چندسطر درباره چهار فیلم جشنواره/ سد معبر، زیر سقف دودی، مادری، فراری

سینماسینما، کیوان کثیریان

سد معبرسدمعبر

“سد معبر” فیلم خوش ساختی است. ایده قابل توجهی دارد، قصه با جزئیات حساب شده ای نوشته شده و ایده اولیه طراحی کاراکتر اول، جذاب است. حوادث پیش پای شخصیت هم درست چیدمان شده‌اند ولی تاثیرشان بر روند تغییر شخصیت، چندان محسوس و قابل تشخیص نیست. همین باعث می شود حرف فیلم ابتر و مبهم باقی بماند. فیلمنامه با روندی که برای خود برمی‌گزیند توقع یک پایان مشخص را ایجاد می‌کند و پایان فعلی از جنس ابهام است.
در مجموع به گمانم قرائی نسبت به “خسته نباشید” پسرفت نداشته است.
بازی حامدبهداد هم به رغم عصبانیت شخصیت، کنترل شده و قابل قبول است.
۲.۵ ستاره از ۵


زیر سقف دودیزیر سقف دودی

پوران درخشنده باز هم با یک سوژه به‌موقع حضور دارد. او معمولا نسبت به مشکلات اجتماعی که توجهش را جلب می کند، به موقع واکنش می‌دهد.
“زیر سقف دودی” با موضوع طلاق عاطفی که گریبانگیر بسیاری از اقشار جامعه شده، فیلم قابل استفاده‌ای برای خانواده‌هاست که امیدوارم در اکران عمومی خوب دیده شود و مانند برخی فیلم های درخشنده مانند “رابطه”، “پرنده کوچک خوشبختی” و همین “هیس دخترها…” جریان ساز و تاثیرگذار باشد.
فیلم لحظات حس‌برانگیز هم دارد ولی تلاش می‌کند انگیزه‌های دو شخصیت اصلی را باز کند، بی‌طرف باشد، گناه را به گردن یکی از طرفین نیندازد و تحلیل را به مخاطب واگذار کند. گرچه از برخی ایده‌ها با شتاب می‌گذرد و برخی خرده داستان‌های زاید هم دارد که قابل اغماض است ولی در مجموع می‌تواند بیننده را با خود تا انتها نگهدارد.
۲.۵ ستاره از ۵


مادریمادری

فیلم اول رقیه توکلی قصه دوخواهر است. دوخواهر که داستان های خودشان را دارند و به طور موازی و بی آنکه ارتباطی به داستان آن یکی داشته باشند پیش می روند.
قصه خوب شروع می شود. این توقع را ایجاد می کند که با فیلم جسوری طرفیم و قرار است داستان متفاوتی از یک زن-خواهر بزرگ- تماشا کنیم که خانه و فرزند و همسرش را رها کرده است که به خودش برسد. اما فیلم با وجود کدهایی که می‌دهد به‌ناگاه با طرح ماجرای بیماری، تمام کاشته‌هایش را منتفی می‌کند. ناگهان مسیر قصه عوض می‌شود و داستان تازه‌ای شروع می شود.
داستان خواهر کوچک هم سطحی است و نکته جدیدی ندارد. فیلم به طرز محافظه کارانه و کم‌عمقی می‌خواهد اخلاقگرا باشد و بی‌آنکه بستر داستانی مناسبی فراهم کند، ایده‌اش را هدر داده و در پرداخت موقعیت ها و شخصیت ها و روابط ناکام مانده‌است. خواهر بزرگ، کودک و همسر خواهر اول، دوست خواهر دوم و خاله شخصیت هایی هستند که اساسا فیلمساز نتوانسته به آنها نزدیک شود و پرداختشان کند.
البته در این میان بازی خوب نازنین بیاتی را نباید نادیده گرفت.
۱.۵ ستاره از ۵


فراری
اول بگویم که اصولا دلیل جذابیت این ایده را نمی‌فهمم؛ ایده همراهی یک دختر خیلی جوان معمولا با افکار فضایی با یک مرد میانسال. که زود هم به صمیمیت مفرط می‌انجامد و غالبا آن مرد میانسال کار و زندگی اش را تعطیل می کند و دنبال دخترک راه می‌افتد.
“فراری” هم از این ایده استفاده کرده و این همراهی را دستمایه قرار داده برای نوعی تحلیل اجتماعی و می توان گفت نسبت به موارد مشابه استفاده مناسب‌تری از این ایده کرده است.
فرارییک راننده تاکسی، یک روز تمام در ایستگاه‌های مختلفی با دخترک همراه می‌شود تا او را به خواسته‌اش-عکس گرفتن با یک فراری- برساند.
این دو، با دو دنیای کاملا مجزا از هم در کنار یکدیگر می نشینند تا یک هدف را دنبال کنند و در این مسیر هریک تلاش می کنند دنیایشان را برای دیگری توضیح دهند. با همین ترفند نه تنها تفاوت‌ معنادار این دو دنیا کاملا آشکار می‌شود بلکه فاصله‌اش با دنیای بی‌رحم واقعی نیز توی چشم می‌زند.
در این‌ مسیر آدم ها و موقعیت‌های گوناگونی سر راهشان قرار می‌گیرند تا به بهانه حضور آنان برشی هرچند شتابزده به لایه‌های زیرین جامعه امروز زده شود.
فیلم یک تیتراژ خلاقانه دارد و یک پایان قوی و اثرگذار.
داودنژاد هنوز ذهن جوان، تجربه‌گرا و بازیگوشی دارد و این اصلا ویژگی کمیابی است. او توانسته در دهه هفتم زندگی اش فیلم خوش ریتم، سرحال و جانداری بسازد که می‌شود از کارهای خوب دهه اخیر او محسوبش کرد، گرچه “مرهم” هنوز بهترین اثر او طی دو دهه اخیر است.
۲.۵ ستاره از ۵
ثبت شده در سایت پایگاه خبری تحلیلی سینما سینما کد خبر 44137 و در روز دوشنبه ۱۸ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۰۳:۰۲:۳۷
2024 copyright.