بیشتر از یک روز از آتش سوزی پلاسکو گذشت و همچنان هنرمندان از این واقعه مینویسند.
به گزارش سینماسینما، هنرمندان هنوز به فاجعه ساختمان پلاسکو واکنش نشان داده و در صفحه های اینستاگرامشان از این حادثه تلخ می نویسند.
پوران درخشنده نوشت: «خدایا با این غم بزرگ چه کنیم»
شهاب حسینی نوشت: «امروز، قلب ایران در مرکزِ تهران می تپد. زیر آوار سنگینی که آرزو می کنیم در آن نفس ها به شماره نیفتند و این غم انبوه بر سنگینی اش نیفزاید.
در شرایطی که همگی دل نگران جان هم وطنان گرفتار در تلی از خاک و آهن تلنبار شده ی ساختمانِ فروریخته ایم، نمی توانیم به چیزی جز رنج بی اندازه ی عزیزان امدادرسان و دلشوره ی دردناک بستگان بیاندیشیم.
این آوار، که امروز قلب هایمان را می فشارد پیش از آن که از سنگ و خشت و فلز باشد، حاصلِ بی تفاوتی واضعان، اهمالِ ضابطان و حرص و آز مالکان است.
دردآورتر از وخامت حال مصدومان، راهبندانی است که ریشه در وخامت حال فرهنگ مان دارد.
این حادثه، تلنگری دردناک است تا بیشتر به خویشتن بیاندیشیم.
خدایا، در این بلای رسیده تنهایمان مگذار.»
امیر مهدی ژوله نوشت:« یه ساختمون خراب شده . بعد از بیست و چهار ساعت نه معلومه چند نفر کشته شدن، نه معلومه چند نفر زیر آوار موندن،نه معلومه چند نفر تو بیمارستانهان. نه آوار برداری به جایی رسیده ، نه آتیش کاملا خاموش شده. ملت جلوی آوار سلفی میگیرن، مسئولین جلوی دوربین، فیگور.
در حالیکه دلمون ریشه برای تن خاکی برادرامون و دل خون پاره های تنشون، فقط به یه چیز فکر میکنم: زلزله تهران.»
شیلا خداداد نوشت: « خدا کند که نماند کسی به انتظار عزیزی»
فاطمه معتمدآریا نوشت: «پدرم همیشه با غرور و افتخار از شجاعت و فداکاری های همکارانش حرف می زد ؛ از آتش های بزرگی که فرونشانده بودند از جان هایی که از میان شعله های آتش نجات داده و از همکارانی که در میان شعله ها جان باخته بودند و من همیشه با غرور و هراس به حرفهایش گوش می کردم غرور داشتن پدری قهرمان و هراس از شعله های آتشی که به میان شان می رفت. .. و امروز و در این لحظات ؛ می دانم که روح پدرم برای همکاران از جان گذشته اش نا آرام است همانطورکه روح و جان میلیونها ایرانی نگران آنان است .. در این لحظات بیم و امید ؛ با تمام وجود در کنار خانواده قهرمانان این ملت هستم و برایشان صبر و آرامش آرزو می کنم»
امیر جدیدی نوشت: «مَردترینها
بزرگترینها
دلدارترینها
قهرمان ترینها
در
اسف بارترین…
چه شب تلخى براى بازماندگان
براى تهران
براى ما»
علی انصاریان نوشت:« سلام… نمیشه خوابید ،همش تلویزیون میبینیم و منتظر خبر اینکه یه نفر از زیر این آوار بیاد بیرون ،،خدایا کمک کن شعار شما این بود وقتى استخدام شدید::: عشق یعنى ،،،،،،،تووووووو ،،،بمون ،،،،من ،،،،میرمممممممممممممممممم.»
علی دهکردی نوشت: «خدا ما را ببخشد ….
خدا ما مردم را ببخشد .
…
تمام کسانى که بى توجه به فریادها و التماس هاى نیروهاى امدادى ، در اطراف پلاسکو ازدحام کرده بودند تا عکس و فیلم و سلفى بگیرند ، و مانع رسیدن امداد در اولین دقایق شدند ، در مرگ یکایک آتش نشانانِ قهرمان سهیم اند .
خدا ما مردم بى اندیشه را ببخشد .
شرم بر کسى که در این راه بندان ها سهم داشته .
…
سیاه پوشیده ام و داغ دار شهیدان آتش نشانم»
سعید نعمت الله نوشت: « منشی هایتان را به خط می کنید ..در اوج فاجعه روی داده کارمندان بایگانی هایتان را احضار می کنید تا نامه های مندرس و بی خواصیت و آرشیوی، رو شود در خبرگزاری های که ما گفته بودیم ایمن نیست.. شما آقایان آشنایید..همان هایید که اگر کسی با دارایی حساب صاف نکند، اگر متری خلافی داشته باشد.. اگر مانکنی گچی را نپسندید، به چشم برهم زدنی دکان روزی مردم را پلمپ می کنید.. اما در مورد ایمنی فقط نرم نرمک هشدار می دهید.. ؟ چقدر غیر قابل تحملید.. چقدر»
