سینماسینما، ایلیا محمدی نیا:
«کارون»؛ فیلمی که هیات انتخاب جشنواره حقیقت ندید
محمد احسانی دغدغه محیط زیست ایران را دارد چه آن زمان که فیلم “بانوی ارومیا” را درباره دریاچه ارومیه ساخت و چه زمانی که مستندی در باره دریاچه هامون”روزگار هامون” را به پایان رساند. او امسال با فیلم “کارون” در جشنواره فیلم حقیقت حضور دارد هر چند ناباورانه در بخش خارج از مسابقه آن که آدمی حیرت می کند که چرا؟
فیلمی که تلاش کرده است چارچوب های حداقلی یک مستند را به خوبی رعایت کند چرا تنها امکان یک نمایش آن هم در آخرین روز جشنواره و صد البته در بخش خارج از مسابقه را پیدا می کند.
چندی پیش با کارگردانی صحبت کردم که از عدم حمایت مرکز گسترش سینمای مستند از طرح هایش می گفت و اینکه آنها تمایلی به تولید آثاری که موضوعاتی به زعم شان حساسیت زا داشته باشند ندارند. اگر قرار باشد که فیلمی باعث شود محیط زیست یا وزارت فلان و بهمان ناراحت شوند چه مرضی است که ساخته شود.
نگاهی به بعضی از آثار جشنواره نشان می دهد که یا هیات انتخاب جشنواره اساسا فیلم را ندیده اند و یا اینکه از جانب مدیران بالا دستی و محافظه کار جشنواره توصیه شده است نبینند همچنان که به آنها توصیه شده است که برخی آثار را آنگونه که بالادستی های جشنواره می خواهند ببینند که دیدند و در نتیجه ما شاهد آثار ضعیفی در جشنواره هستیم. جشنواره ای که به حتم برای هیات انتخاب افتخاری را به دنبال ندارد.
کارون به حتم فیلم کاملی نیست اما فیلم بدی هم نیست. تکلیف کارگردان با خودش و سوژه اش معلوم است. او می خواهد فیلمی در باره کارون بسازد که چگونه در کنار آب همیشه جاری و خروشان و عاری از هرگونه آلوده گی اش تمدن ها و فرهنگ ها و قومیت ها شکل گرفته و به حیاتشان در طول تاریخ در امتداد مسیرش ادامه داده اند و حال به جهت پاره ای دست اندازی نابخردانه مدیران و صاحبان سرمایه حیاتش سخت شده است.
فیلم با تصاویری از زادگاه کارون از کوهرنگ شروع می شود با موسیقی مارش گونه ای که گویی سربازی می خواهد آن را روایت کند. که چگونه با زایش کارون جشن و پایکوبی مردمان ایل بختیاری در کنارش جان می گیرد و در ادامه مسیرش در تالاب چغار خور با دست اندازی برخی مسئولان به سختی می خورد و با سد کارون ۳ بختیاری ها آیین سوگواری در کنارش برگزار می کنند چرا که با این سد بالغ بر ۱۰ هزار نفر از ۶۳ پارچه روستا مجبور به کوچ از سرزمین آبا و اجدادی می شوند در حالیکه خانه و زمین شان به ثمن بخس به یغما رفت در حالیکه بالغ بر ۱۰۰ هزار اصله درخت بلوط که قوت لایموتشان بود برای همیشه به زیر آب سد رفت در حالیکه ۱۱۰ اثر باستانی و میراث معنوی و هویت قوم شان در زیر آب سد مدفون شد. و..
کارگردان در مسیر رودخانه کارون تمدن ها و فرهنگی های را که شکل رفته نشان می دهد که چگونه روزگاری با آب همین کارون بیمار این روزها حیات و مماتشان گره خورده بود. از” کول فرح” که در کنارش نقش برجسته هایی تمدن ایلامیان بود تا شوشتر که میراث دار تمدن هخامنشی و ساسانی است. این که چگونه پیروان آیین مندایی (صبی) بخش مهمی از آیین نیاکانشان با آب کارون گره خورده که چگونه مرد میانسال از پرباری کارون در زمانی نه چندان دور می گوید از آن زمانی که نه سد کارون ۳ بود و نه سد گتوند که باعث شوری آب کارون شده است از گریه هایش می گوید که باورکردنش درد دارد.
درباره این فیلم و البته و توفیق ها و کاستی هایش در نقدی مفصل بر فیلم در هنگامه اکرانش خواهم گفت.