رگ خواب
تکلیفم را با فیلم “رگ خواب” نعمت الله نمی دانم.
آیا تنها مجازیم تصور کنیم یک فیلم درباره یک زن بی دست و پا، خودافشاگر، تحقیرشده، خودویرانگر و تاحدودی کودن میبینیم و قرار است درکنار تعقیب کردن سرگذشت او، به عنوان یک کیس خاص تحلیلش کنیم؟
یا مجازیم ماجرا را تعمیم دهیم و فرض کنیم داریم یک فیلم -به قول برخی- زنانه می بینیم که به شکلی میشود به وضعیت عمومی زنان -یا لااقل بخشی از زنان- در مواجهه با مردان و در جدال با شرایط اجتماعی تعمیمش داد.
اگر فرض اول را بپذیریم، طبعا فیلمنامه موظف است از این زن خاص بیشتر اطلاعات بدهد تا بشناسیمش و بفهمیمش. رفتارها و واکنش هایش را، حرف هایش را، خودآزاری مفرطش را. که نمیدهد.
اگر هم بنا را بر فرض دوم بگذاریم که به گمانم فیلم به شدت ضدزن است و دارد یک برخورد جنسیتی سطح پایین میکند.
گفتم که تکلیفم را با این فیلم و با این زن نمی دانم. فیلمی طولانی که در اواسطش از نفس میافتد و کسالت بار می شود.
طبعا بازی درخشان لیلا حاتمی که یک تنه فیلم را نگه می دارد، تنها نکتهای است که به خاطر میسپرم.
۲ ستاره از ۵
آذر
نخستین ساخته محمدحمزهای، از فیلمنامه ضربه خورده است. مقدمه قصه طولانی است و خرده داستانهایش گمراه کنندهاند. قضیه موتورسواری چندان در بافت قصه تنیده نشده، کارگران نتوانسته ریتم یکدستی را بر فیلم حاکم کند، دلیل مشکل عمو با آذر درست روشن نیست، شرطهای عمو که ریشه در مشکلات قدیمی دارد فهم نمیشود، میخ اتفاق مهم اول درست کوبیده نمیشود و اتفاق مهم دوم بسیار دیر میافتد. به هرروی فیلمنامه درست مهندسی نشدهاست.
درمجموع فیلم رمق کافی ندارد. اما اجرا و کارگردانی تاحدودی امیدوار کننده است. همین که محمد حمزهای بالاخره فیلم اولش را ساخت و این سد را شکست جای خوشحالی دارد.
۲ ستاره از ۵
گشت۲
سعید سهیلی سعی کرده در ادامه فیلم قبلی اش، اثری بسازد با لحظات کمدی مفرح که بتواند خنده بگیرد و تا حدودی موفق می شود. او در این راه به انواع و اقسام شوخیها که برخی از آنها زمینه کوچه بازاری و حتی جنسی دارند هم متوسل میشود . “گشت۲” از پرفروشهای سال آینده است و مخاطب هدفش را راضی خواهد کرد.
۱.۵ ستاره از ۵
کمدی انسانی
فیلم تازه محمدهادی کریمی داستانی را با روند تاریخی روایت می کند که هم مایههای کمرنگ عاشقانه دارد، هم مایههای سیاسی و هم ورزشی.
فیلم مثل فیلمهای دیگر کریمی ریتم آرامی دارد ولی از فیلم های دیگرش خوش ساختتر و پختهتر است، دیالوگهای گل درشت کم دارد و تلاش میکند داستان بگوید. اما داستان بابت اصرار کریمی بر حفظ چند تم مختلف، چندپاره شده و طبعا فرصت تمرکز بر هیچکدام هم نیست. نتیجه این شده که فیلم به رغم ریتم کندش، شتابزده است و رویدادها به سرعت از راه می رسند و بی آنکه اثرشان را بگذارند و رویشان مکث شود، میگذرند.
همین، به یکپارچگی و انسجام فیلم هم لطمه زده است. به هرروی در کارنامه هادی کریمی که میخواهد ساختار و لحن ویژه خود را پیدا کند و داستانهای خودش را بگوید، این فیلم گامی به پیش است.
۲ ستاره از ۵