شبکههای اجتماعی باوجود همه امتیازات و محاسنشان طبیعتا آسیبهایی هم داشتهاند. شاید بیشترین آسیب را رسانههای رسمی و قانونی از تحولات سریع فضای مجازی تحمل کردهاند و عملا از رونق افتادهاند. از یکسو دیگر هیچ خبر و رویدادی نیست که پنهان بماند. همه از همهچیز در کوتاهترین زمان باخبر میشوند و این به تسریع روند اطلاعرسانی و تسهیل فرایند آگاهسازی عمومی میانجامد.
اما از طرف دیگر، اینکه اخبار بدون کنترل صحت، از سوی هر شخصی به اشتراک گذاشته میشوند، بهطورقطع بر تعداد اخبار کذب میافزاید و مخاطبان این شبکهها را گمراه میکند. فضای مجازی پر است از اطلاعات و اخباری که بیآنکه کسی به تبعات انتشارشان فکر کند، پخشوپلا میشوند و گاه از سوی برخی مخاطبان مورد استناد هم قرار میگیرند.
قدیمترها مردم عادت کرده بودند، هرآنچه را از تلویزیون یا روزنامهها میشنوند و میخوانند، صحیح و قرین واقعیت بدانند. کسی که میخواست ادعایش را به کسی اثبات کند، میگفت تلویزیون گفته یا توی روزنامه نوشته بود؛ ولی حالا چه؟ اگر قرار باشد کسی بگوید فلان اطلاعات را از تلگرام یا سایر فضاهای مجازی خوانده، خود شما صحتش را دربست میپذیرید؟ بهگمانم مهمترین لطمه فضای مجازی به رسانهها، کمکردن حساسیتهای مفید اهل رسانه و فروریختن اعتماد بالای عمومی و اعتبار رسانهها بود. البته طبیعتا مقصودم چرخش اطلاعات صحیح غیررسمی و روشنگر نیست که فضای رسانهای رسمی از انتشار آنها یا امتناع میکند یا اجازه انتشارش را ندارد. اینها اتفاقا از مزایای انکارناپذیر فضای مجازی است. رسانههای رسمی معطوف به قدرت مثل صداوسیما در سالیان اخیر آنقدر در انتشار اخبار، گزینشی عمل کردند و گاه آنقدر دست رسانههای خصوصی یا اندکی خصوصی را بستند که مردم را نسبت به صحت یا کمال اخبار رسانه مشکوک و گاه ناامید کردند و به رسانههای دیگر نظیر ماهوارهها روی آوردند.
با شیوع فضاهای مجازی این نیز به سایر منابع خبری افزوده شد و عملا منابع داخلی از سکه افتادند. ولی این چیز زیادی را در اصل ماجرا عوض نمیکند. خبرهای مداوم و کذب مرگ بازیگران و چهرهها که دستبهدست میچرخد، انواع اخبار مغلوط و ناقص، شایعات بیاساس و جنجالی، کمهزینهشدن تهمت و دروغ و افترا و عقدهگشاییهای شخصی، ورود به حریم شخصی افراد، رواج بیاخلاقی و… از جمله مواردی است که به جزء لاینفک فضای مجازی بدل شده است. اینکه عکسها و ویدئوهای کذب و نامربوط که به وقایع و اخبار دیگر ربط داده میشوند، عکسها و تصاویر قدیمی به وقایع تازه، بهعنوان سند الصاق میشوند و… نیز از دیگر موارد جعلیات در فضای مجازیاند.
این نکته که هر فرد غیرمتخصص احساس میکند یک رسانه است و فراگیربودنش را هم تعداد فالوئرها و ممبرها و لایکها تعیین میکند، یک آسیب جدی است. کار رسانه مثل هر شغل و حرفه دیگری اصول و قواعد خودش را دارد. صحت، دقت و تخصص در کنار سرعت قرار میگیرند تا یک رسانه بتواند نزد مخاطبانش اعتباری کسب کند، ولی کمهزینهبودن همهچیز در فضای مجازی به هرکسی این امکان را میدهد که گمان کند بینیاز از تمام اینها میتواند خودش یک رسانه پرنفوذ داشته باشد. فقط کافیست به لطایفالحیل آمار ممبر و فالوئر را افزایش دهد.
غمانگیزتر آنکه گاه رسانههای رسمی کشور از برخی اخبار کذب و بیاساس که مثلا در یک کانال تلگرامی مجهولالهویه با زیر یکصد عضو منتشر شده استفاده میکنند و شأن خود را تا این اندازه تقلیل میدهند. طبعا اعتبار منبع خبر نیز در کار رسانه تعیینکننده و حیاتی است و متأسفانه این حساسیتها نیز به طرز قابلملاحظهای کاهش جدی یافته است. فضای مجازی یک فرصت بسیار مهم است، به شرطی که تهدیدهای خردکنندهاش را جدی بگیریم.
روزنامه شرق