آیین گرامیداشت یاد و خاطر رسول ملاقلیپور با حضور خانواده و دوستان این کارگردان سینمای ایران با کاشت یک نهال در باغ موزه سینما انجام شد و همسر ملاقلی پور پلاک شناسایی این فیلمساز در جبهههای جنگ را به این موزه سینمایی اهدا کرد.
به گزارش سینماسینما، طبق گزارش رسیده، آیین گرامیداشت یاد و خاطر رسول ملاقلیپور عصر روز گذشته ۱۴ اسفند ماه با حضور خانواده و دوستان این کارگردان سینمای ایران با کاشت یک نهال در باغ موزه سینما انجام شد.
در ابتدا پوریا آذربایجانی از شاگردان زندهیاد ملاقلیپور که اجرای این مراسم دوستانه و صمیمانه را نیز به عهده داشت، ضمن خوشآمدگویی به حاضران در مراسم گفت: کاشت درخت به یاد یک دوست از دست رفته به معنای حیات دوباره و به نوعی زنده نگه داشتن یاد و خاطره این عزیز است و چه نیکو است که امروز کنار هم جمع شدیم تا به یاد رسول ملاقلیپور نهالی در موزه سینمای ایران بکاریم و بگوییم رسول جان به یادت هستیم.
او پس از بیان صحبتهای خود از سعید پورصمیمی بازیگر سینمای ایران که در فیلم «نسل سوخته» تجربه همکاری با رسول ملاقلیپور را کسب کرده، درخواست کرد درباره این فیلمساز صحبت کند.
سعید پورصمیمی: با رسول ملاقلیپور رفاقت کردم
سعید پورصمیمی در آغاز صحبتهای خود به نگاه متفاوت رسول ملاقلیپور به سینمای جنگ اشاره کرد و گفت: در ابتدا میخواهم بگوییم که کاشت نهال به یاد یک دوست و همکار عزیز از دست رفته در مکانی که به نام سینما رقم خورده، ایدهای زیبا و پسندیده است به خصوص اینکه این نهال به نام رسول ملاقلیپور کاشته میشود.
وی ادامه داد: به اعتقاد من رسول ملاقلیپور بعد از تجربههای متفاوتی که در ساخت فیلم کسب کرده بود، تازه داشت شکوفا میشد و قصد داشت شکل دیگری از سینما را برای ما به ارمغان آورد اما مرگ اجازه نداد و زود از میان ما رفت.
بازیگر فیلم «نسل سوخته» درباره همکاری خود با ملاقلیپور گفت: هر وقت رسول را در موقعیتهای مختلف میدیدم، میگفت که دوست دارد یک فیلم با من کار کند اما موقعیت مناسب پیش نمیآمد تا اینکه زمان گذشت و فیلمنامه «نسل سوخته» را نوشت و از من دعوت کرد که در این فیلم بازی کنم. در همان زمان یکی از دوستان مشترک من و ملاقلیپور که روحیه هر دو ما را میشناخت به من گفت که تو و رسول هر دو بداخلاق هستید و نمیتوانید کنار هم کار کنید اما توجه نکردم و «نسل سوخته» را با رسول کار کردم و اتفاقا این همکاری تجربه شیرینی برای من بود.
سعید پور صمیمی در پایان صحبتهای خود گفت: وقتی رفتم در دل کار متوجه شدم که رسول ملاقلیپور یکی از دقیقترین کارگردانهای سینمای ایران است و با همه تند مزاجی که داشت کار خود را بلد بود و به معنای واقعی در کار مسئولیت داشت و بعد از کار رفاقت میکرد و من با رسول رفاقت کردم.
جمشید هاشمپور: رابطه من با رسول مرید و مرادی بود
جمشید هاشم پور بازیگر سینمای ایران که در مهمترین فیلمهای رسول ملاقلی پور بازی کرده است، درباره تجربه همکاری خود با این کارگردان گفت: در فیلمهای بسیاری با رسول ملاقلی پور همکاری کردم و در این همکاری دریافتم که فیلمسازی منضبط و دقیق در کار خود بود و من حالت مرید و مرادی با او داشتم و با کمال میل سر فیلمهای او حاضر میشدم.
بازیگر فیلم «قارچ سمی» ادامه داد: کاشت نهال به یاد ملاقلی پور حرکتی فرهنگی و فراموش نشدنی است و میدانیم درختی به نام او در سینمای ایران و در حیاط موزه سینمای کاشته شده است و یاد و نام او با کاشت این درخت همیشه سبز و زنده خواهد ماند.
پوریا آذربایجانی در ادامه این مراسم به علاقمندی رسول ملاقلی پور به شهید حسن شوکت اشاره کرد و گفت که حبیب دهقان نسب نقش این شهید را در فیلم «سفر به چزابه» بازی کرده است.
حبیب دهقان نسب: در همکاری با رسول نازکتر از گل از او نشنیدم
در ادامه حبیب دهقاننسب پشت تریبون آمد و به ویژگیهای رسول ملاقلیپور در کارگردانی فیلم اشاره کرد و گفت: رسول ملاقلیپور فیلمساز منعطفی بود به ایدهها و پیشنهادهای همکاران خود گوش میداد و هر آنچه را که در راستای نگاه و تفکرش بود آن را اجرا میکرد. یادم هست در زمان فیلمبرداری «سفر به چزابه» یک روز به رسول گفتم، میشود شخصیت کاوهرا – من آن را بازی میکردم-در خلوت خودش ببینم؟ گفت: کجا و چگونه؟ گفتم که نمیدونم مثلا در گوشهای از خاکریز و یا سنگر، چون میخواهم روی دیگر این آدم به ظاهر خشن را ببینم. چند روز بعد از دل این پیشنهاد سکانس تاثیرگذار و به یادماندنی سنگر مراد چهلچراغ خلق شد.
بازیگر فیلم «کمکم کن» ادامه داد: رسول ملاقلیپور فیلمساز غریزی بود و سینما را در دانشگاه یاد نگرفته بود. او هم مانند بسیاری از کارگردانهای برجسته دنیا سینما را با کنکاش، جستجو در جامعه، تجربه جنگ و جبهه رفتن و البته تماشای فیلم یاد گرفته بود و انصافا چقدر هم خوب درس پس داده بود.
حبیب دهقان نسب بیان کرد: من و رسول فیلمهای «سفر به چزابه»، «کمکم کن» و «نسل سوخته» را کار کرده بودیم و بارها با این سئوال مواجه میشدم که چطور با ملاقلیپور کار میکنم. چون از بیرون او کارگردانی بد اخلاق، تند مزاج، خشن و عصبی به نظر میآمد اما به جرات میگویم در ساخت فیلمهایی که با او همکار بودم نازکتر از گل از او نشنیدم. رسول به وقت خود شوخ طبع و خنده رو بود و گاهی هم از نا مردمی، نا بسامانی گله و شکایت میکرد.
وی در پایان صحبتهای خود یادآور شد: یادم نیست از مسعود کرامتی یا از دوست دیگری شنیدم که رسول گفته بود، من حبیب را تازه پیدا کردم و خودم هم خوب به یاد دارم، هنگام ساخت فیلم «سفر به چزابه» گفت که حبیب هر وقت صدات کردم آب دستت بود بگذار زمین و بیا. اما حیف که نارفیقها نگذاشتند، این همکاری ادامه داشته باشد و بعد از فیلم «نسل سوخته» آقا رسول با من چپ افتاد بدون اینکه بدانم چرا. البته من تا همیشه رسول ملاقلی پور را دوست دارم.
عزیزالله حمیدنژاد: ملاقلی پور از مولفههای خود در فیلمسازی دفاع میکرد
عزیزالله حمیدنژاد کارگردان سینمای ایران که ساخت فیلمهای دفاع مقدس را در کارنامه کاری خود دارد، درباره ملاقلیپور گفت: ملاقلیپور شخصیت صریح و اهل اعتراض بود و سینمای او همین صراحت را داشت و ای کاش فضایی فراهم میشد تا آثار این فیلمساز برای شناخت نسل جوان سینمای ایران نمایش داده میشد.
وی گفت: ملاقلیپور با انگیزههای شخصی فیلم میساخت و از مولفههای خود در فیلمسازی همواره دفاع میکرد. یادش گرامی.
تهیه کننده «نسل سوخته»: پیامک آمد ملاقلی پور درگذشت با خود گفتم که رسول شوخی میکند
مهدی کریمی تهیهکننده سینمای ایران که به عنوان تهیه کننده فیلم «نسل سوخته» با ملاقلی پور همکاری داشت در سخنانی کوتاه گفت: خاطرات بسیاری با ملاقلیپور داشتم و رفتن ملاقلی پور برای من سخت و باور نکردنی بود. سر لوکیشن فیلمی بودم که پیامک آمد رسول ملاقلی پور درگذشت با خود گفتم که رسول شوخیاش گرفته چون روحیه سرکار گذاشتن داشت اما این بار واقعیت داشت و رسول برای همیشه رفته بود.
این تهیه کننده ادامه داد: رسول قبل از سفر به آخرت داشت، روی فیلمنامهای درباره امام حسین (ع) کار میکرد چون خاطره شیرینی از ساخت مستند حرم امام حسین (ع) داشت و قصد کرده بود حتما فیلمنامهاش را بسازد اما هرگز این فیلمنامه به فیلم تبدیل نشد.
کریمی در پایان گفت: کاشت نهال به یاد هنرمندان میتواند سنگ بنای خوبی باشد برای زنده نگه داشتن یاد و خاطره هنرمندانی از این دست.
بابک برزویه: تنها سیمرغ بلورین زندگیام را برای عکاسی فیلم رسول گرفتم
در ادامه این مراسم بابک برزویه عکاس سینمای ایران که با رسول ملاقلی پور همکاری داشته است، گفت: رسول ملاقلیپور روان بود. یادم هست در فیلم «سفر به چزابه» نقش یک فیلمبردار را به من داد که با یک دوربین سوپر ۸ از خاکریز بیرون میآید و به من گفت که این فیلمبردار خود واقعیاش است و تمام لحظاتی را که من در فیلم بازی میکردم او تجربه کرده بود.
وی ادامه داد: یکی از بزرگترین افتخارهای من این است که تنها سیمرغ بلورین زندگی خود را برای عکاسی فیلم «سفر به چزابه» از جشنواره فیلم پانزدهم فجر دریافت کردم.
امیرعابدی: کاشت نهال به نام هنرمندان قابل تقدیر است
امیرعابدی یکی دیگر از عکاسان سینمای ایران که با رسول ملاقلی پور همکاری کرده است گفت: از رسول گفتن هم سخت و هم آسان است چراکه هر لحظه با او بودن یک خاطره و یک تجربه جدید برای من بود. رسول قلبی مهربان و روحی زلال داشت. یادم هست اولین بار که دوربین دیجیتال آمده بود یکی از این دوربینها را خریده بودم و فیلم «مزرعه پدری» را با این دوربین عکاسی کردم و شاید اولین فیلمی بود که در سینمای ایران دیجیتال عکاسی شد.
این عکاس ادامه داد: یادم هست یک روز یکی از سختترین سکانسهای فیلم «مزرعه پدری» را کار میکردیم سه بالگرد و ۲۰۰ هنرور در صحنه داشتیم و من عکاسی میکردم. در لحظه استراحت گفت؛ عکسهای این صحنه را سریع میخواهم گفتم همین الان آماده است و بعد در لحظه عکسها را دید و عکاسی با دوربین دیجیتال برای او جالب شد و خیلی از روزها دوربین ر ا میگرفت خودش عکاسی میکرد.
امیر عابدی که سال گذشته دبیری بخش عکس پنجمین جشنواره فیلم سبز را به عهده داشت درباره کاشت نهال به نام ملاقلیپور گفت: کاشت نهال به نام هنرمندان حرکت زیبایی است که به همت موزه سینمای ایران انجام شد و همزمانی این حرکت با روز درختکاری قابل تقدیر است.
علی ملاقلی پور: کاشت نهال برای پدرم رنگ رسول ملاقلی پور است
علی ملاقلی پور کارگردان جوان سینمای ایران و فرزند رسول ملاقلیپور گفت: در این مدت در همه مراسمهایی که به مناسبت دهمین سالگرد درگذشت پدرم برگزار شد، حاضر شدم اما این مجلس را بسیار دوست دارم چون معتقدم مجلسی که در آن نهال به یاد پدرم کاشته شود، همان چیزی است که پدرم میخواهد و این حرکت زیبا رنگ رسول ملاقلیپور را دارد.
وی ادامه داد: حضور در این جمع صمیمی با دوستانی که پدرم بسیار دوست شان میداشت برای من ارزشمند و ستودنی بود و از موزه سینمای ایران برای اینکه چنین مراسمی را برگزار کرد، تشکر میکنم.
در ادامه این مراسم لوح سپاس و قدردانی موزه سینمای ایران از سوی محمد حیدری به علی ملاقلی پور به نمایندگی از خانواده رسول ملاقلی پور اهدا شد.
مدیرعامل موزه سینما: نام رسول ملاقلی پور با کاشت نهال سبز خواهد ماند
محمد حیدری مدیرعامل موزه سینمای ایران در سخنانی کوتاه به جمع صمیمی که برای کاشت نهال به یاد ملاقلیپور گرد هم جمع شده بودند، اشاره کرد و گفت: بسیار خوشحالم که در جمع صمیمی دوستان، همکاران و خانواده ملاقلیپور هستم. این مراسم به خواست علی ملاقلیپور فرزند این کارگردان به شکل ساده و صمیمی برگزار شد وگرنه میتوانستیم این مراسم را در سالن و مانند مراسمهای معمول برگزار کنیم. اما هدف در برگزاری این مراسم یادآوری خاطره رسول ملاقلی پور در سینمای ایران با کاشت یک نهال به نام او بود.
وی ادامه داد: به اعتقاد من ملاقلیپور با ساخت آثار درخشان لحظات خاص و خوب را در سینمای ایران و در عرصه سینمای دفاع مقدس به جا گذاشته است و اکنون نام و یاد رسول ملاقلی پور با کاشت نهال همیشه سبز خواهد ماند.
نوه رسول ملاقلی پور پلاک شناسایی پدر بزرگ را به نهال آویخت
پس از پایان صحبتهای مدیرعامل موزه سینمای ایران همسر زنده یاد ملاقلی پور پلاک شناسایی این کارگردان در سالهای جنگ را به موزه سینمای ایران تقدیم کرد و این پلاک در نمایشگاه دفاع مقدس و در کنار سردیس رسول ملاقلی پور جانمایی شد.
آیین گرامیداشت یاد و خاطر رسول ملاقلی پور با کاشت نهال در موزه سینمای ایران به پایان رسید و “ویان ملاقلیپور” نوه سه ماه رسول ملاقلی پور به شکل نمادین پلاک شناسایی پدربزرگ خود در جنگ را به نهال تازه کاشته شده آویخت.
منبع: ایسنا