تانیا جوهری بعد از مدتها سکوت، لب به سخن گشود؛ از احوالات این روزهایش گفت، به گذشته سرکی کشید و از حسرتش برای بازی در نمایش «باغ آلبالو» صحبت کرد.
به گزارش سینماسینما، در یک دهه گذشته کمتر تانیا جوهری را دیدهایم. او بیش از ده سال است فعالیت هنری نداشته و از آنجاکه اهل گفتگو و شرکت در برنامهها هم نیست، کمتر در مجامع هنری یا رسانهها حضور داشته است اما کسانی که در دهههای گذشته پیگیر رویدادهای هنری بودهاند، پیشینه درخشان او را خوب به یاد دارند. همین پیشینه سبب شده تا انجمن صنفی بازیگران تئاتر در هفدهمین گردهمایی خود که با عنوان «شب بازیگر» برگزار میشود، از این چهره هنری در کنار محمد ساربان، دیگر بازیگر پیشکسوت تقدیر کنند.
این بزرگداشت که روز شنبه ۲۴ اردیبهشت ماه برپا میشود، بهانه خوبی شد تا تانیا جوهری سکوت طولانی خود را بشکند و برای دقایقی با ما هم کلام شود.
او در گفتگو با ایسنا از دغدغههایش برای تئاتر گفت و آرزو کرد تئاتر ایران دوباره به روزهای پر فروغ خود بازگردد.
آنچه پیش رو دارید، ماحصل گپ و گفت نه چندان طولانی ما با این هنرمند است. بازیگری پیشکسوت که با مهربانی و صبوری با ما هم صحبت شد.
دختر جوانی بود که پدرش در گروه تئاتر «آناهیتا» به سرپرستی مهین و مصطفی اسکویی بازی میکرد. پدر او را به پشت صحنه تئاترهایشان میبرد و از نوجوانی شوق کار هنری در وجود دخترک جوانه زد. دوست داشت روی صحنه برود و همنفس شدن با تماشاگر را تجربه کند.
بعد از اینکه دیپلمش را گرفت، دو تن از دوستان صمیمی پدرش، زندهیاد محمد علی کشاورز و اسماعیل شنگله، او را برای بازی در نمایشی دعوت کردند و این دختر جوان به اداره تئاتر راه پیدا کرد و به گروه جوان به سرپرستی اسماعیل شنگله پیوست.
جوهری درباره نخستین سالهای حضوش در تئاتر چنین میگوید: آن زمان هنرمندان تئاتر در قالب گروه در اداره تئاتر فعالیت میکردند. هر گروه سالی دو نمایش اجرا میکرد و من هم عضو گروه تئاتر جوان بودم.
این دختر جوان که برای خواندن کتابهای تئاتری و نمایشنامهها شوق بسیار داشت، نتیجه مطالعات خود را دید و در آزمون ورودی دانشکده هنرهای زیبا پذیرفته شد. او هم یکی از دانشجویانی بود که در دوران طلایی این دانشکده نزد استادانی همچون دکتر محمد کوثر، حسین پرورش، دکتر علی رفیعی، زنده یاد حمید سمندریان و … درس تئاتر خواند.
در همین دانشکده با دکتر رفیعی آشنا شد و در اولین نمایشی که رفیعی بعد از بازگشتش به ایران در مجموعه تئاتر شهر روی صحنه برد، بازی کرد. نمایش«خاطرات و کابوسهای جامهدار از زندگی و مرگ میرزاتقی خان فراهانی»، که خوش درخشید و بعدها این همکاری در نمایشهای دیگری مانند «آنتیگون»،«شیوه و استغاثه پای دیوار بزرگ شهر» ادامه پیدا کرد و آخرین همکاری آنان در نمایش «یادگار سالهای شن» بود.
جوهری که در آن سالها بسیار پرکار بوده و به طور همزمان در اداره تئاتر و دانشکده هنرهای زیبا فعالیت میکرده، میگوید: «در دوران فعالیتم، اکثر مواقع سر کار بودم و با بسیاری از کارگردانهای بزرگ آن زمان همکاری کردم؛ با دکتر علی رفیعی، آقایان اسماعیل شنگله، اکبر زنجانپور، هادی مرزبان و … همکاریهای متعددی داشتم.»
برای بازیگری که شیرینی حضور روی صحنه و هم نفسشدن با تماشاگر را چشیده باشد، دوری از صحنه هیچ هم آسان نیست. مطلبی که جوهری این گونه توضیحش میدهد: «دلم برای لحظه رورانس (لحظه پایانی نمایش که بازیگران روی صحنه در مقابل تماشاگران تعظیم میکنند و تماشاگران آنان را تشویق میکنند) تنگ میشود. دوست دارم دوباره این لحظه را تجربه کنم و مقابل تماشاگران تعظیم کنم. برای این لحظه خیلی دلتنگ میشوم.»
او همه نقشهایی را که بازی کرده دوست دارد و نمیتواند یک نقش بخصوص را به عنوان محبوبترین نقش خود معرفی کند: «در هر یک از نقشها، یک بُعد از وجود انسان را پیدا کردم. به همین دلیل همهی نقشهایم را دوست دارم. پیدا کردن ابعاد گوناگون انسان و ارائه آن روی صحنه، بسیار شیرین است.»
اما هر بازیگری هر چقدر هم که موفق بوده باشد، حسرتهایی هم دارد؛ نقشهایی که مجال بازی در آنها نیافته است و تانیا جوهری هم از این قاعده مستثنی نیست: «قرار بود در نمایش «باغ آلبالو» به کارگردانی آقای زنجانپور نقش اصلی را بازی کنم اما آن زمان سوء تفاهمی بین ما پیش آمد و این همکاری انجام نشد و هنوز حسرتش را دارم.»
او گرچه کمتر تئاتر میبیند، اما از حال و روز این هنر بیخبر هم نیست: «دوست دارم تئاتر دوباره جان بگیرد. مدتهاست از تئاتر ایران چیزی نشنیدهام. دلم میخواهد تئاتر دوباره اوج بگیرد مانند زمان ما. البته میدانم این روزها شرایط اقتصادی بسیار سخت است. وقتی پشتوانه مالی محکمی نداشته باشی، وقتی حتی کرایه رفت و آمد به سالن تئاتر را نداشته باشی، کار کردن خیلی سخت میشود. البته زمان ما هم همین بود. تئاتر نمیتوانست ما را به لحاظ مالی تامین کند. ولی خود تئاتر رونق داشت. ما سی شب اجرا میرفتیم و هر شب سالن پر بود. گاهی در آخرین اجراها تماشاگران به سالن هجوم میآوردند و حتی بعضی اوقات شیشههای سالن شکسته میشد و تماشاگران روی زمین، روی پلهها مینشستند تا نمایش را ببینند. عشق آنها برای دیدن تئاتر و عشق ما برای اجرای آن، کمبود پول را کمرنگ میکرد اما حالا وضعیت سختتر شده، جوانان با عشق به تئاتر میآیند ولی خیلی از آنان پشیمان میشوند.»
جوهری نه تنها در تئاتر بلکه در سینما و تلویزیون هم غیبتی طولانی دارد. او دلیل این دوری را این چنین توضیح میدهد: «آخرین کار سینماییام فیلم «شیش و بش» به کارگردانی آقای گودرزی بود. تقریبا ۱۲ سال است که کار نکردهام. بسیاری از پیشنهادها را دوست نداشتهام و شرایط هم خیلی دلپذیر نیست. وقتی شما در فیلمی بازی میکنید، حتما تعدادی جوان هم در آن حضور دارند. خیلی اوقات میبینیم که جوانان طوری به ما نگاه میکنند که انگار حقشان را خوردهایم یا نگاهشان این گونه است که شما که کارهای خود را کردهاید و بهتر است کنار بکشید. وقتی این نگاه وجود دارد، کار کردن خوشایند نیست. ضمن اینکه تعدادی از جوانانی که وارد بازیگری شدهاند، نه دانش کافی دارند و نه شناخت درستی از این حرفه. مگر میشود بدون هیچ شناخت و تجربهای، بدون هیچ مطالعه و تمرینی وارد کار شد، به همین دلیل ترجیح میدهم در خانه بمانم تا اینکه با افراد ناشناس کار کنم چون حتما آنها هم مرا نمیشناسند. البته که گروه سازنده فیلم «شیش و بش» چنین نبودند و گروه بسیار خوبی بودند ولی وضعیت کلی، معمولا چنین است.»
او که حتی در دوران پیش از کرونا هم در مجامع هنری حضور نداشته است، درباره این موضوع هم میگوید: «واقعیت این است که به خیلی از مراسم دعوت میشوم ولی جایی نمیروم و بیشتر در خانهام. دخترم میگوید تو آنقدر جایی نمیروی که مردم اصلا یادشان رفته تو هم وجود داری. حالا هم چون مراسم مربوط به تئاتر بود، پذیرفتم که شرکت کنم.»
جوهری نه تنها به خواندن و مطالعه علاقهمند است، گاهی هم دست به قلم میبرد و مدتی مشغول نوشتن زندگینامه خود بوده است: «گاهی به گذشته فکر میکنم و گاهی هم مینویسم. میخواستم سرنوشتم را بنویسم. تا جاهایی هم پیش رفتم ولی حس کردم این روزها در این دوران تکنولوژی کسی حوصله ندارد سرنوشت یک هنرپیشه را بخواند و به همین دلیل آن را کنار گذاشتم. اما نمیدانم شاید هم دوباره دست به قلم شدم و سعیام را کردم که تمامش کنم.»
تنها توصیه این بازیگر باسابقه به جوانان علاقهمند به بازیگری، خواندن و خواندن است: «میدانم کتاب گران شده است. ولی جوانان میتوانند از کتابخانه یا از دوستانشان کتاب قرض بگیرند. خواندن نمایشنامه بخصوص به آینده کاری آدم خیلی کمک میکند. خود من از همان آغاز علاقهمندیام، مدام کتاب میخواندم و نتبرداری میکردم و تاریخ میزدم که هر کتابی را در چه مقطعی خواندهام. بعدا همین خواندنها باعث شد در کنکور دانشکده هنرهای زیبا قبول شوم. بچههای جوان هر چه بیشتر بخوانند، به نفعشان است. اگر هم نمیتوانند کتاب بخرند، میتوانند قرض بگیرند، به شرط اینکه بعد از خواندن، کتابها را پس بدهند!»
آخرین بخش گفتگوی ما این است که نسل ما نتوانست بعضی از بازیگران درخشان کشورمان را روی صحنه ببیند و تانیا جوهری با خنده میگوید: «خدا را چه دیدید، شاید هم دوباره توانستم در تئاتر بازی کنم. همه چیز ممکن است!»
تانیا جوهری، فردا، شنبه ۲۴ اردیبهشت ماه در مراسم «شب بازیگر» که به کوشش انجمن صنفی بازیگران تئاتر در تالار اصلی مجموعه تئاتر شهر برگزار میشود، در کنار محمد ساربان دیگر بازیگر با سابقه و دو بازیگر دیگر تقدیر خواهد شد.
منبع: ایسنا

لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- شمس و مولانا منتظر دریافت مجوز هستند
- پیام تسلیت انجمن بازیگران سینمای ایران به مناسبت درگذشت اسماعیل شنگله
- اسماعیل شنگله درگذشت
- تشریح برنامههای شب بازیگر؛ بخش داوری حذف شد/ تقدیر از تانیا جوهری و سه بازیگر دیگر
- از ۷ فروردین با بلیت ۱۰۰هزارتومانی؛ نمایشی به کارگردانی هادی مرزبان در تئاتر شهر روی صحنه میرود
- هادی مرزبان خبر داد: توقف «دکتر نون »/ هنرمندان را واکسینه کنید
- مژگان خالقی، کارگردان «خنده در تاریکی» در گفتگو با سینماسینما/ میل زیادی به ابتذال در تئاتر ما وجود دارد
- علی رفیعی از پرویز پورحسینی نوشت/ تکیه بر دیوار، از غم نشستم، تنها و گریستم
- هادی مرزبان: هرگز بدبین نبودهام و دورنمای روشنی برای تئاترمان میبینم
- پیشنهادات هادی مرزبان برای احیای تله تئاتر در دوران کرونایی
- خبرهایی از فردوس کاویانی/ در حال و هوای مطالعه
- گزارش مراسم جایزه عکس پنج و بزرگداشت عباس کیارستمی/ تبدیل نگاه کردن به دیدن
- مراسم تشییع پیکر محمدعلی کشاورز برگزار شد/ همیشه ماندگار
- آیین بزرگداشتهای بیستویکمین جشن خانه سینما / گزارش تصویری
- اختتامیه نخستین جشنواره تئاتر رادی / گزارش تصویری
نظر شما
پربازدیدترین ها
آخرین ها
- همزمان با هفته دفاع مقدس؛ اکران رایگان ۴ فیلم سینمایی در بوستان آب و آتش
- کسب نخستین مدال طلای کاروان کشورمان در هانگژو با حمایت همراه اول
- تکسواران کُرد/ نگاهی به مستند «سرپتیها»
- حفاظت امنیتی برای ورود به زادگاه؛ واکنش سیاسی به فیلمی درباره مهاجران/ لهستان «مرز سبز» را به اسکار نفرستاد
- اسکورسیزی: سینما به پایان راه رسیده است
- اعلام اسامی فیلمهای سه بخش جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان
- صدور پروانه ساخت سینمایی برای پنج فیلمنامه
- بررسی «جانوران» در سینماتک خانه هنرمندان ایران/ روایتی از مقاومت جهان کهنه در برابر جهان نو
- جایزه یک عمر فعالیت هنری به بهزاد فراهانی اهدا میشود
- رونمایی از پوستر «ایلستان» همزمان با اتمام تولید فصل اول
- در آستانه اکران در سینماها؛ پوستر «هتل» رونمایی شد
- نگاهی تحلیلی به سینمای رسول ملاقلیپور در موزه سینما
- ۶۱۵ مستند ایرانی متقاضی حضور در هفدهمین جشنواره «سینماحقیقت»
- هفت پروانه ساخت غیرسینمایی صادر شد
- برنامههای آخر هفته سینماتک خانه هنرمندان ایران؛ «بلفاست» و «زنده باد زاپاتا» نمایش داده میشوند
- نامزدی جنگ جهانی سوم در سه رشته در دومین دوره جوایز سپتیمیوس آمستردام
- «بی سر و صدا» ساخته شد/ رونمایی از نخستین تصویر پیمان معادی با گریم متفاوت
- چگونه مبارزات چپ به محاکمه کشیده میشود/ نگاهی به فیلم «محاکمه گلدمن»
- رهایی در اوهام/ نگاهی به فیلم «تفریق»
- حمله دولت لهستان به فیلم برنده جشنواره ونیز
- اعتصاب هالیوود یک جشنواره دیگر را لغو کرد
- در مراسم رونمایی رمان «شاهزاده» مطرح شد /من با این قصه زندگی کردم
- چهار فیلم کوتاه در «یک سهشنبه کوتاه» نمایش داده میشود
- حسن شرفالدین درگذشت
- از سجاده آتش تا کارو با احمد مرادپور در موزه سینما
- فراخوان نمایشنامهخوانی در عمارت نوفل لوشاتو برای فصل پاییز
- رونمایی از «تهران عاشق» در کاخ ملت؛ تهران ارزش عاشق شدن را دارد
- راهنمایی همراه اول در خصوص مشکل احتمالی در ساعت برخی گوشیهای تلفن همراه
- جایزه بهترین فیلمبرداری جشنواره فیلم گلدن پاندا چین به «یدو» رسید
- نماینده فرانسه در اسکار معرفی شد/ تریه از رقابت برای اسکار بینالمللی باز ماند