کیوان کثیریان_نمی دانم چرا عذرخواهی بابت خطا یا کوتاهی که انجام شده و به اثبات رسیده، برای بعضی ها تا این حد سخت و جانکاه است. قدیم ها می گفتند عذرخواهی و اعتراف به اشتباه، نشانه شجاعت و بزرگی است ولی حالا ظاهرا برعکس است. طرف حاضر است انواع فشارها را تحمل کند ولی عذر نخواهد.
نه برای اختلاس های نجومی کسی عذر می خواهد، نه برای فیش های حقوقی کلان، نه برای سقوط هواپیما، نه برای دکل دزدی و نه برای هیچ چیز دیگر.
تازگی ها هم یک نوع عذرخواهی رایج شده به نام “عذرخواهی از موضع بالا” یا “عذرخواهی طلبکارانه” و یا حتی “عذرخواهی تهاجمی” که جناب سعید مرتضوی پس از هفت سال و جناب محتشم مدیرمسئول نشریه لثارات پس از یکماه، از آن استفاده کرده اند.
جالب اینکه دکتر احمد میر، پزشک معالج محترم عباس کیارستمی که تا اینجای کار، قصورش توسط سازمان نظام پزشکی و دادگاه بدوی محرز شده و به یک جزای حداقلی-واقعا و واقعا حداقلی- محکوم شده، حتی از یک عذرخواهی خشک و خالی هم دریغ کرده است. آنقدر طلبکارانه و از موضع بالا حرف زده که… تو گویی آقای کیارستمی و خانواده شان در جراحی و درمان یکی از بستگان آقای دکتر میر قصور کرده اند و نه بالعکس! شاید هم دکتر میر احساس می کنند این عذرخواهی نکردن، آبروی برباد رفته جامعه پزشکی را احیا خواهد کرد.
متاسفانه یکی از تبعات اخلاقی به جا مانده از آن هشت سال معروف، نهادینه شدن فرافکنی و فرار به جلوست؛ تکنیکی که ظاهرا خوب جواب داده و می شود در موقعیت های مختلف از آن استفاده کرد.
دریغ که کیارستمی رفت و باز نخواهد گشت و افسوس که این همه ناگهان و زود. طبیعتا عذرخواهی پزشک و وزیر هم درد سنگین علاقمندان و خانواده کیارستمی را درمان نخواهد کرد، اما این طلبکاری و مظلوم نمایی و فرار به جلو، داغ این مصیبت را سوزناک تر می کند.
جناب دکتر میر طی مصاحبه ای سفارشی سکوت مبارک را شکستند که البته پر از نکته و بحث است.
کسی نیست بپرسد اگر روند درمان کیارستمی در ایران توسط شما و دستیارتان اینقدر که شما می گویید بی اشکال بوده، پس حالب بیمار را چه کسی پاره کرده؟ پس این همه عوارض و خونریزی و عمل پشت عمل به چه خاطر بوده؟ چرا یک بیمار با پولیپ روده باید بعد از چهار بار عمل جراحی الان در تورک مزرعه آرام گرفته باشد؟
اگر همه چیز آن طور که شما می گویید اینقدر بی مشکل و آرام و درست و دقیق و تحت کنترل بود، پس تیم نجات وزارت بهداشت کجای این قصه بودند؟ پس حرف وزیر ارشاد کجای این معادله قرار می گیرد که؛ اگر وزیر بهداشت به داد کیارستمی نمی رسید او همان شب فوت کرده بود؟ پس قضایای روز سیزده فروردین که شما ویتنام تشریف داشتید، کجای ماجراست که عفونت تمام بدن بیمارتان را فراگرفته بود و او تا پای تمام کردن رفت و برگشت؟
پس حکم مهربانانه نظام پزشکی و دادگاه بدوی کجای کار است که مدافعات شما را غیرموثر و غیر موجه دانست و قصور شما را محرز و مسلم خواند؟
متاسفانه کسی نبود که در آن مصاحبه سفارشی خیلی چیزها را بپرسد.
فکر می کنم بعد از این مصاحبه دکتر میر، ماها کلی عذرخواهی به او بدهکاریم!
پس آقای دکتر میر ما را ببخشید. ما را ببخشید که کیارستمی برای درمان به بیمارستان معظم شما آمد. ما را ببخشید که زحمت جراحی او به گردن جنابعالی افتاد.
مارا ببخشید که این جمله شما را نمی فهمیم؛ ایشان اگر عمل نمی شد در آینده نزدیک خطرات زیادی تهدیدشان می کرد.(کدام آینده جناب دکتر؟ کدام خطرات؟). ما را ببخشید که از این ادعای شما شگفت زده می شویم؛ ایشان در فرانسه سرشان به جایی برخورد کرد و خونریزی مغزی کردند!
ما را ببخشید که نظام پزشکی تایید کرده که شما جراحی موفقی نداشتید و عمل جراحی دوم را با تاخیر انجام دادید و بیمار را با وجود عوارض بالینی برای رفتن به مسافرتتان ترک کردید. ما را ببخشید که حالب بیمارتان پاره شد. ما را ببخشید که ناچار شدید از بیمارتان برای سفر تفریحی به جنوب شرقی آسیا و سواحل زیبای آن اجازه بگیرید. ما را ببخشید اگر کیارستمی با سفر به یادماندنی شما مخالفت نکرد. ما را ببخشید که وقتی شما در سفر بودید، کیارستمی به حال مرگ افتاد و تیم وزارت بهداشت در غیاب شما مسئولیت نجات بیمارتان را به عهده گرفت. ما را ببخشید که رفتن کیارستمی باعث شد خیلی ها یاد بی توجهی ها و قصورهای مختلف پزشکی گذشته بیفتند و سر درددلشان باز شود. ما را ببخشید که هاله تقدسی که دور حرفه پزشکی کشیده بودید اندکی خدشه دار شد. ما را ببخشید که حساب شما را از پزشکان دلسوز و مسئول و خدوم جدا کردیم. ما را ببخشید که خاطرات سواحل تایلند و ویتنام در ذهنتان کمرنگ شد و حالا ناچارید در کویر وحشت به سر ببرید. ما را ببخشید که کیارستمی از ابتدا بیمارستان آراد را انتخاب نکرد که اگر کرده بود حالا نه شما دچار این کویر وحشت بودید و نه همه ما از وجود کیارستمی بزرگ محروم!
ما را ببخشید که شما حکم محرومیت سه ماهه طبابت در بیمارستان جم را برای خود بسیار سنگین و ناعادلانه می دانید و ما هم بسیار به نرم بودن و ناعادلانه بودن آن معترضیم.
خوشبختانه و ظاهرا اهل شعر هم هستید و قرار است از این کویر وحشت که گذشتید به شکوفه ها به باران سلام ما را برسانید. باشد، برسانید. ولی بدانید ماهم عباس کیارستمی -صاحب آن فیلمی که به قول شما یک بچه ای از مدرسه به خانه می رفت و به قول ما همان فیلم مشهور خانه دوست کجاست- را با این شعر سهراب که اصغرفرهادی در مراسم تشییع خواند، بدرقه کردیم:
تو اگر در تپش باغ، خدا را دیدی، همتی کن و بگو ماهی ها، حوضشان بی آب است.
باز هم ببخشید ما را دکتر احمد میر. باشد. شما هرگز عذرخواهی نکنید. شما خوبید. لااقل اجازه بدهید ما از شما عذرخواهی کنیم. لطفا.
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- جشنواره اسپانیایی به «دوربین فرانسوی» جایزه طلایی داد
- «شامیر» به سیبری میرود
- بررسی مشکلات فیلمنامهنویسی درگفتوگوی کیوان کثیریان با شادمهر راستین و مهران کاشانی/ سانسور مشکل اساسی سینمای ایران
- سینمای مستقل و آینده سینمای ایران بررسی شد؛ سینمای مستقل آزادی، سلطه ناپذیری، عشق و ارزش زن را بازتاب میدهد
- ضرورت توجه به سینما مستقل در ایران بررسی میشود
- یادداشت کیوان کثیریان؛ کلی آیهی یأس و یک آرزو/ درباره انتخاب وزیر ارشاد دولت چهاردهم
- صدداستان ۳؛ انتشار ۳ داستان کوتاه با صدای طوفان مهردادیان
- فرهنگ کجای زندگی نامزدهای انتخابات است؟
- دیپلم افتخار جشنواره ارمنستانی برای «دوربین فرانسوی»
- یک خروجِ تاریخی، رهایی بخش و ناگزیر/ درباره سینما پس از شهریور ۱۴۰۱
- در برنامه خط فرضی مطرح شد؛ سیاست و جنسیت، دوایر ممنوعه اصلی در فیلمهای کمدی
- شهاب حسینی؛ تنوع در پذیرش نقش، تناقض و شتابزدگی در واکنشها
- راهیابی مستند «دوربین فرانسوی» به جشنواره ارمنستانی
- در برنامه «خط فرضی» مطرح شد؛ هنرمند اگر جهانبینی داشته باشد خفه نخواهد شد
- دوربین فرانسوی در جشنواره مستند کانادا
چطور وقتی شما و دوستانتان ماههاست با ابزار سایتها و خبرنگاران انواع مصاحبه ها و حرفها را میزنید اما تنها یک مصاحبه دکتر میر نمایشی تلقی می شود، شما حتی به خودتان اجازه می دهید در باره هر کس و هر حکمی هر چیزی بگویید
تحلیلی بر رفتار جمعی جامعه هنری
رفتار جمعی در روان شناسی اجتماعی به مجموعه ای از رفتارهای اجتماعی گفته می شود که قراردادها قدرت هدایت اون اعمال رو از دست داده وافراد فراتر از ساختهای اجتماعی موجود حرکت می کنند ودر واقع رفتار پیش بینی نشده غیر نهادی است.امروزه تحمل اینگونه رفتارها مانند شکستن صندلی ورزشگاهها،شیشه اتوبوسها وزد وخورد با تماشاگران تیم مقابل در زمان باخت تیم تحمل نمیشود و به شدت نکوهش میشود و از کلمات نه چندان زیبا برای این افراد استفاده می شود و امروز دیده میشه که بزرگترین هنرمندان این جامعه هم در رفتار جمعی هنر مندان علیه پزشکان حضور دارند.اظهار نظرهای تند وبی پایه که قبل از بررسی پرونده صورت گرفت وپزشکان قاتل واحمق خوانده شدند ومورد تشویق قرارگرفت ،نسبت دادنهای ناروا مانند قطع هالب یا حالب به دکتر میر ،برعکس کردن عکس ابن سینا و تجمع جلوی بیمارستان،راه اندازی کمپین و …….ودر نهایت اظهار نظر غیر کارشناسی پزشکی و قضایی توسط عده ای از هنرمندان دوست داشتنی من که نمونه هایی از رفتار جمعی هستند ،باعث شده حس بدی پیدا کنم.این توده از جامعه هنری که در اثر یک تصویر ذهنی واندیشه معین از قبل حکم صادر کرده، در حال حاضر مانند توده تماشاگران خشمگین که همیشه داور را مقصر می دانند راه افتاده اند وبه تخریب ادامه می دهند ونمی دانند که صندلی که می شکند جای نشستن فردای خودشان وفرزندشان می باشد.امروز شاهدیم که سرایت رفتاری بدون منطق که در رفتار جمعی وجود دارد، حتی بین هنرمندان هم وجود دارد وکلام آخر این که متاسفانه در رفتارهای جمعی ،افراد رفتار خودشون رو بهنجار تشخیص میدهند.مثلا من خشمگین هستم پس هر چی میخواهم از پشت بلندگو میگویم.این خشم وخشونت هنرمندان چه نتیجه ویا نتایجی برای آنها خواهد داشت؟آیا اونها میخواهند کاری کنند که در آینده بهتر درمان شوند ویا فقط تخلیه خشم انجام میدهند؟امیدوارم روزی برسد که رفتارهای جمعی را از مردم عامی هم شاهد نباشیم چه برسد به هنرمندان.
چطور شما می تونید با بی ادبی به چنین مردی به چنین دکتری توهین و اهانت کنید ولی دکتر میر نمیتونه اعتراض کنه ویا به قول شما مصاحبه کنه .گفته من قصوری نکردم چون واقعا نکرده من خودمم روزی پیشش عمل کردم ازش جز خوبی و خیرخواهی برای همه مریضاش چیزی ندیدم.
پربازدیدترین ها
آخرین ها