سینماسینما، محمد بهبودی نیا در خراسان نوشت: نوروز امسال تلویزیون پر شده بود از سریال ها و فیلم های مختلف.اما در این میان برخی سریال ها با استقبال بیشتری روبه رو شد.
«نوروز رنگی»که داستان زندگی یک خانواده مشهدی دهه شصتی را به صورت طنز و با لهجه مشهدی روایت می کند از جمله موفق ترین سریال های این ایام به شمار می آید.در «نوروز رنگی» از توانایی بازیگران تئاتر مشهد بهره گیری شد و بازیگران جوانی که سابقه قابل توجهی در این عرصه دارند. به بهانه پخش این سریال با سه نفر از بازیگران «نوروز رنگی »گفت و گویی داشته ایم که در ادامه می خوانید.
علی مسعودی؛ بسیاری از بینندگان تلویزیون او را با نام (علی مشهدی) و استنداپ کمدی های کوتاه او در خندوانه می شناسند اما پیشتر به عنوان نویسنده در خیلی از سریال های طنز تلویزیون حضور داشته است. مسعودی علاوه بر بازی در نوروز رنگی، کارگردانی و نویسندگی این مجموعه را هم بر عهده داشت.
لطفا مختصری درباره چگونگی شکل گیری ایده ساخت این سریال توضیح دهید.
نوروز رنگی بیشتر به خاطرات دوران نوجوانی خودم بر می گردد که از سال ها پیش به ساخت آن در قالب سریال فکر می کردم . شرایط به شکلی بود که می طلبید این سریال ساخته شود و مردم به خاطرات طلایی دهه ۶۰ برگردند .زمانی که آدم ها با هم مهربان تر بودند و بیشتر به هم کمک می کردند.
از تلخی ها و شیرینی های ساخت سریال بگویید؟
تلخی زمان ساخت این سریال به روزهایی بر می گردد که همه اعضای گروه به کرونا مبتلا شدند و ۱۵ روز در هتل قرنطینه بودیم ،آن روزها استرس زیادی به من وارد شد و جزو تلخ ترین روزهای ساخت این سریال بود.روزهای شیرین فیلم برداری هم مربوط به صحنه هایی بود که به عنوان یک پلان موفق فیلم برداری می شد و اغلب اوقات در طول فیلم برداری همه پشت دوربین به شدت می خندیدیم و لحظات شیرینی برای ما رقم خورد و در ادامه این لحظات شاد در قالب سریال «نوروز رنگی »این روزها به شاد کردن دل مردم کشور منجر شده است.
میزان استقبال از سریال و ارتباط گرفتن مخاطبان در استان های دیگر کشور به چه میزان بود؟
بیشتر مردم ایران این سریال را می دیدند و بازخوردهای خوبی از شهرهای مختلف داشتیم و این اتفاق خوشایندی برای من و دیگر عوامل این سریال بود.
از چه زمانی پیش تولید و نگارش این سریال را شروع کردید؟
از اواسط اردیبهشت ۹۹ نوشتن این سریال کلید خورد و از اول تیر ۹۹ برای انتخاب بازیگر به مشهد آمدم.
قصد ساخت فصل های دیگر «نوروز رنگی» را دارید؟
اگر قرار بر ساخت قسمت های بعدی این سریال باشد چون توقع مخاطبان از این سریال بالا رفته نیاز به حمایت های جدی تری از سوی استاندار ، نمایندگان مجلس و دیگر مسئولان احساس می شود.در صورت فراهم شدن شرایط ساخت، حتما برای ساخت فصل های دیگر وارد عمل می شویم . از طرفی با توجه به تورم اگر تلویزیون بودجه لازم را در اختیارمان بگذارد می توانیم به تولید قسمت های بعدی این سریال با کیفیتی بهتر امیدوار باشیم.
مسعودی ادامه داد: البته در زمان ساخت بخش اول، شهردار مشهد حمایت های خوبی از ما کرد و حتی یک روز شخصا به محل فیلم برداری آمد. آستان قدس هم در زمان ساخت همراهی های خوبی را با ما داشت.
جواد خواجوی یکی از بازیگران اصلی این سریال است.اگرچه بخش زیادی از مردم خواجوی را از کلیپ های طنزش در اینستاگرام می شناسند اما او فعالیت بازیگری خود را به صورت حرفه ای از سال ها پیش با اجرای تئاتر خیابانی و صحنه ای در مشهد شروع کرده و در ادامه به تحصیل در رشته سینما پرداخته است و تا امروز ساخت تعدادی سریال ،فیلم کوتاه و تئاتر را در کارنامه هنری خود دارد.
فعالیت هنری ات را از کجا و چه زمانی شروع کردی؟
من در رشته سینما تحصیل کرده ام و از سال ها قبل در تئاتر مشهد به عنوان نویسنده ، بازیگر و کارگردان حضور داشته و در ادامه مستند سازی و دستیاری کارگردان را به فعالیت هایم اضافه کرده ام.از جمله تئاترهایی که در مشهد در آن ها نقش آفرینی کردم می توان به چند تئاتر کودک به کارگردانی جواد رحیم زاده از بازیگران و کارگردانان نامدار مشهدی اشاره کرد.در مشهد فیلم های زیادی ساخته شده که من برای حضور در آن ها هزاران بار تست بازیگری داده ام اما زمینه برای حضور من اتفاق نیفتاده است تا بالاخره این اتفاق در زمان مناسب با سریال «نوروز رنگی » افتاد. دوستی من با علی مسعودی به سال ها قبل بر می گردد و از روزهای ابتدایی نگارش فیلم نامه در جریان کار بودم که در ادامه برای بازی در این سریال دعوت شدم و در انتخاب بسیاری از بازیگران نقش داشتم.
جواد خواجوی درباره حال و هوا و خاطرات مربوط به زمان فیلم برداری نوروز رنگی گفت : فیلم برداری ها در یکی از محلات قدیمی مشهد انجام شد،در این محل مردم باصفایی زندگی می کنند. این مردم به قدری صمیمانه رفتار می کردند که ما و مردم این محل با هم احساس رفاقت و صمیمیت خاصی پیدا کردیم و خاطرات خوشی در ذهن ما ماندگار شد.با هر بار دیدن هم ،صدبار خوشحال می شدیم.در محل فیلم برداری دایم با روابط انسان دوستانه مردم این منطقه از شهر روبه رو می شدیم ،چیزی که در بسیاری از محله ها کمتر دیده می شود. این سال ها در شهرهای بزرگ با آدم هایی روبه رو هستیم که صبح به هم سلام نمی کنند و شب به هم شب بخیر نمی گویند و دایم با هم اخم دارند اما در این محل همه از حال هم باخبر بودند و به هم کمک می کردند که صحنه های موجود در این سریال به نوعی قصه مهربانی مردم این محل هم بود آن ها هر روز به ما سر می زدند و حال ما را می پرسیدند.
خواجوی افزود: من و همکارانم برای بازی در این فیلم در محل فیلم برداری هر روز چرخیدیم و با مردم ارتباط گرفتیم تا جایی که به یکی از اهالی آن محل تبدیل شدیم . از صبح تا شب علاوه بر بازی در این سریال با مردم خوش قریحه و خوش اخلاق این محل زندگی کردیم و این
هم نشینی ها تا حدی بود که با هم به یک خانواده و دوست تبدیل شدیم .یادم می آید شهردار مشهد یک روز سر صحنه فیلم برداری آمد و به ما گفت چه امکاناتی لازم دارید ؟که در پاسخ گفتم «ما امکاناتی نیاز نداریم ولی به مشکلات این محله توجه بیشتری داشته باشید.»
دلیل موفقیت نوروز رنگی چیست؟
در ادامه از جواد خواجوی درباره دلیل موفقیت سریال نوروز رنگی و قرار گرفتن این سریال در فهرست پربیننده ترین سریال های نوروزی در سطح کشور پرسیدیم که او در پاسخ گفت:در نوروز رنگی تمام تلاشمان را کرده ایم تا لهجه مشهدی به صحیح ترین شکل ممکن به مخاطب منتقل شود،عوامل نوروز رنگی چشمداشتی به دریافت پول هنگفت نداشته و کاری دلی انجام داده اند و هر آن چه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند.من هم اتفاقا از جیبم هزینه کرده ام ، سر این کار رفته ام، ساعت ها پای کار ایستاده ام و در کنار این عوامل حضور داشتم. علاوه بر بازیگری در سریال «نوروز رنگی » مشاور لهجه این کار هم بوده ام و زمانی که در این کار حضور داشتم به اجرای درست لهجه تعلق خاطر زیادی داشتم.
خواجوی در ادامه گریزی به لزوم تلاش جدی تر برای معرفی و زنده نگه داشتن لهجه مشهدی زد و گفت:زنده نگه داشتن لهجه و فرهنگ مشهدی چه در این کار و چه در قالب هر نوع فعالیت دیگر اتفاق کمی نیست به عنوان مثال وقتی در اینستاگرام جواد خواجوی یک چالش را مطرح می کند استاد دانشگاه استکهلم پیام می دهد و بابت این کار تشکر می کند و این کار را در سطح پایان نامه دکتری می داند. نوروز رنگی به جز یک داستان ساده طنز ،زیر لایه هایی دارد که به این موضوعات می پردازد و تا حدود زیادی توانسته است علاوه بر شادی ، صحبت کردن به زبان لهجه را به مردم مشهد برگرداند.
برای مشهد هر کاری از دستم بر بیاید انجام می دهم
جواد خواجوی در ادامه به ذکر دلایل موفقیت او در فعالیت های اینستاگرامی اشاره کرد و گفت:یکی از مهم ترین دلایل موفقیت این سریال لهجه مشهدی است ،من پرچم مشهد را روی پیشانی ام دارم و همیشه خودم را مشهدی دانسته ام و می دانم . برای این شهر هر کاری از دستم بر بیاید انجام می دهم. البته باید بگویم که اینستاگرام حیاط خلوت من است و من آدم فضای مجازی نیستم .من برای تئاتر و سینما درس خوانده و تلاش کرده ام ولی علاوه بر لهجه یکی دیگر از مهم ترین دلایل دیده شدن فعالیت اینستاگرامی من تحصیل در رشته سینماست چون هر اثری را با توجه به اصول سینمایی و هنری تولید می کنم.
خواجوی در پاسخ به این سوال که قصد ورود به عرصه فیلم سازی با سبک نوروز رنگی را دارید؟ گفت:بله در آینده قصد دارم به حوزه ساخت سریال وارد شوم. پیشنهادهایی هم تا امروز به من شده اما خودم قبول نکرده ام چون در شرایط حاضر به قدری حواشی برای بعضی از حرکت های هنری ایجاد می شود که سعی می کنم در زمان مناسب این کار را انجام دهم و در این مسیر هیجانی عمل نکنم.
سهیلی/ حمیدرضا حافظ شجری از جمله دیگر بازیگرانی است که در این سریال خوش درخشیده است.این نوجوان ۱۸ ساله که در رشته سینما و در مشهد تحصیل می کند ،تا امروز در صحنه تئاتر مشهد به ایفای نقش پرداخته است .حمیدرضا حافظ شجری در این سریال با نام «جعفر» نقش آفرینی کرده و نوع بازی و دیالوگ های او شیرینی تماشای این سریال را دوچندان کرده بود.
مردم محله پنجتن خیلی معرفت داشتند
وقتی از این بازیگر نوجوان خواستیم درباره روزهای فیلم برداری این سریال در مشهد توضیح دهد، گفت:فیلم برداری این سریال در محله پنج تن مشهد که از محلات قدیمی مشهد است انجام شد محله ای بسیار خوب با مردم مهربان. لطفی که مردم این منطقه در طول ضبط سریال به ما داشتند گفتنی و قابلوصف نیست. آنها خیلی از مواقع به ما کمک میکردند و نهایت همکاری را با ما داشتند. مردم محله پنجتن خیلی معرفت داشتند و اگر چیزی لازم داشتیم، فوری تهیه میکردند یا از خانههایشان برایمان میآوردند. با سروصداها یا مزاحمتهای ما کنار میآمدند به خصوص چون ما شب کاری داشتیم و بالاخره فیلم برداری و ساخت فیلم دردسرهای خودش را دارد اما مردم این محله حتی نیمهشب بیرون میآمدند و به ما کمک میکردند. یک خانمی هم بود به نام خاله لیلا که بسیار مهربان بود. او برایمان چیزهایی میآورد، مثلا برای ناهارمان سالاد یا سبزی میآورد و در مجموع لطف زیادی به گروه داشت. روز آخری که میخواستیم برویم، حال همه ما گرفته بود و ناراحت بودیم. خاله لیلا آمد خداحافظی و گریه کرد. آن روز من هم گریهام گرفت، همه ما محبتهای او را فراموش نخواهیم کرد.»
او درباره لهجه مشهدی می گوید: یک لهجه عالی و خیلی دوستداشتنی است. بعضی از مردم در فضایمجازی از من میخواهند با لهجه مشهدی صحبت کنم یا وقتی جایی مهمانی میروم، همه می گویند با لهجه مشهدی صحبت کن، فکر کنم مردم این لهجه را دوست دارند.