی و مهرداد فرید را به عنوان هیئت داوران بخش مسابقه بیست و یکمین جشنواره فیلم فجر به خود جلب کرده و سیمرغ بلورین بهترین فیلم را به نام خود سند بزند. تنها اتفاق جشنواره بیست و یکم حضور فیلم نفس عمیق جدیدترین ساخته پرویز شهبازی است که علیرغم ارزشهایش تنها سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه را با خود به خانه میبرد. اینجا چراغی روشن آخرین اثر رضا میرکریمی نیز برخلاف تصور آن چیزی نیست که تا قبل از برگزاری جشنواره انتظارش میرفت اما این بار آنقدر چنته جشنواره خالی است که ضعیفترین فیلم این کارگردان طی سالیان گذشته و حال و احتمالاً آینده موفق میشود سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی جشنواره فجر را مال خود کند. اتفاق جالب جشنواره بیست و یک اهدا یک عدد سیمرغ بلورین به نیکی کریمی به جهت ۱۳ سال حضور مستمر در سینمای ایران است.
بیست و دومین دوره (۱۳۸۲) / مسعود کیمیایی بعد از پنج سال
این بار نوبتی هم باشد نوبت داریوش مهرجویی است تا با مهمان مامان دل محمد بزرگ نیا، ابوالحسن داودی، محمد داودی، مجتبی راعی، مهدی شجاعی، علی نصیریان و مینو فرشچی را برده و سیمرغ بلورین بهترین فیلم را به خود اختصاص دهد. نکته مهم جشنواره بیست و دو حضور مسعود کیمیایی پس از پنج سال فترت با فیلم سربازهای جمعه است که البته نه مورد توجه داوران بخش مسابقه قرار میگیرد و نه طرفداران استاد را پس از این دوره نسبتاً طولانی راضی به خانه میفرستد. مزرعه پدری، گیلانه، دوئل و اشک سرما چهار فیلم مهم و دفاع مقدسی این دوره هستند که این میان تنها دوئل موفق میشود چند سیمرغ آن هم در بخشهای فنی و غیر اصلی را دشت کند. نمایش جدیدترین اثر بهروز افخمی یعنی گاوخونی هم با واکنشهای متفاوتی در جشنواره رو به رو میشود و دست آخر شاه بیت جشنواره بیست و دوم با نمایش مارمولک جدیدترین اثر کمال تبریزی رونمایی میشود.
…ادامه دارد