سینماسینما- تورنتو، پریچهر باقری
دیشب در چهل و نهمین جشنوارهی فیلم تورنتو فیلم «داستان خواهر» A Sisters’ Tale ساختهی لیلا امینی را دیدم.
لیلا امینی قبل از نمایش فیلمش روی سن آمد و به زبان انگلیسی چند کلمهای دربارهی فیلم گفت بعد به زبان فارسی از همهی ایرانیهای حاضر در سالن تشکر کرد که برای تماشای فیلمش آمده بودند.
«داستان خواهر» شبیه کارگردانش ساده و سرراست است. بدون هیچ ادایی با دوربین روی دست داستان نسرین را تعریف میکند که دلش میخواهد خواننده شود.
زنی خانهدار که دو تا بچه دارد و شوهرش صبح تا شب کار میکند. پدرش فوت شده و برادری ندارد. مادر و دو خواهر دارد. مادری که با موبایل هوشمندش دعا گوش میکند و در صحنهای نماز خواندنش را میبینیم. خواهری که اولین بار با لباس فرم میبینیمش و احتمالا کاری دولتی دارد و لیلا (کارگردان) که پشت دوربین است.
فیلم با صورت هانا دخترش شروع میشود که چند ماهه است و وقتی نسرین به رویایش میرسد هانا کلاس اولی شده، نسرین برای رسیدن به رویایش مصمم است و امید دارد.
قهر شوهر هم نمیتواند مانعش شود. روی ساعد دستش نت موسیقی تتو میکند و روی انگشتش کلمهی woman را، میداند درد دارد اما تحمل میکند.
برای اینکه توجه و علاقهی شوهرش را به خودش برگرداند، عمل زیبایی سختی هم از سر میگذراند اما شوهرش با او قهر کرده چون میخواهد خواننده شود.
«داستان خواهر» داستان تلاش زنان سرزمین ماست. زنانی که بعد از تابستان ۱۴۰۱ تعدادشان بیشتر و بیشتر میشود و از رویاهایشان به راحتی نمیگذرند.