یک- رضا رشیدپور چندوقتی است که یک تاکشو یا به عبارتی هاردتاک در یک شبکه اینترنتی تولید میکند که برنامه جالبتوجهی است. او میهمانانی را دعوت میکند و گفتوگویی صریح با آنها ترتیب میدهد. ویژگی مشترک غالب میهمانان رشیدپور، وجود حاشیههای فراوان اطراف آنها و جنجالیبودنشان است. تتلو، چرخنده، کفاشیان، عبدی، سحر قریشی، فیتیلهایها و چندتای دیگر و حالا شهرام جزایری. خوشبختانه در فضای سیاسی، اجتماعی، ورزشی و فرهنگی ما تعداد این آدمها کم نیست و رشیدپور حالاحالاها برای برنامهاش میهمان کم نمیآورد. بعضیها هستندکه آدم به دلایل مختلف دلش میخواهد بداند توی سرشان چه میگذرد و توی دلشان چه خبر است. میهمانان رشیدپور غالبا از این جنساند. اگر سؤالات شفاف و بیرودربایستی هم باشد، طبعا حرفهای تازهای را میشود از زبان آنها شنید. نبود محدودیتهای پرشمار تلویزیون در این برنامه و بازبودن نسبی دست رشیدپور که تجربه مناسبی در اداره تاکشو دارد، باعث میشود سؤال و جوابها جذاب و صریح باشد. نمیدانم دیدن برنامه رشیدپور چه گمراهیای برای بینندگانش به بار میآورد که امکان پخش از تلویزیون را ندارد و نمیدانم چرا وقتی تلویزیون راه را بر هر ایده جدید و هر برنامه دیدنی میبندد و نیروهایش را به خارج محدوده تلویزیون هدایت میکند، توقع دارد برنامههایش بیننده داشته باشد و کسی هم سراغ سریالهای نمایش خانگی و برنامههای اینترنتی و دیویدی غیررسمی و ماهواره نرود!
دو- مستند زندگی ناصر حجازی با شکایت امیر قلعهنویی، با حکم قضائی توقیف شد و مربی پرحاشیه فوتبال بعد از گرفتن حکم توقیف یک روزنامه ورزشی حالا یک فیلم مستند را هم به محاق برده است. اینکه قلعهنویی احساس توهین از چنین فیلمی کند چیز عجیبی نیست ولی باید پذیرفت با وجود اختلافاتی که میان مرحوم حجازی و قلعهنویی بود، ساخت هر فیلمی درباره حجازی بدون اشاره به این بخش، فیلم را ابتر میکند. به هرحال امیر قلعهنویی شاید بتواند جلوی نمایش یک فیلم را بگیرد اما طبعا حافظه تاریخی ورزشدوستان را که نمیتواند پاک کند. مستند، عرصه ثبت حقیقت است و حقیقت این است که به دلایل مختلف ناصر حجازی، اصلا میانه خوبی با دستیار سابقش قلعهنویی نداشت. کلی هم دراینباره تیتر و مصاحبه و عکس و چیزهای دیگر موجود است. این یک حقیقت است که نمیشود تغییرش داد. اصلا مگر میشود از یاد برد نگاه معنادار حجازی به دوربین عکاس را وقتی در آن عکس معروف قلعهنویی دارد سر حجازی را در بیمارستان میبوسد؟ حالا فیلمی درباره مرحوم حجازی ساخته شده و این مضمون در آن آمده است. شاید در آینده دور یا نزدیک فیلمی هم درباره امیر قلعهنویی ساخته شود و علت آن اختلافات را طور دیگری روایت کند، آن وقت خانواده حجازی هم باید آن فیلم را توقیف کنند؟ امیر قلعهنویی از آن دست آدمهایی است که دوست داری بدانی توی سرش چه میگذرد و ریشه بعضی رفتارهایش چیست. از این بابت شاید قلعهنویی برای برنامه دید در شب رضا رشیدپور، نمونه بسیار مناسبی باشد.