سینماسینما، علی پاکزاد – کاخ سعدآباد هر شب میزبان انبوهی از دوستداران هنر موسیقی و نمایش است. پروژه «سی» از اواسط مرداد شروع به کار کرده است که با استقبال چشم گیری مواجه شده این نمایش تا اواخر ماه شهریور ادامه خواهد داشت.
به گزارش سینماسینما٬ پروژه «سی» را میتوان پیوندی مدرن و در عین حال خلاقانه بین اجزای مختلف هنرهای نمایشی و موسیقی در ایران دانست. اجرایی که میتوان در داخل آن خلاقیت در موسیقی، متن و اجرا را شاهد بود. قطعا پروژه«سی» گامی بلند در جهت ارتقای هنر ایرانی و معرفی سنتهای با ارزش ایرانیان است.
کنسرت نمایش «سی» ترکیبی است از تئاتر و موسیقی: «سی» یک پروژه چند رسانهای است که بر اساس نوشته ای نغمه ثمینی، متکی بر داستان های زال و رودابه و رستم و اسفندیار، با اشاره ای به رستم و سهراب از داستان های شاهنامه فردوسی است. قصه برای ایرانیان آشنا با شعر و ادبیات و اسطوره آشناست. داستان زال و رودابه از شنیدنیترین داستانهای شاهنامهاست. این، داستان عشقی است که نادیده هر دو طرف را گرفتار میکند. داستان از این جا شروع میشود که زال پس از آنکه پدرش پادشاهی زابل را به او میسپارد برای سرکشی به شهرها و کشورهای تابعه از زابل بیرون میرود تا به کابل میرسد ؛ به گونهای شگفت شیفته و دلباختهٔ دختر مهراب میشود. مواجهه رودابه و زال بهانهای است برای رفتن به دل تاریخ البته با نگاهی که راوی نیست و اتفاقات و جریانها را به چالش میکشد. تردید زال و رودابه برای رسیدن به وصال و زایش فرزندی که قرار است رستم دستان باشد٬ و در طالعاش فرزندکشی و اسفندیارکشی باشد٬ همان چالشی است که به قلم نغمه ثمینی در قصهای که صدها سال قدمت دارد وارد شده است.
و روی دیگر ماجرا موسیقیست٬ موسیقی سهتار سهراب پورناظری که شروعیست رویایی برای کنسرت نمایش «سی»٬ در جریان اجرا همچنان گوشنواز ادامه مییابد و همراهی همایون شجریان شیرینی این رویا را دوچندان میکند.
پیوند مثال زدنی نمایش و موسیقی
کاخ سعداباد هر شب میزبان انبوهی از دوست داران هنر موسیقی و نمایش است. پروژه «سی» از اواسط مرداد شروع به کار کرده است که با استقبال چشم گیری مواجه شده این نمایش تا اواخر ماه شهریور ادامه خواهد داشت.
کنسرت «سی» حاصل همکاری سهراب پورناظری به عنوان آهنگساز٬ همایون شجریان در جایگاه خواننده از یک سوی و یک گروه تئاتری از سوی دیگر است. در زمان اجرا پیوند موسیقی و نمایش غیر قابل انکار است. نغمه ثمینی قصه فردوسی را از زاویه نگاه خود تبدیل نمایشنامه کرده و علیاصغر دشتی٬ کارگردانی اجرا را برعهده دارد. حمید نعمتالله کارگردان سینما نیز مشاور پروژه است.
صابر ابر در نقش منجم٬ بهرام رادان در نقش زال٬ سحر دولتشاهی در نقش رودابه٬ دلنیا آرام در نقش مادر زال٬ مهدی پاکدل در نقش رستم٬ بانیپال شومون در نقش اسفندیار و حسین صوفیان در نقش سهراب نوشته ثمینی را روی تاثیر می گذارد.
روایت شخصیتهای قصه
طراحی صحنه کنسرت نمایش «سی» متناسب با هر دو عنوانی که برای تعریف این اثر به کار گرفته شده٬ طراحی شده است. بنای موجود در کاخ٬ امکان حرکت عمودی در طراحی صحنه را فراهم کرده و سادگی صحنه فرصت رفت و آمد چپ و راست شدن قهرمانان قصه را فراهم کرده است. انتخاب رنگ نورها و طرحهایی که در روی صحنه انجام می شود باعث توجه و جذب مخاطبان می شود.
بازیگران در گوشه گوشه این صحنه جای میگیرند٬ زال از پارچهای سیاه آویزان میشود تا راه رسیدن به رودابه را طی کند و رودابه بالای بنا ایستاده و گاه سری به پیشخوان پهن صحنه میزند. اسفندیار و سهراب در چپ و راست انتهایی صحنه جای میگیرند و مادر زال و منجم بیش از باقی طول و عرض صحنه را میپیمایند.
جلوه رنگ و نور در صحنه
در تمامی سالهایی که از ورود ویدئوپروجکشن به صحنه نمایش میگذرد٬ کمتر کارگردانی به درستی این ابزار را به خدمت اثر خود درآورده٬ اما «سی» عرصهای است برای عرض اندام آنچه میتوان با ویدئو پروجکشن به یک اثر افزود. تغییر گاه به گاه تصاویری که به واسطه ویدئوپروجکشن روی صحنه نقش میبنند٬ تناسب آن با قصه و فضاسازیهایی که به این واسطه صورت میگیرد٬ همان خلاقیتی است که در هر از گاهی تماشاگر را غافلگیر میکند.
صدای چنگ و تار معجزه گر
میانه جدل اسطورههای شاهنامه به فراخور قصه و حال و هوای شخصیتها٬ موسیقی بعدی تازه به اثر میبخشد. نوای سهتار سهراب پورناظری٬ تنبور و کمانچهاش رویای یک شب تابستانی را برای تماشاگران «سی» جاودانه میکند و نوای همایون شجریان٬ همچون نسیمی که در شبی تابستانی از کوهّهای تهران برخواسته بر گوشها مینشیند.
معجزه موسیقی زمانی اتفاق میافتد که سهراب رو به تماشاگران کمانچه به دست میایستد و مینوازد… دست خود را بالا و پایین میبرد و عشق خود را چون جان در کالبد موسیقی میریزد و با وجد خود تماشاگران و نوازندگان را هم به هیجان میآورد…
جادوی موسیقی در صدای همایون میچرخد و وقتی از ظلم ظالم… میگوید همچون اشک بر گونهها میچکد…
رهایی رستم
قلم رویاپرداز نغمه ثمینی برای افرادی که با نوشتهّهایش از رویایی به کابوسی سرگردان شدهاند٬ آشناست. نویسندهای که قصه را با خیال و اندیشه در هم میتند و این بار اسطورههای شاهنامه را با پرسش روبهرو کرده است. پرسشهایی که ریشه در فلسفه دارد. این بار ثمینی رستم را به معنای آزادی گرفته و زال و رودابه را والدین آزادی٬ کسانی که تصمیم میگیرند با وجود همه تهدیدها٬ فرزند خود را به دنیا بیاورند٬ هرچند بد طالع و در دنیایی پر از سختی.
مردان و. زنانی به روایت فردوسی
صابر ابر و مادر خیالی زال سفیدمو با بازی حسابشده دلنیا آرام و صدای ویژه او از بخشّهای قابل توجه این نمایش است. رودابه که به واسطه قصه بازی دوگانه به نمایش میگذارد٬ در کنار بهرام رادان که علاوه بر جزئیات نقش به لحاظ فیزیکی نیز کار سختی برعهده دارد. صدای قوی مهدی پاکدل برای ایفای نقش رستم به یاری او میآید و بانیپال شومون با حرکات بدن یک اسفندیار تاریخی با ظاهری جدید به نمایش میگذرد و حسین صوفیان لباس سهراب به تن کرده است.