به گزارش سینماسینما، مهراوه شریفینیا یا همان بازیگر این شبهای سریال ۱۱۰ قسمتی «کیمیا» از همکاری با گروه خوب و صمیمی این مجموعه تلویزیونی و انتقادات حاشیهساز به «کیمیا» میگوید. در ادامه گفتگوی ما را با او میخوانید:
* ما از بازیگران و عوامل به فراخور جایگاهشان در این سریال بلند تعریفهای متفاوت و گاهی تکراری شنیدهایم …. تعریفهایی که همه بیانگر بازگو کردن شخصیت «کیمیا» هستند. اما با توجه به پیشرفت چشمگیر سریال «کیمیا» و ایفای نقش خودتان در این سریال اگر بخواهید تعریفی از آن برای ما بگوید چه بیان میکنید؟
«کیمیا» یک قهرمان متفاوت است که مانند دیگر انسانهای قهرمان اشتباه میکند، نه سفید است نه سیاه، کیمیا براى من شبیه یک جعبه مدادرنگی بود که سعی کردم همه رنگهاى شخصیتش را درک کنم و به همه ابعاد وجودش جان ببخشم. شخصیت «کیمیا» را با اینکه با برخى از تصمیمگیرىهایش در زندگى موافق نیستم؛ ولى به تمام نظراتش احترام مى گذارم و دوستش دارم.
* اگر بخواهید شما شخصیت «کیمیا» را به نقد بکشید؛ چه مثبت و چه منفی، چه بیان میکنید؟
به عقیده من قصه «کیمیا» خیلی خوب و واقعى نوشته شده و اصلا نویسنده سعى در تطهیر هیچ کدام از کاراکترها نداشته است. آقای بهبهانینیا اجازه داده که همه اشتباه کنند و همه عاطفه داشته باشند. نقش شهرام کامفر با بازى زیباى مهدى سلطانى تنها ساواکى بود که احساساتش نسبت به زن و بچه به زیبایی نشان داده شده. این چند بعدى بودن آدمها هم از نقاط قوت سریال «کیمیا» و هم یک انسان چند بُعدی است.
* با شروع این مجموعه نقدهای بسیار شنیدیم و خواندیم. از نقدهایی که به گریم، طراحی صحنه و …. شد. نظر شما درباره اظهارات در صفحات مجازی چیست؟
متاسفانه این روزها فضاى مجازى انتشار اظهار نظرهاى غلط را راحت کرده است و هرکسى بدون داشتن تخصص و حتى دانش کافى به خودش اجازه مىدهد که مانند یک منتقد نظر بدهد. من در زمان آزادى خرمشهر نظراتی خواندم مبنى بر این که «وقتى خرمشهر آزاد شده، آزاده باید هشت ساله باشد» این نظرها به من نشان مىداد، بعضىها از تاریخ معاصر کشورمان هیچ نمیدانند، با این حال به خودشان اجازه قضاوت میدهند. انتقادهایى از این قبیل باعث میشد تا ما بفهمیم که به قضاوتهای در فضاى مجازى نمىشود اعتماد کرد؛ چون بر هیچ واقعیتى استوار نیستند.
![نه سفید و نه سیاه؛ «کیمیا» شبیه به یک جعبه مداد رنگی بود/ صحنه اعدام و ملاقاتها کابوس هر شبم شده بود نه سفید و نه سیاه؛ «کیمیا» شبیه به یک جعبه مداد رنگی بود/ صحنه اعدام و ملاقاتها کابوس هر شبم شده بود](https://cdn.yjc.ir/files/fa/news/1394/11/8/4072857_453.jpg)
* بعد از مجموعه تلویزیونی «روز حسرت» و همبازی بودن با آقای پورسرخ، «کیمیا» دوباره فرصتی را ساخت که شما دو عزیز در کنار هم دو نقش مقابل را بازی کنید، از حضور در کنار بازیگران مطرح سینما و تلویزیون و آقای پورسرخ توضیح بدهید.
آقاى پورسرخ از دوستان خانوادگى و قدیمى ما هستند. من ایشان را قبل از اینکه بازیگری را تجربه کنم، مىشناختم و با خانوادهشان در ارتباط بودم، اولین همکارى من با آقای پورسرخ به حضور در سریال «ساعت شنى» ساخته بهرام بهرامیان شکل گرفت و سپس سریال «روز حسرت» و حالا سومین همکاریمان در مجموعه ۱۱۰ قسمتی «کیمیا» رقم خورد. خدا را شکر با همدلى بیشتر و سکانسهاى هیجانانگیزتر همراه بود. من در مجموعه تلویزیونی «کیمیا» این اقبال را داشتم که در کنار کسانى بازى کنم که بسیار دوستشان دارم، تمام صحنههای خانواده پارسا به دلیل حس واقعی که بین همه ما بود بسیار باورپذیر و تاثیرگذار به تصویر درآمد و همچنین تک تک بازیگران جوانی که حضورشان برایم دلگرمی بود و از لحظهلحظههای بودنشان لذت بردم.
* سختترین بخشهای بازی در سریال «کیمیا» برای شما که نقش قهرمان اصلی ایفا کردید، چه صحنههایی بود؟
کاراکترهای متفاوت بازیهای متفاوت میطلبند. من از هفده سالگی «کیمیا» تا چهل و هفت سالگی این نقش را بازی کردهام و ایفای این بازه سنی به تمرکز شدیدی نیاز داشت که کار آسانی هم نبود و به همین دلیل است که من دو سال به کل «مهراوه» رو فراموش کردم و در «کیمیا» نفس کشیدم.
سختترین قسمت، بخش دوره مقطع دبیرستانِ «کیمیا: بود که از قسمت پنجاه با ازدواج «کیمیا» آغاز شد، در جایی که «کیمیا» به پختگی و سن بلوغ میرسد. چندین اتود زدم، روی صدام و حرکات دست و طرز راه رفتنم به شدت کار کردم، در جایی فقط روی پنجه راه میرفتم و اجازه نمیدادم چیزی به نام خستگی در من نفوذ پیدا کند تا بتوانم نشاط و شیطنت یک دختر نوجوان را به تصویر بکشم.
* «کیمیا» بر اساس بازه سنی که داشت با شخصیت اصلی خود شما بسیار متفاوت بود، چه چیزی باعث شد با این شخصیت ارتباط برقرار کنید؟
هر تصویری که از خاطرات مادرم و تمام دوستانش و عمههایم در ذهنم بود، برای خودم مرور کردم. فیلمهای آپاراتی که از دوران گذشته دیده بودم و یا خاطراتی که برایم تعریف کرده بودند و مهمترین مولفه عمق و پختگی نگاهِ خودم در نگاهِ «کیمیا» بود که وجود نداشته باشد. من ذاتا دختر آرامی هستم و اصلا اعتماد به نفس و جسارتِ «کیمیا» را ندارم. همه تلاشم این بود که پختگی و آرامشی که در خودِ من وجود دارد را در کیمیای نوجوان به هیچ وجه نشان ندهم. در واقع در سریال «کیمیا» من سن خودم را بازی نکردم یا چندین سال کوچکتر بودم یا چندین سال بزرگتر.
![نه سفید و نه سیاه؛ «کیمیا» شبیه به یک جعبه مداد رنگی بود/ صحنه اعدام و ملاقاتها کابوس هر شبم شده بود نه سفید و نه سیاه؛ «کیمیا» شبیه به یک جعبه مداد رنگی بود/ صحنه اعدام و ملاقاتها کابوس هر شبم شده بود](https://cdn.yjc.ir/files/fa/news/1394/11/8/4072856_677.jpg)
* و این بازی در سن بزرگتر به چه صورت شکل گرفت؟
برای بازی در سن بالاتر باید تمام آن شور و نشاط جوانی را از خودم میگرفتم و به سمت متانت و عمق میرفتم. نگاه داشتنِ راکوردِ صدا و حرکات دست و طرز راه رفتن برای مدتِ دوسال در واقع دشوار بود. بالای همه توضیح سکانسها نوشته بودم که «مهراوه یادت نره، اینجا هنوز هفده سال داری و پر از شور نوجوانی هستی و باید سرپنجه راه بری و … . » به هرنوع شکلی که بلد بودم از تلنگرها و برگشت به نقشم استفاده میکردم، تا بتوانم تعصب و هیجاناتی که دوران انقلاب برای دختران نوجوان داشت و پختگی یک زنِ چهل و هفت ساله که مادر شده را کمک میکرد، به تصویر بکشم.
* کیمیا بعد از بازیهای متعدد شما نقشی متفاوت و پر رنگ تر است. کمی از تفاوت بازیها در این مجموعه و همکاری و هدایت مادرتان خانم حاجیان برای ما بگویید.
بهترین اتفاق و نقطه قوت بازی در مجموعه تلویزیونی همبازی بودن با مادرم (آزیتا حاجیان) بود که نگاهش، دستانش، ضربان قلبش و همه و همه به من کمک میکرد تا هرچه بهتر از پسِ نقش سختم بر بیایم.
مادرم مثل همیشه کمکم کرد. آذر ماه ۹۲ فیلمبرداری «کیمیا» را در آبادان شروع کردیم و تا اردیبهشت سال ۹۳ مشغول تصویربرداری صحنههای خرمشهر و جنگ بودیم. حضور مادرم در آبادان بزرگترین دلگرمی و قوت قلب برای من بود. در مورد راکوردها و تکنیک حفظ اختلاف سنم با کیمیا راهنماییام کرده است. مادرم به جهت آنکه هم کلاس بازیگری داشته و هم تجربه بازیگردانی، تمام صحنهها را با دقت مشاهده و تحلیل میکرد و دربرابر کاستیها و اشتباهات من و علی شادمان ساکت نمیماند.
* ما در سریال «کیمیا» شاهد صحنههای تلخی بودیم که هم برای شما بازیگران و هم ما بینندگان دلخراش بود. از اعدام (مهری) مادرتان آزیتا حاجیان برایمان بگویید.
صحنههای اعدام بسیار وحشتناک و سخت بود. ما یک هفته تمام با تمام بار منفی اعدام مجبور به تحمل کردن دیدنِ مادر پای چوبه دار بودیم، خوب به یاد دارم که صحنه اعدام مادر چهارشب تصویربرداریاش به طول انجامید. هر شب تمام صحنههای اعدام، ملاقاتهای داخل زندان و خواندن وصیتنامه را کابوس میدیدم.
* مجموعه تلویزیونی «کیمیا» چه تفاوتی با دیگر پیشنهادات سریالی داشت که در انتخاب نقش «کیمیا» کارآمد بود؟
من هم عاشق نقشهاى پر فراز و نشیب و سخت مانند این نقش هستم .باید بگویم که کیمیا یک موقعیت سخت ولى فوقالعاده بود. «کیمیا» نقش بینظیری بود که به نظر من از دست دادنِ چنین نقشی با قابلیتهای فراوان برای یک بازیگر اشتباه است. مولفههایی مانند فیلمنامه خوب آقای بهبهانینیا ، حضور مادرم، آقای شفیعی و افشار مزید بر علت شدند تا در نقش «کیمیا» بازی کنم.
* در مورد اولین همکاریتان با آقای افشار برای خوانندگان باشگاه خبرنگاران جوان توضیح دهید.
من اولین بار بود که با جواد افشار کار میکردم و تا دو ماه بعد از فیلمبرداری نمیدانستم که جانباز هستند. چون آقای افشار به هیچ وجه انسان اهل تظاهری نیست، تصور من از کسانی که برای کشورم جنگیدند چیز دیگری بود. باور نمیکردم به این اندازه انگیزه و شور و نشاط در نهادشان وجود داشته باشد. انتظار نداشتم مردی که یک پایش را از دست داده قبل از من از تپهها و هر مسیر سخت و صعبالعبوری که من میترسیدم عبور کند. رفتارش باور نکردنی بود. جواد افشار و محمدرضا شفیعی، کارگردان و تهیه کننده این سریال مایه دلگرمی و از هر پیشنهاد خوب، استقبال میکردند. اگر چنین روحیه و احساسی از طرف دو قطب اصلی سریال به ما بازیگران و عوامل دیگر آن مجموعه تلویزیونی منتقل نمیشد، هرگز نتیجه کار دلنشین روی آنتن سیما نمیرفت. به عقیده من «کیمیا» به دلیل وجود این دو نفر و بقیه بازیگران از جمله؛ مادرم آزیتا حاجیان، آقای پورشیرازی، پوریا پورسرخ، گلاره عباسی، مهدی سلطانی و همه کسانی که در کنارشان ایفای نقش کردم، یکی از بزرگ ترین برگ برندههای زندگی من بود.
* در آخر؛ اگر شخص دیگری جز خانم حاجیان نقش مادرتان را ایفا می کرد به این اندازه باورپذیر جلوه می کرد؟
نمیدانم. همه ما تلاش کردیم تا یک خانواده واقعی را به تصویر بکشیم. به هرحال رابطه کیمیا با برادر و پدرش هم باورپذیر است؛ اما حضور مادرم بزرگ ترین حسن خانواده پارسا بود.
منیع: باشگاه خبرنگاران
![](/wp-content/themes/cinemacinema/img/tel.gif)
برچسبها: مهراوه شریفی نیا, کیمیا
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- ویژه برنامه «سینما خرمشهر» در خانه هنرمندان ایران برگزار میشود
- انتشار نسخه ویژه نابینایان «به همین سادگی» با صدای مهراوه شریفینیا + تیزر
- «مدیترانه» اکران میشود
- کیمیایی که کیمیا نبود/ به بهانه بازپخش سریال کیمیا
- نمایش «مریپاپینز» / گزارش تصویری
- اولین تصویر از مهراوه شریفینیا در نمایش مری پاپینز
- پشت صحنه نمایش مری پاپینز / گزارش تصویری
- اکران خصوصی درخونگاه / گزارش تصویری
- چهارمین روز سیوهفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر / گزارش تصویری
- جایزه بهترین بازیگر زن جشنواره ایتالیا برای مهراوه شریفینیا
- مهراوه شریفینیا به «دل» پیوست
- توییت مهراوه شریفی نیا درباره پیش بینی اشتباه گربه درباره بازی ایران
- تبریک پوریا پورسرخ به مهراوه شریفینیا برای نامزدی در یک جشنواره اسپانیایی
- عکسی که مهراوه شریفینیا به یاد سالهای مدرسه منتشر کرد
- مهراوه شریفی نیا در نقش کودکی قطام+عکس
نظرات شما
پربازدیدترین ها
- یادداشت کیوان کثیریان؛ کلی آیهی یأس و یک آرزو/ درباره انتخاب وزیر ارشاد دولت چهاردهم
- گفتوگوی اختصاصی سینماسینما با نادر ساعیور به بهانه حضور فیلمش در بخش جنبی جشنواره ونیز/ انسان دشواری وظیفه است
- سعید راد درگذشت
- بلوغ طلاق/ به بهانه نمایش دو سریال «افعی تهران» و «در انتهای شب»
- مراسم اکران خصوصی فیلم ساعت ۶ صبح / گزارش تصویری
آخرین ها
- عشق از راه میرسد/ نگاهی به فیلم «چرا گریه نمیکنی؟»
- معرفی فیلمهای سارایوو ۲۰۲۴/ ۵۴ فیلم در ۴ بخش رقابت میکنند
- فیلم استیو مککویین پایانبخش جشنواره نیویورک ۲۰۲۴ شد
- دو جایزه جشنواره ایتالیایی به «سرنوشتِ» ایرانی رسید
- مراسم اکران خصوصی فیلم ساعت ۶ صبح / گزارش تصویری
- «درون بیرون ۲» پرفروشترین انیمیشن تاریخ شد/ عبور از «یخ زده ۲»
- گفتوگو با مدیر جشنواره ونیز؛ سینما همچنان مؤثرترین راه برای اندیشیدن به دنیای معاصر است
- بهترین مستندهای سال در فهرست نهایی جوایز مستند بریتانیا ۲۰۲۴
- مراسم تشییع زنده یاد سعید راد / گزارش تصویری
- ستارهای که عاشق وطنش بود؛ بدرقه سعید راد به خانه ابدی
- واکنش وزیر ارشاد به انتقادات سینماگران از یک مصوبه
- به مناسبت آغاز ششمین سال فعالیت سوینا منتشر میشود؛ نسخه ویژه نابینایان «راتاتویی» با صدای محسن بهرامی
- بلوغ طلاق/ به بهانه نمایش دو سریال «افعی تهران» و «در انتهای شب»
- پدر، عشق و پسر/ درباره علیرضا داوودنژاد و «در انتهای شب»
- اعلام فیلمهای جشنواره ونیز؛ «شاهدِ» ایرانی در بخش افقها
- «مرد نمکی» به مثابه یک جریان بوروکراتیک
- جشنواره درسدن به «پریسان» ۳ جایزه داد
- نمایش «پیانو» در جشنواره «بچههای مارانو»
- سینمای ایران تیرماه امسال ۱۲۰ میلیارد فروخت
- سه نمایش جدید روی صحنه عمارت نوفل لوشاتو
- انتشار قسمت دوم نسخه ویژه نابینایان «هزار دستان» با صدای بهروز رضوی
- گفتوگوی اختصاصی سینماسینما با نادر ساعیور به بهانه حضور فیلمش در بخش جنبی جشنواره ونیز/ انسان دشواری وظیفه است
- فیلمهای بخش هفته منتقدان ونیز معرفی شدند/ فیلم یک سینماگر ایرانی در لیست
- انیمیشن ایرانی نامزد «گل طلایی» چینی شد
- «۱-» در آمریکا رقابت میکند
- سعید راد / گزارش تصویری
- معرفی بازیگران نمایش «رگتیچ»/ آغاز بلیت فروشی
- نمایش و تحلیل فیلم «ساز دهنی» امیر نادری در بنیاد حریری
- سعید راد درگذشت
- انتشار عکس گریم متفاوت رضا عطاران/ «قیف» اکران میشود
خیلی خوب بود