شیرین بینا: از تلویزیون طلب دارم/ اکثر فیلمنامه ها ضعیف هستند

شیرین بینابین دو یا سه کار آخری که برای تلویزیون انجام دادم کار‌هایی بودند که پولم را ندادند. این اتفاق بسیار زننده و تحقیر‌آمیز است.دو، سه مرتبه که این اتفاق برای من رخ داد، فکر کردم چرا باید زمان بگذارم و فرصتی را که می‌توانم صرف کارهای دیگر کنم این گونه هدر بدهم. وقتی امنیت شغلی ندارید و جایی را هم نمی‌شناسید که از شما حمایت کند، دلسرد می‌شوید.
شیرین بینا فعالیت خود در عرصه بازیگری را از سال ۷۲ و با بازی در فیلم «تیک تاک» به کارگردانی محمد علی طالبی شروع کرد. گرچه چند سالی است که بینا در تلویزیون گزیده‌کار شده است ولی کارنامه کاری او سرشار از فیلم‌های سینمایی، سریال‌های تلویزیونی و فیلم‌تلویزیونی است. بینا در سال ۸۴ با بازی در نمایش «بر پرده افلاک» به کارگردانی حسن سرچاهی برای نخستین بار در تالار مولوی روی صحنه رفت.
تماشاخانه ایرانشهر در فروردین و اردیبهشت ۹۵ شاهد بازی شیرین بینا در دو نمایش بود. نمایش «بینوایان» از ۳۰ فروردین تا ۱۵ اردیبهشت به کارگردانی سروش طاهری در سالن استاد ناظر‌زاده کرمانی روی صحنه رفت. بینا در این نمایش نقش فانتین، مادر کوزت را بازی می‌کرد. باز‌تولید نمایش «بیوه‌های غمگین سالار جنگ» نیز به کارگردانی شهاب‌الدین حسین‌پور که بینا در آن نقش طلعت را بر عهده دارد تا ۲۸ اردیبهشت در سالن استاد سمندریان اجرا خواهد شد.

آن چه در ادامه می‌خوانید گفت‌و‌گویی است با شیرین بینا که از فانتین، طلعت و دلایل گزیده‌کاری‌اش در تلویزیون می‌گوید.
نمایش تئاترهای تهرانی در شهرستان ساماندهی می خواهد
علت فاصله ۱۲ ساله میان اولین حضورتان جلوی دوربین و اولین حضورتان روی صحنه تئاتر چه بود؟

همان طور که می‌دانید من در سن ۱۹ سالگی کار بازیگری را با تصویر شروع کردم. بعد از آن پیشنهاد‌هایی که به من شد باز هم در حوزه تصویر بود. وقتی که درگیر کار تصویر و قرار‌دادهای تلویزیونی و سینمایی می‌شوید، برنامه‌ریزی برای انجام کار دیگری دشوار می‌شود. دستیاران و برنامه‌ریزهای کارهای تصویری هم ترجیح می‌دهند که شما هم‌زمان درگیر کار دیگری نباشید و دست آن‌ها را برای برنامه‌ریزی زمان تصویر‌برداری نبندید. من هم چندان دوست نداشتم که زمان‌بندی کار‌هایم با یکدیگر دچار تداخل شود و ناچار شوم استرس ناشی از آن را تحمل کنم.

این روند ادامه داشت تا این‌که‌‌ در سال ۸۴ در نمایش «پرده افلاک» بازی کردم و بعد از آن هم در سال ۸۶ در سالن چهارسو با نمایش «امپراطور و آنجلو» به کارگردانی امیر دژاکام روی صحنه رفتم. سال ۸۷ نیز در بیست و هفتمین جشنواره بین‌المللی تئا‌تر فجر با نمایش «رویاهای خلیج فارس» به کارگردانی امیر دژاکام حضور داشتم اما نتوانستم در اجرای عمومی گروه را همراهی کنم.
نمایش «بینوایان» پیش از اجرای تهران در مشهد روی صحنه رفت. «بیوه‌های غمگین سالار جنگ» هم بین سال‌های ۹۲ تا ۹۴ علاوه بر مشهد در شیراز، شاهرود، رشت و گرگان اجرا شد. به نظر شما اجرا شدن نمایش‌های تولید تهران در شهرهای مختلف می‌تواند در دانش افزایی هنرمندان این شهر‌ها موثر باشد؟

وقتی مخاطب از شما استقبال می‌کند جا‌به‌جا کردن یک کوه سنگین هم دلپذیر و لذت‌بخش می‌شود. اجرای «بینوایان» در مشهد اجرای فوق‌العاده خوبی بود. با «بیوه‌های غمگین سالار جنگ» هم در هر کدام از این شهر‌ها نهایتا پنج یا شش اجرا رفتیم و بجز شهر گرگان استقبال خوبی از ما شد.

به‌خاطر دارم که از هفتم تا یازدهم مهر ماه ۹۳ در گرگان روی صحنه رفتیم. متاسفانه سالن فخرالدین اسعد‌گرگانی که از آن به عنوان استاندارد‌ترین سالن تئا‌تر ایران پس از تالار وحدت یاد می‌شود، تخریب شده و فرسوده بود. از سوی دیگر ساعتی هم که برای روی صحنه رفتن «بیوه‌های غمگین سالار جنگ» در گرگان تعیین شده بود دیر وقت بود و زمان مناسبی نبود همین دو عامل باعث شد تا برخلاف استقبال گرم و پرشور تماشاگران در سایر شهر‌ها و از جمله در رشت و در گرگان شاهد چنین اتفاقی نباشیم.

گمان می‌کنم روی صحنه رفتن نمایش‌های تولید تهران در شهرهای مختلف باید به شکل سازمان‌دهی‌ شده توسط مسئولان و نه فقط با همت خود گروه‌های تئاتری پیگیری شود. قطعا هدف گروه‌ها از اجرا در شهرستان‌های مختلف درآمد‌زایی نیست و با چشم دیگری به این اجراها نگاه می‌کنند.
می‌خواهم کمی از طلعت و فانتین فاصله بگیرم و به سراغ تلویزیون بروم. جدا از فیلم‌های‌تلویزیونی، آخرین باری که شما را در یک سریال دیدیم به سال ۸۷ و سریال «اغما» به کارگردانی سیروس مقدم برمی‌گردد. چرا شیرین بینا در تلویزیون گزیده کار شده است؟

اگر پیشنهاد مناسبی برای تلویزیون داشته باشم، حتما می‌پذیرم. منظورم از پیشنهاد مناسب، پیشنهادی است که شامل فیلمنامه خوب، شخصیت‌پردازی درست نقشی که قرار است من آن را بازی کنم و کارگردان کار و گروه خوب باشد. اگر هر کدام از این سه فاکتور وجود نداشته باشد، آن پیشنهاد را نمی‌پذیرم. وقتی پیشنهادی به من می‌شود که فیلمنامه آن از ضعف شخصیت‌پردازی رنج می‌برد، نمی‌توانم آن را قبول کنم یا وقتی کارگردانی ناشناخته به من پیشنهاد بازی می‌دهد، ترجیح می‌دهم نپذیرم.

به‌عنوان مثال عرض می‌کنم اگر پیشنهاد‌هایی مثل سریال‌های «گوهر کمال» یا «مسافری از هند» داشته باشم، کاری که هم خودم از آن راضی باشم و هم مخاطب با آن ارتباط برقرار کند، حتما می‌پذیرم.
جدا از کم بودن پیشنهاد خوب، عامل دیگری هم در این گزیده‌کاری دخیل بوده است؟

بین دو یا سه کار آخری که برای تلویزیون انجام دادم کار‌هایی بودند که پولم را ندادند. این اتفاق بسیار زننده و تحقیر‌آمیز است. متاسفانه ظاهرا در تلویزیون امنیت شغلی وجود ندارد. شما نمی‌توانید به‌جایی شکایت کنید که تهیه‌کننده پول مرا نمی‌دهد.

به یاد دارم که در سال ۹۱ در فیلم تلویزیونی «آوا» بازی کرده بودم. من با سازمان صدا و سیما تماس گرفتم و گفتم تهیه‌کننده پول مرا نمی‌دهد و من می‌خواهم از ایشان شکایت کنم و تا قبل از تسویه حساب با بازیگران نباید این فیلم پخش شود. به من گفتند حالا کو تا این فیلم پخش شود! و «آوا» دقیقا فردا عصر پخش شد.

مثال دیگری که به ذهنم می‌رسد، «خاک خدا» است. در سال ۸۷ فیلم‌تلویزیونی «خاک خدا» به‌عنوان محصول صدا و سیمای مازندران برای شبکه یک ساخته شد. دقیقا در خاطرم هست که به ما گفتند در صورتی یک سوم قراردادتان را پرداخت می‌کنیم که شما بنویسید همه پولتان را گرفته‌اید وگرنه‌‌ همان یک سوم را هم به شما نمی‌دهیم. در واقع به زور از ما امضا گرفته شد.

دو، سه مرتبه که این اتفاق برای من رخ داد، فکر کردم چرا باید زمان بگذارم و فرصتی را که می‌توانم صرف کارهای دیگر کنم این گونه هدر بدهم. وقتی امنیت شغلی ندارید و جایی را هم نمی‌شناسید که از شما حمایت کند، دلسرد می‌شوید.
…..

چگونگی یافتنِ فانتین

در مورد شخصیت فانتین باید بگویم که من رمان «بینوایان» را پیش از این خوانده بودم. فیلم‌های سینمایی را هم که براساس رمان ساخته شده بود، دیده بودم. من هنگام دعوت شدن به کار، چیزی حدود سه یا چهار جلسه فرصت تمرین داشتم و بعد از آن باید از ۲۹ بهمن تا ۱۰ اسفند ۹۴ در تئا‌تر شهر مشهد روی صحنه می‌رفتیم. با توجه به این فرصت محدود به متنی که توسط کیوان صباغ و مهدی سیم‌ریز نوشته شده بود، اتکا کردم.
…..

چگونگی رسیدن به طلعت

با توجه به این‌که اجرای کنونی «بیوه‌های غمگین سالار جنگ» در سالن استاد سمندریان بازتولید است، برای فکر کردن به این‌که چگونه به نقش طلعت رسیدم باید به آذر و دی ماه ۹۲ و نخستین باری که این نمایش روی صحنه رفت، برگردم. به‌خاطر دارم که آن زمان جدا از تمرین با همه اعضای گروه، چند جلسه به‌صورت اختصاصی و به‌تنهایی با گلاب آدینه تمرین کردم و با کمک‌های شهاب‌الدین حسین‌پور توانستم هرچه سریع‌تر با بقیه بازیگران هماهنگ شوم.

منبع: خبرگزاری صبا

ثبت شده در سایت پایگاه خبری تحلیلی سینما سینما کد خبر 15975 و در روز شنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۶:۲۷:۲۲
2024 copyright.