یادداشت منتقد آمریکایی درباره لانتوری

 

منتقد آمریکایی در تازه‌ترین یادداشت خود در «ورایتی» به تحلیل فیلم «لانتوری» تازه‌ترین فیلم رضا درمیشیان پرداخت.

به گزارش سینماسینما، «آلیسا سایمون» با این تیتر که “لانتوری با سبکی جسورانه موضوع قصاص را بر پرده سینما می‌آورد” در یادداشت او خود آورده است:

«لانتوری با سرعتی طوفانی و سبکی غیرخطی اثر دیگری از رضا درمیشیان (کارگردان فیلم “عصبانی نیستم!”) در مورد درماندگی بخشی از جوانان ایرانی است که فکر می‌کنند از حقوق شهروندی محرومند.

در سطح این فیلم اجتماعی در مورد قصاص و قوانین است، اما در عین حال فیلم بصورت کلان به موضوع “نقطه نظر” و غیر قابل اطمینان بودن تشریح نیز می‌پردازد.

فیلم ادعا دارد که گزارشی از یک جنایت شوک‌آور است. به نظر می‌رسد که «لانتوری» از لحاظ سبکی الهام گرفته از jump cut های Godard و فتومنتاژهای فیلم “Run Lola Run” اثر Tom Tykwer است و همچنین شاهکار کامران شیردل “آن شب که باران آمد” (۱۹۶۱) که با استفاده از مصاحبه و گزارش‌های رسانه‌ای توصیف‌های متضادی از یک اتفاق ارائه می‌داد.

از لحظه شروع فیلم ، درمیشیان بیننده را در سیلی از تصاویر و صداها ، که در رسانه‌ها و سبک های گوناگون ضبط شده‌اند غرق می‌کند، همراه با نظریاتی از جامعه شناسان ، فعالان حقوق بشر ، سیاست مداران اصول‌گرا و مردان (و زنان) کوچه و خیابان.

جنایت مورد بحث پاشیده شدن اسید بر روی صورت مریم (مریم پالیزبان) است. او زنی سی و چند ساله از خانواده‌ای متمول؟‌ است،روزنامه‌نگار و فعال اجتماعی که سالها برای بخشش از قصاص تلاش کرده است. بدنبال صدمه وحشتناکی که به صورتش وارد آمده، نظرش در مورد قصاص کاملا تغییر می‌کند. مجرم پاشا است (بازیگر پر شور نوید محمدزاده که اینجا هم بخوبی “عصبانی نیستم!” ایفای نقش می‌کند).

پاشا مردی است جوان‌تر از مریم که خود را خاطرخواه وی می‌پندارد با وجود آنکه از لحاظ اجتماعی با او برابر نیست و سابقه جنایت نیز در پرونده دارد. آیا جنایتش با برنامه‌ریزی بوده یا عملی ناگهانی در بحبوحه احساسات؟

پاشا مغز متفکر یک دسته خیابانی است که به تدریج از کیف زنی و سرقت اتومبیل به آدم ربایی و اخاذی رسیده‌اند. تاریخچه پاشا به تدریج و طی نظریات متضادی ارائه می‌شود: برخی معتقدند که او رابین هود امروزی است که از پولداران فاسد می‌دزدد تا به کودکان یتیم کمک کند، و بعضی به او لقب اراذل و اوباش می‌دهند.

از نظر یکی از همدستانش باران (باران کوثری بازیگر فیلم “عصبانی نیستم!” که در اینجا نقش دختری بدکار با چشمانی فریبنده را فوق العاده ایفا می‌کند) پاشا مردی احساساتی است که پس از کشتن یک نفر گریه می‌کند.

موقعیت مریم نیز به طرزی مشابه نشان داده می‌شود – از طریق حرف‌های شنیده شده ، مصاحبه با اشخاصی که خود را دوست او می‌دانند ، دوست سابقش و نهایتا شهادت‌های خودش.

درمیشیان بیننده را نسبت به نقش تفسیر ، برداشت‌های شخصی و سوء تفاهم آگاه می‌کند ، بخصوص در محیطی که تمایز بین حقیقت ، شایعه و دروغ در آن دشوار است.

کارگردان از دوربینی نا آرام (مدیر فیلمبرداری اشکان اشکانی) و تدوین پر سرعت (هایده صفی یاری) استفاده می‌کند که با اتفاقات فیلم هماهنگی خوبی دارد. زمانی که دکتر زندان پاشا را برای دریافت حکم برابر با جنایت آماده می‌کند هیجان فیلم تقریبا غیر قابل تحمل می‌شود.

درمیشیان و صفی‌یاری در اینجا آگاهانه از تصاویری استفاده می‌کنند که ارجاع به “Un Chien Andalou” کار لویئز بونوئل دارد.

علاوه بر حرکات تنش آور دوربین و سرعت تدوین، طراحی صدای محمدرضا دلپاک نیز به غرق شدن بیننده در عمق ذهن آشفته پاشا کمک می‌کند.»

قبل از اکران بین المللی فیلم در بخش پانورامای فستیوال برلین، «لانتوری» در جشنواره فیلم فجر حضور داشت و دلپاک جایزه بهترین طراحی صدا را دریافت کرد.

منبع: ایسنا

ثبت شده در سایت پایگاه خبری تحلیلی سینما سینما کد خبر 13309 و در روز چهارشنبه ۲۶ اسفند ۱۳۹۴ ساعت ۱۲:۱۸:۱۳
2024 copyright.