کیوان کثیریان_ سال ۹۵ که سایه اش لب بام افتاده، برای سینمای ایران سال پر گفتوگویی بود. شروع طوفانی فروش سینماها سرآغاز داستان بود و جابجایی رئیس سازمان سینمایی انتهای آن؛ انتهایی که بیشتر به پایان باز میمانَد.
درمیانه این دو اتفاق، سینما رویدادها و کشمکشهای فراوان به خود دید؛ از برگزاری موفق جشنواره جهانی فجر تا تغییرات مدیریتی چالش برانگیز، از تغییر وزیر ارشاد تا کارشکنیهای دلواپسان و و دشمنیهای یک برنامه مخرب سینمایی، از دوام و استمرار هنروتجربه تا درگذشت عباس کیارستمی، از ساخت پردیس های سینمایی و آغاز مدرسه ملی تا توقیف مکرر فیلمهای مجوزدار و از تلخیهای اجرایی جشنواره فجر تا شیرینی عجیب و غریب اسکار دوم فرهادی.
اما آنچه در این میان رخ نشان میدهد، پایداری و قوام درخت سینمای ایران است که بادهای داخلی و خارجی را توان لرزاندن آن نیست. سینما همچنان به راه خود ادامه میدهد؛ گرچه افتانوخیزان و گرچه با شرایط دشوار. بودجه کم سینما و بی توجهی آزارنده دولت به فرهنگ و سینما بیش از حد سینما را ضعیف کرد و در محاق انداخت اما نتوانست ازپا بیندازدش.
سینما زنده است و به راهش ادامه میدهد. مدیر تازه که پیش از این سالها در فضای سینما نفس کشیده، حالا باید در ماههای کوتاه پیش رو رضایت سینماگران را افزون کند. این تغییر مدیریتی لابد دلایل خودش را دارد که طبعا وزیر ارشاد باید این دلایل را بروز دهد ولی آنچه مسلم است حجت الله ایوبی جز در نیمسال پایانی مسئولیتش که در چاله جشنواره فجر و مدیریت ناکارامدش افتاد و لطمه اساسی را از همانجا خورد، در مجموع کارنامه موفقی داشت و توانست فضای ملتهب سینمای ایران را به آرامش برساند. محمدمهدی حیدریان اما مدیر پخته و آزمودهایاست. به گمانم اگر بخواهد میتواند در همین مدت کوتاه لااقل فیلمهای بیجهت در کمد مانده را که ایوبی توان نجاتشان را نداشت، به سامان برساند و اندازه مدیران را هم ارتقا بخشد تا در دولت بعد این مقیاسها به اندازه واقعی نزدیکتر شود. او طبعا آنقدر باهوش هست که نه تنها ساختههای ایوبی را تخریب نکند بلکه روی تقویت ضعفهای او تمرکز کند. او بدنه سینما را خوب میشناسد و به بیتوجهی دولت به سینما هم آگاه است. بدیهی است اگر حیدریان با تصمیم و هدف آمده باشد باید تغییرات مثبت را بشود یکی دوماهه دید وگرنه اصل این تغییر می تواند سوال های تازه ایجاد کند.
روزنامه شرق