رضا نیکخواه با حضور در برنامه «دورهمی» ضمن مرور خاطرات دوران بازیگریاش با مهران مدیری، درباره ویژگیهای فردی خود توضیح داد.
او در ابتدای برنامه قبل از هرچیز اجازه خواست تا به سفارش همسرش از مادر زن خود تشکر و قدردانی کند.
این بازیگر سپس درباره تحصیلات خود گفت: «من در رشته علوم سیاسی تحصیل کردم و نتوانستم در رشتههای دیگری که مورد علاقهام بود قبول شوم. سپس کارگردانی سینما را هم پس از سالها خواندم.»
نیکخواه درباره سن و سال خود نیز بیان کرد: «من متولد اول فروردین ۱۳۲۷ هستم و از بدشانسی تولدم با عید نوروز همزمان شده و هیچکس تولد من را یادش نیست که تبریک بگوید. همسرم هم یک هدیه را هرسال به من میدهد.»
او در ادامه تعریفی از مهران مدیری کرد و در پاسخ به شوخیهای مدیری با خنده گفت: «البته اول دعواهایمان را بکنیم بعد به سراغ تعریف کردن از هم برویم. ما قبل از برنامه باهم هماهنگ کردیم تا ملاحظه یکدیگر را بکنیم.»
سپس مهران مدیری خاطرهای از همکاریاش با نیکخواه در سریال «قهوه تلخ» را برای حضار تعریف کرد: «یک روز سر صحنه من باید تماسی میگرفتم و موبایل همراهم نبود به رضا گفتم تلفنت را بده تا من تماس بگیرم، یک چیزی از جیبش درآورد و به من داد که اسمش را نمیدانستم و هیچی نبود، یعنی نه دکمههایش معلوم بود، نه صفحهاش مشخص بود. در همین حال که من فکر کردم رضا دارد با من شوخی می کند تلفنش زنگ خورد و او میدانم چه چیزی را زد و صحبت کرد. آخر هم با آن یک عکس گرفتیم که هرچه گشت در گوشی نبود.»
نیکخواه درباره نقشهایی که در سینما و تلویزیون بازی کرده است، گفت: «کار جدی سینمایی با آقای مهرجویی در «طهران تهران» داشتم، امروز اکثر کارهای سینمایی که پیشنهاد می کنند یا مدتش کم است یا نقش های خوب و قابل قبولی نیستند. بهترین کاراکتری که بازی کردم نقش نوروزی در «جنگ ۷۷» بود که خیلی آن نقش را دوست دارم و مردم هم ارتباط خوبی با آن برقرار کردند.»
در بخش دیگر این گفت و گو نیکخواه درباره تفاوت رفتاری که در جلو و پشت دوربین دارد توضیح داد: «وقتی جلوی دوربین می روم به کل یک آدم دیگری می شوم و اصلا خودم نیستم، اما پشت دوربین یک انسان خشک، غیرشوخ و گاهی غیرقابل تحمل هستم.»
این بازیگر درباره مقدار اولین دستمزدی که گرفته است، گفت: «قبل از «جنگ ۷۷» ۱۴ هزار تومان و برای «جنگ ۷۷» ۲۰ هزار تومان گرفتم. البته من تنها بازیگری نمی کردم بلکه سالها کارشناس گمرک بودم و پس از ۲۱ سال کار خودم را بازخرید کردم، الان هم به شکل آزاد در حوزه فعالیتهای اقتصادی مشاوره میدهم.»
او همچنین مرگ را بزرگترین ترس خود را در زندگی دانست و افزود: «اول میخواهم از عارف یادی کنم، خدا به خانوادهاش صبر بدهد. من از خوابیدن در قبر بسیار بدم میآید و میترسم.»
در پایان نیکخواه یک دستمال گردن که برای نقش نوروزی در «جنگ ۷۷» برایش فرستاده بودند را به موزه «دورهمی» اهدا کرد که مدیری هم در واکنش به این هدیه گفت: «خوبه هدیه ای به موزه ما داد که خودش نخریده، خیلی خسیس است و یک بار سر یکی از کارها یک توپ پارچه گرفت و گفت برای همه تان پیژامه درست خریدم، فردایش دیدم که از آن پارچه برای خود یک پیراهن دوخته و آن پیراهن همین است که الان به تن دارد.»