سینماسینما، کیوان کثیریان
یک: جشنواره سیوپنجم تمام شد و آنچه مسلم است لقب پرحاشیهترین جشنواره سالهای اخیر را از آن خود کرد. اگر بخواهیم فارغ از فیلمها، نگاهی اجمالی و شتابزده به مدیریت اجرائی جشنواره داشته باشیم، به فهرستی پروپیمان از ناهماهنگی برمیخوریم و حقیقتا سربلند نخواهیم بود. ترکیب پرحرفوحدیث هیئت انتخاب، ناکامی در جذب اسپانسر برای جشنواره، تناقضها و تعارضات عدیده هیئت انتخاب در انتخاب فیلمها، مشکلات جدی در سایت فروش بلیت، تناقضهای موجود درباره حذف ۱۰ فیلم و رد این ادعا از سوی جشنواره، شایعه دخالت طیف دلواپس در انتخاب فیلمها، مشکلات بسیار در بخش صدور کارت و انتقال آن در دقیقه ۹۰ به اپراتوری دیگر، گلایههای روزنامهنگاران از برخوردها در برج میلاد و نوع پذیرایی، ناکامی در تغییر سیستماتیک استخراج آرای مردمی و انتقال دوباره آن در دقیقه ۹۰ به خانه سینما، برنامهریزی نامناسب زمانی برای برج میلاد، حاشیههای فراوان داوری و اعتراضات جدی و بیسابقه در این بخش، لورفتن آرای داوران که شایعاتی مبنیبر تغییر آرا در دقیقه ۹۰ را موجب شد، اهدای دو سیمرغ در یک رشته که مغایر آییننامه جشنواره بود و کلی مورد دیگر که طبعا خود برگزارکنندگان و رئیس سازمان سینمایی بهتر و بیشتر به آن آگاهند، از جمله کاستیهای جشنواره سیوپنجم بود.
دو: جشنواره فیلم فجر، یک سرمایه ملی است؛ بهانهای جدی برای گردهمایی سالانه سینماگران و فیلمهایشان و سینمادوستان.
این جشنواره ٣۵ دوره است که برگزار میشود و یک جشنواره ٣۵ساله در دنیای سینما رویداد بسیار مهمی است. این سرمایه ملی را باید حفظ کرد، اما برخی گویا به اهمیت این اتفاق واقف نیستند و نگاهشان به جشنواره فجر نزدیک به نگاهی است که برای برگزارکردن یک جشن در دهه فجر در دبستانشان داشتند. ظاهرا این نگاه، از همان جنس است؛ همانقدر سهلانگارانه و با تسامح کامل. جشنواره فجر جایی نیست که کسی آزمونوخطاهایش را اینجا انجام دهد. آدمهای پخته و آبدیده میخواهد و جوانهای خلاق و توانمند که هر دو باید اهمیت کاری را که میکنند خوب بدانند و البته فضای سینما را خوب بشناسند. خلاصه کلام اینکه کسی حق ندارد روی سرِ کچل سینما اوسّا شود. برود از مدیریتکردن رویدادهای کوچکتر شروع کند تا بهتدریج و با تجربه کافی، کارهای مهمتر به او واگذار شود. هیچکس حق ندارد با اعتبار جشنواره فیلم فجر شوخی کند.
سه: به گمانم آقای ایوبی خوب میداند چه اتفاقاتی در جشنواره سیوپنجم رخ داده است. ایشان که با شخصیت وزین و عملکرد قابلقبول در سه سال گذشته حمایت اکثریت اهالی سینما و رسانه را همراه خود کرده بود، با حمایت از دبیر پراشتباه جشنواره و برعهدهگرفتن خیل اشتباهات او، جایگاه خود را کاملا متزلزل کرد. جشنواره فجر در کارنامه هر مدیر سینماییای یک نقطه عطف به حساب میآید و برگزاری مناسب آن امتیاز مثبت بالایی دارد و البته برعکس. بهتر بود رئیس سازمان سینمایی بهجای حمایت بیقیدوشرط از دبیر جشنواره، بسیار منطقی و صادقانه، ایرادها را میپذیرفت و از در توجیه و تکذیب و انکار وارد نمیشد. این، با مفهوم مدیریت قوی تعارض جدی دارد.
چهار: ضعف مفرط مدیریت جشنواره فجر باعث شد هرکسی به هردلیلی اجازه اعتراض و برهمزدن قاعده بازی را به خود بدهد. اینکه ایرادهای جدی به جشنواره وارد است، درست ولی دلیلی ندارد آنها که چهار سال آزگار ریشه سینما را با دندان میجویدند حالا سربرآورند و بر موج انتقادها سوار شوند. استفاده مغرضانه برای ضربهزدن به دولت مستقر با نگاه به انتخابات ۹۶، از اساس فرصتطلبانه است. انتقاد اساسی به آقای ایوبی در همین نقطه وارد است. شما که میدانید جشنواره چقدر حساس است و میتواند پاشنه آشیل شما شود. میدانید که چقدر نقطه ایدهآلی است برای مغرضان با هدف لطمهزدن به پیکره دولت. پس چرا انتصاب نامناسب کردید؟ چرا درست بر کارش نظارت نکردید؟ چرا گذاشتید کارها از دست در برود؟ بعد هم باید بیایید تمامقد از یک مدیر ضعیف حمایت کنید؟ انتقادهایی که به مدیریت جشنواره وارد است از یک جنس نیست. باید انتقادهایی که از سر دلسوزی برای اعتبار جشنواره انجام میشود را از انتقادهایی که اهداف و اغراض سیاسی را دنبال میکنند جدا کرد. دسته اول از این ضعف مدیریت غمگینند و دسته دوم دارند بشکن میزنند. انتقاد اصلی متوجه کسانی است که زمینه را برای دسته دوم فراهم کردند و بهانه را دستشان دادند.
شرق