سینماسینما، سامان بیات: در هشتمین شماره از مجلهی وزین شیوه، مصاحبهی سعید نوری با آقای محمدرضا اصلانی چاپ شده است که خواندنش برای علاقمندان به هنر و البته تاریخ خالی از لطف نیست.
کمتر کسیست که با محمدرضا اصلانی آشنا نباشد اما گسترهی فعالیتهای ایشان را کمتر کسی میداند. از نویسندگی و کارگردانی گرفته تا سرودن شعر و طراحی لوگو و طرح جلد کتاب.
اینروزها اگر از سینمادوستان نام او را بپرسید شاید به فیلم شطرنج باد، جام حسنلو یا مستندهای ایشان اشاره کنند. اما بخش گستردهای از آثار ایشان تابحال دیده نشده یا خیلیکم دیده شدهاند. برای مثال سریال «سمکعیار» که برای تلویزیون ملی ایران ساخته شد و تنها کسانی موفق به دیدن آن شدند که در سالهای پیش از انقلاب از نعمت تلویزیون برخوردار بودند. مجموعههای تلویزیونی «غبارنور» (۱۳۷۶) و «واقعه کربلا به روایت تاریخطبری» (۱۳۷۸) دو مجموعه دیگری بودند که اکنون در دسترس سینما دوستان نیستند. طراحی جلد برای تعدادی کتاب که اکنون چاپ نمیشوند و مهمترین طراحی او لوگوی تلویزیون ملی ایران که در زیر میبینید.
از دیگر فعالیتهای مهم او میتوان به نویسندگی فیلمنامه آثاری چون: سوزنبان ساخته منوچهر طیاب، صبح روز چهارم ساخته کامران شیردل، تنگنا ساخته امیر نادری و چند اثر مهم دیگر در تاریخ سینمای ایران اشاره کرد.
اصلانی در یکی از نخستین مصاحبههایش که به تاریخ ۷ آذر ۱۳۵۶ در مجله «سینما۵۶» (ویژهنامه جشنواره جهانی فیلم تهران) چاپ شده به اهمیت تاریخ اشاره میکند. او درمورد سینمایش، بهخصوص فیلم «شطرنجباد» میگوید: من از فلسفه هیچگاه جدا نبودهام. در این فیلم نیز شما با فلسفهی تاریخ طرف هستید. من معتقدم انسان شرقی هیچگاه نمیتواند از فلسفه جدا باشد. سینمایی که فلسفه نشناسد مثل سینمای امریکا، وسیله بیانی سطحی میشود که هیچ حرف عمیقی ندارد. در سمک عیار فلسفه شرق مطرح است اما در شطرنجباد فلسفه تاریخ را در نظر داشتهام.
اکنون ۴۲ سال از آن مصاحبه گذشته و آقای اصلانی دوباره از تاریخ و فلسفهی تاریخ سخن میگوید. مخاطب با خواندن این دو مصاحبه میتواند بفهمد که فیلمساز هنوز بر سر حرفهایش ایستاده و هنوز حرفها و فیلمهای بسیاری برای ارائه دارد. در ادامه بریدهای از مجموعه تلویزیونی «واقعه کربلا به روایت تاریخطبری» را با هم میبینیم. این بریده برای اولین بار از رسانه سینماسینما دیده میشود و تاکنون جایی موجود نبوده است.