کیوان کثیریان
۱. گاهی تعدد اتفاقات و رویدادها در سینما باعث میشود، مشکلات حلنشده قبلی به بوته فراموشی سپرده شوند. فراموشی ظاهرا از نعماتی است که به بشر اعطا شده تا وقایع تلخ، به مدت طولانی ذهن و روح آدمها را نخراشد. اما طبعا این فراموشی، در همه موارد مجاز نیست. برخی وقایع باید مکرر یادآوری شوند تا کارهای ناتمام و برزمینمانده از یاد نروند. مثلا یادمان نرود که جز فیلم «رستاخیز» که بهناحق در محاق افتاده است، «عصبانی نیستم» هم با وجود دردستداشتن پروانه نمایش از دولت جمهوری اسلامی، دچار وضعیتی مشابه است، یادمان نرود که از حق رضا درمیشیان هم دفاع کنیم، یادمان نرود که «خانه پدری»، کیانوش عیاری هم پروانه نمایش رسمی داشت ولی بهناحق از اکران پایین کشیده شد. یادمان باشد که «آشغالهای دوستداشتنی»، محسن امیریوسفی هنوز بیجهت بلاتکلیف است، «خانه دختر» و «مادر قلباتمی» هم همینطور. هم دولت و هم نهاد صنفی درقبال همه سینماگران مسئولیت دارند و موظفند در قبال تضییع حقوق همه آنها واکنش نشان دهند. احمدرضا درویش، هنرمندی بزرگ و ارزشمند است که حقش ضایع شده، ولی تضییع حقوق مابقی هنرمندان را هم فراموش نکنیم. دولتمرد، مسئول دفاع از حقوق ملت است؛ همه ملت. هنرمندان نباید تاوان اختلافنظر مسئولان را بدهند.
۲. فیلم پرهزینه محمد (ص) – به دلایل متعددی فیلم مهمی است. از ته دل امیدوارم همانگونه که کارگردانش میگوید، ۱۰ برابر هزینهاش بفروشد. البته نظرات متفاوتی هم درباره آن ابراز شده، برخی فیلم را دوست ندارند و برخی از آن خوششان آمده. حرفها و استدلالهای هر دو طرف هم قابلتأمل است. اما اگر قرار باشد فضای دوقطبی حول این فیلم منجر به خطکشی ایدئولوژیک شود، کار، سخت میشود. برخی موافقان فیلم محمد(ص) چنین وانمود میکنند که منتقدان این فیلم که به آن ایرادهای ساختاری و مضمونی وارد آوردهاند، اساسا با موضوع فیلم و شخصیت پیامبر اکرم (ص) مشکل دارند! طبعا استدلال از این سستتر نمیشود. اصلا مگر نه این است که فقط با یک فیلم طرفیم و نه با یک پدیده آسمانی و الهی؟ مگر نه این است که این فیلم توسط یک انسان ساخته شده؟! اینکه برای محکومکردن منتقدان فیلم محمد (ص)، آنها را با انواع برچسبهای نامربوط متهم کنیم، تنها نشانه بیصداقتی و سستی منطق مدافعان فیلم است. باید اجازه داد همه کارشناسان بهراحتی فیلم را نقد کنند و به اظهارنظر درباره آن بپردازند. اگر جز این باشد، اتفاقا بهگمانم ظلم به مقام و شخصیت حضرت رسول(ص) است. ساختن یک فیلم درباره پیامبر اکرم(ص) کسی را به مقام معصومیت نمیرساند و فیلمی را مقدس نمیکند که اگر اینطور بود، باید همه بر مرقد مصطفی عقاد مرحوم، دخیل میبستیم!
۳. جواد شمقدری، رئیس پیشین سازمان سینمایی، اخیرا فعالتر در مباحث سینمایی ورود میکند و مدام یادداشتهایش را در سایت تحتمدیریتش منتشر میکند. تا اینجای کار ایرادی وجود ندارد. ولی نکته مهم موضعی است که در این اظهارنظرها به چشم میخورد. او یکسره خود را در موضع ناصح میبیند و از جایگاه مدافع اسلام و انقلاب و رهبری حرف میزند. چیزی که هرگز به این سادگی اثباتشدنی نیست. حداقل درمورد شخص ایشان. ادعاهایی نظیر آنچه جناب شمقدری در خیالات خود به شهید آوینی میگویند و تذکر میدهند و جواب میشنوند، چیزی بهجز لبخند بر لب نمینشاند. آنچه از عملکرد او به یادگار مانده و اهالی سینما به خاطر دارند، تخریب مجموعه سینما و نهادهای سینمایی، سوءمدیریت محض، ناکارآمدی، اظهارنظرهای کاملا غیرکارشناسانه و همراهی کامل با جریانی است که دوستان اصولگرا «جریان انحرافی» نام نهاده بودند. اینکه ایشان حالا پس از مدتی استراحت، دوباره هوس میز سازمان سینمایی به سرشان زده و مدام با مطرحکردن خود سودای بازگشت دارند، بحثی است که ظاهرا از حوزه سینما فراتر است. رئیسجمهور سابق که البته همین جناب از همراهان نزدیک و رسمیشان بودند، بههمراه کل تیم دولت دهم احساس کردهاند که آب گلآلود است و بوی کباب شنیده اند ولی بطور قطع شامه هایشان به مشکل خورده است.
منبع: شرق