مجتهدی در بخشی از برنامهی «هفت» گفت که پس از انقلاب زمینه حضور مصطفی عقاد را در ایران فراهم کرده و با هم به خانهی امام خمینی (ره) هم رفتهاند. او درباره خاطراتش گفت: “عقاد” (کارگردان فیلم محمد رسولالله) وقتی خانهی امام خمینی (ره) را دید، گریه کرد. پرسیدم چرا گریه میکنی؟! گفت باورت میشود خانهای به این سادگی، زندگی آدمی باشد که دنیا را تکان داد؟!
این هنرمند که از طریقهی آشنایی خود با مصطفی عقاد سخن میگفت، ادامه داد: عقاد در آمریکا همکلاسی من بود دوستی ما از آنجا شکل گرفت و تا فیلم محمد رسول الله ادامه پیدا کرد. روزی که پیشنهاد فیلم محمد رسولالله را مطرح کرد، من سر ناهار بودم گفت یک چیزی میگویم ولی قاشقت را رها نکنی! اگر میخواهی رها کنی همین الان قاشقت را بگذار. گفت حاضری فیلم حضرت محمد را بسازیم؟ تا پنج دقیقه به او زل زده بودم. گفتم من به هوش هستم اما تو چی؟ میدانی از چه صحبت میکنی؟ گفت همین امروز بودجهش را بستم.
شرط قذافی برای حمایت از فیلم محمد رسولالله
وی درباره سرمایهگذارهای فیلم «محمد رسولالله (الرساله) گفت: در مرحله اول از مراکش یا عربستان بخشی از سرمایه کار را تقبل کردند ولی در ادامه جا زدند. ما در مراکش داشتیم فیلمبرداری میکردیم ما را به آبهای آزاد مراکش فرستادند و گفتند اجلاس مسلمانان است و شاه ایران و عربستان دارند میآیند و شما باید از اینجا بروید. عقاد هم آدم زرنگی بود، گفت باید به لندن برویم. گفت باید برویم جنگهایی که گرفتیم را مونتاژ کنیم و ببریم به قذافی نشان بدهیم. قذافی وقتی فیلم را دید پرید وسط صحنه و فریاد میزد الله اکبر! گفت من به شرطی ۵۰ میلیون دلار نقد به همراه نفرات و اسب و هر چه داشته باشم، میدهم که بعد از این فیلم، فیلم عمر را بسازی. من هم به عقاد گفتم، من فقط تا آخر این فیلم با تو همراه هستم.
هدیه مصطفی عقاد برای تدوینگر ایرانی
مجتهدی که در برنامهی شامگاه گذشته ۱۳ آذر ماه برنامه «هفت» سخن میگفت درباره دوبلهی این فیلم در ایران اظهار داشت: در استودیوی روبیک منصوری با آقای منوچهر اسماعیلی جلسه گذاشتیم و فیلم را دیدیم. منوچهر اسماعیلی گفت اگر من این کار را انجام دهم، مشکلترین کار را انجام دادهام. گفتم غیر از تو هم کسی این کار را انجام نمیدهد و قرار داد بستیم. موقع میکس به جزئیات توجه داشتم و نمیخواستم صدای نفس بازیگرها روی صدای نفس اسبها بیفتد. به روبیک گفتم من بعد از این مرحله فیلم را به استودیوی عقاد میبرم که خیلی مجهز است. وقتی بعد از پایان کار به لندن رفتم و کار را به عقاد نشان دادم متعجب مانده بود، گفت در ایران با همچین کیفیتی کار میکنند؟ گفت من فقط یک هدیه میدهم برسان به دست کسی که این کار را میکس کرده است.
وی درباره میزان استقبال مردم از فیلم «الرساله» در آن مقطع زمانی، گفت: هر بار که با مردم در سینما به تماشای فیلم مینشستم و شاهد لذت مردم از تماشای فیلم بودم همین برایم لذت بخش بود. در سینما مرکزی میدان انقلاب این قدر ازدحام بود که نمیتوانستی رد بشوی. در سینمای میدان امام حسین هر کس بیرون میآمد چشمانش خیس بود.
بایکوت فیلم الرساله توسط عربستان سعودی
این مستندساز درباره شرایط اکران فیلم محمدرسولالله گفت: ما ۳۰ کپی آوردیم و پنج کپی دیگر از کار گرفتیم که در همهی سینماها به نمایش در آمد و به مدت ۸ تا ۱۰ هفته فیلم روی پرده بود.
وی درباره بایکوت فیلم توسط عربستان سعودی، ادامه داد: عربستان سالن سینما ندارد ولی اجازه نمایش فیلم در رسانههایش را نداد اما در مراکش، مصر، نیویورک و توکیو فیلم فروش خوبی داشت.
مجتهدی در خصوص حضور عقاد در ایران و بازدیدش از منزل امام خمینی (ره) بیان داشت: دیدم سر به دیوار گذاشته و گریه میکند. گفت خوب فکر کن! این خانهی آدمی است که دنیا را تکان داد! این قدر ساده!
او درباره خصوصیات اخلاقی عقاد گفت: خوب میدانست چه میخواهد و برای همین به کمتر از آن چه که میخواست راضی نمیشد. سر صحنه خیلی مقتدرانه عمل میکرد و همه چیز باید همان طور که میخواست اجرا میشد.
جامهدران حاصل نگاه و حس مشترک نویسنده و کارگردان
در ادامه بهروز افخمی در بخش «روایت فیلم» با عوامل فیلم «جامهدران» به گفتوگو پرداخت.
ناهید طباطبایی نویسنده رمان و فیلمنامهنویس آن درباره نگاه و حس مشترکی که کارگردان اثر برای خلق جهان فیلم داشته است گفت: فیلم را دوست داشتم و نکتهای برای خرده گرفتن ندارم و هربار که فیلم را دیدم، احساس کردم یک کشف جدید برایم داشته است.
به جوانان فیلم اولی غبطه میخورم!
حمیدرضا قطبی در ابتدای سخن خود گفت: من غبطه میخورم به جوانانی که در سنین پایین اولین فیلم خود را میسازند چرا که برای کارشان جسارت دارند اما ممکن است، خطراتی را هم برای آنها به همراه داشته باشد.
بهروز افخمی خطاب به قطبی اظهار داشت: دیر شروع کردن از جهاتی خوب است. به نظرم فیلمسازهایی که زود شروع میکنند بیشتر در معرض این خطر قرار میگیرند که کار برایشان بی معنی میشود و فیلمسازهای بزرگی که زیر سی سال فیلم ساختهاند سرنوشت خوبی نداشتهاند و معمولا فیلم اولشان بهترین فیلم شان بوده است مثل اورسن ولز یا اسپیلبرگ.
قطبی درباره روند نگارش فیلمنامه گفت: وقتی فرایند نگارش فیلمنامه را آغاز کردیم با هیچ تهیه کنندهای صحبت نکرده بودیم و هیچ بحث مالی مطرح نبود اما چون از جذابیت داستان مطمئن بودم میدانستم در آینده میتوانیم تهیه کننده پیدا کنیم. کیفیت نامطلوب پخش فیلم زحمات و هزینههای تولید را به باد میدهد
سید جمال ساداتیان درباره هزینه تولید فیلم گفت: چون باید فضای ۴۰-۵۰ سال پیش را بازسازی میکردیم لازم بود بیشتر از معمول هزینه کنیم و اگر هزینه نمیکردیم نتیجهی کار این نمیشد هرچند امروز که در مرحله پخش فیلم هستیم میبینم که سختیهای تولید در نسبت با سختیهای پخش هیچ است. چون شرایط پخش ضعیف است تعداد فیلم زیاد است و سالن کم.
وی افزود: ما با چه دغدغه و وسواس زیادی در انتخاب نوع دوربین و نور و اصلاح رنگ برای هر چه بهتر شدن کیفیت کار وقت و هزینه صرف کردیم اما در سالن نمایش این قدر کیفیت پخش پایین است که اگر با دوربینهای موبایل فیلم میگرفتیم با نتیجهی نهایی فرقی نمیکرد.
بی احترامی به مخاطب به خاطر یک لامپ!
ساداتیان اضافه کرد: برای اینکه یک لامپ قدری بیشتر کار کند نباید به مخاطبانمان بی احترامی کنیم شاید لازم باشد ارشاد تمهیدی برای این مساله در نظر بگیرد. شاید با دادن لامپی اضافی مشکل برطرف شود. اینکه خیلی از فیلمها به سمت کارهای آپارتمانی و کم هزینه گرایش پیدا کردهاند به خاطر همین چرخهی کند اقتصادی در سینما است. در صورتی که بر عکس است هر چه فیلم در جذب مخاطب درست عمل کند چرخهی اقتصادی بهتر عمل خواهد کرد.
در بخش میز نقد مسعود فراستی به همراه امیر پوریا، جواد طوسی و کامیار محسنین، به نقد و بررسی فیلم «چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت» و «آدم کش» پرداختند.
منبع: ایسنا