محمد تاجیک :فیلم سینمایی «امکان مینا» به کارگردانی کمال تبریزی و تهیه کنندگی منوچهر محمدی روز جمعه دوم تیر، ساعت ۱۶:۳۰ دقیقه از شبکه یک سیما پخش میشود.
به گزارش سینما سینما ،فیلم «امکان مینا» محصول بنیاد سینمایی فارابی است که در سال ۹۴ تولید شد و در بخش سودای سیمرغ سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر حضور داشت و جوایز سیمرغ بلورین بهترین چهره پردازی و سیمرغ بلورین بهترین موسیقی متن به خود اختصاص داده بود.
داستان فیلم درباره زن و شوهری به نام مهران و مینا در روزهای موشک باران تهران در دهه ۶۰ زندگی مشترک ساده و عاشقانه خود را آغاز میکنند. مهران خبرنگار است و در یک روزنامه پرتیراژ کار میکند و در جریان اخبار سیاسی و اوضاع جنگ قرار دارد. مینا دور از چشم شوهرش به سازمان مجاهدین پیوسته است. او با توجه به شغل شوهرش اخبار و اطلاعات به روزی از اوضاع کشور دارد و آن را در اختیار سازمان مجاهدین قرار میدهد. یک روز پس از آژیر قرمز مهران متوجه میشود که بمب به جایی در حوالی محل کار مینا برخورد کرده است و خود را سراسیمه به آنجا میرساند اما متوجه میشود که مینا مدتی است که سرکار نمیرود و…
میلاد کی مرام، مینا ساداتی، شاهرخ فروتنیان، بهرنگ علوی، شایسته ایرانی، سیامک صفری، فرزاد باقری، سیامک احصایی، بهادر مالکی و علی مردانه در این فیلم نقش آفرینی میکنند.
/منافقین داعش امروز بود/
کمال تبریزی در نشست فیلم «امکان مینا» در جشنوارع فیلم فجر گفته است :امنیت امروز ایران مدیون مقابله با داعش دیروز بود/ گروهک منافقین دهه ۶۰ داعش امروز بود
/واکنش رسول صدر عاملی به امکان مینا /
پس از نمایش فیلم امکان مینا در جشنواره ،رسول صدر عاملی در برنامه هفت در اظهاراتی کوتاه گفت :امشب یک فیلم خوب دیدم و آن هم فیلم امکان مینا کمال تبریزی بود.
/کاراکترهای امکان مینا دقیقا همان آدمهای هبوط کرده از بهشت هستند /
خود کمال تبریزی در مصاحبه ای درباره فیلم امکان مینا گفته : در واقع بشر در امکان مینا موجودی است فطری و با گرایشهای فطری و مثبت و نگاه درونی درست اما میتواند خطا کند. کاراکترهای امکان مینا دقیقا همان آدمهای هبوط کرده از بهشت هستند که دچار خطا شدهاند. این ویژگیهای فیلمنامه خیلی برایم جذاب بود. متأسفانه ندیدم که منتقدی هم به این موضوعات اشاره کند. اما آنهایی که با فیلم ارتباط برقرار میکنند، خیلی خوب جزئیات را تمیز میدهند و وارد عمق میشوند. واقعیت این است که عبور از لایههای سطحی امکان مینا و رفتن به لایههای عمیقترش کمی سخت است. مثل آب استخر نیست، مثل استخری است که سطح بیرونش یخ زده است، باید یخهایی را بشکنید.(گفت وگو با نشریه سینمایی همشهری ۲۴)
/روایت منوچهر محمدی از خواستگاری از دختری که به گروههای مسلحانه علاقه داشت/
منوچهر محمدی تهیه کننده سینما وتهیه کننده فیلم امکان مینا در بخشهایی از مصاحبه خود با شرق حرفهای جالبی زده است .
به گزارش سینما سینما ،محمدی در بخشهایی از این مصاحبه گفته : قصه «امکان مینا» بیش از هر چیز، قصهای عاشقانه است که در برههای خاص رخ میدهد. برای اینکه ملموستر صحبت کنم؛ سال ۵۴ دانشگاه تهران قبول شدم و ۱۶ آذر هر سال که دانشگاه شلوغ بود، در این برهه دانشگاه تعطیل میشد و من به زادگاهم آبادان برمیگشتم. مادر خیلی اصرار داشت ازدواج کنم و دختری از همسایه را برای من در نظر گرفته بود که میگفت متدین، چادری و اهل نماز است.
هرچه اصرار کردم مادرم این قضیه را فراموش کند، قبول نکرد! تا اینکه بالاخره مجاب شدم این دختر را ببینم. برای خواستگاری به خانه این همسایه رفتیم و قرار شد من با این دختر در اتاقی صحبت کنم. ایشان خانمی چادری بود و کاملا صورتش را پوشانده بود. جالب است بدانید در بدو امر ایشان به من گفت بهصراحت به شما میگویم هدفم از این ازدواج رهاشدن از خانه است. قصد من مبارزه مسلحانه است و به بهانه ازدواج میخواهم از خانه خارج شوم و شما از من توقع همسری را نداشته باشید و وقتی به تهران آمدم، به گروههای مسلحانه میپیوندم! گفتم تصور من هم این است همسری داشته باشم تا در کنار هم زندگی کنیم.
اما بهنظرم، شما نیازمند شریک سیاسی هستید تا همسر! درحالی که نگاه من به زندگی اینگونه نیست. ضمن اینکه اساسا به مبارزه مسلحانه اعتقاد و باور ندارم. درنهایت این مذاکره بعد از ۱۰ دقیقه به پایان رسید و بعد از آن ما دیگر همدیگر را ندیدیم. این مثال را زدم تا بگویم آنها نسلی بودند که به ازدواج و عشق به این صورت نگاه میکردند. با مطرحشدن قصه «امکان مینا»، خاطرات آن زمان برایم زنده شد.درواقع قصه عاشقانه ما در بستری زمانی تعریف میشود که بهنظرم، به درد نسل امروز میخورد که کمتر این مسائل را از نزدیک دیدهاند و اساسا باورتان نمیشود بچههای چپ و مذهبی نوع نگاهشان به زندگی و همهچیز بهگونهای بود که انگار شستوشوی مغزی داده شده بودند و دنیا را سیاهوسفید میدیدند؛ بهویژه گروههایی که وارد مبارزه مسلحانه میشدند که عقاید عجیبوغریبی داشتند.
/اگر دهه شصت بود فیلم تند تری می ساختم /
کمال تبریزی در مصاحبه ای با روزنامه ایران در پاسخ به سوالی گفته است :اگر می خواستم فیلم امکان مینا را در دهه شصت بسازم فکر میکنم تند و تیزتر از این نسخه فعلی امکان مینا را میساختم و اگر منصفانه قضاوت کنیم در دهه شصت فیلمسازان آزادی عمل زیادی داشتند و دهه شصت دوران طلایی سینمای ایران بود.
/روایت فرهاد توحیدی از فیلمنامه امکان مینا: دقیقا مثل پایان فیلم تایتانیک/
فرهاد توحیدی در بخشهایی از مصاحبه خود با الهام نداف در مهر ۹۵ در روزنامه اعتماد حرفهای جالبی درباره فیلمنامه امکان مینا زده است .
به گزارش سینما سینما، بخشهایی از این مصاحبه به شرح زیر است :
فرهاد توحیدی :متاسفانه در مملکت ما یک قرائت رسمی از هر چیزی از جمله تاریخ وجود دارد. هر چیزی خلاف آن قرائت رسمی باشد، دیده نمیشود. هرچه هم نویسنده و هنرمند تصریح کند مسوولیت یک نوشته با من است، باز فایدهای ندارد. یکی از چیزهایی که ما در خلال انقلاب دنبال آن میگشتیم همین آزادی بیان بود. آزادی ابراز عقیده و نظر دادن درباره تاریخ هم جزیی از این آزادی بیان است. حالا چه شده که بعد از پیروزی انقلاب و سیواندی سال ما به جایی رسیدیم که نمیتوانیم روایتهای یکدیگر را از تاریخ تحمل کنیم؟
فکر میکنید مسوولان فرهنگی امروز این قرائت رسمی را قبول دارند؟
مساله اینجاست که هر کسی برای خودش از هر واقعه حقی قایل است.
سر امکان مینا هم این قرائت رسمی به قول خودتان یقهتان را گرفت؟
آنجا هم فینال کار چیز دیگری بود، فیلمنامه تغییر کرد. در واقع نباید مقهور قدرت چهره مهران (قهرمان اصلی فیلم) میشدیم.
فیلمنامه چقدر تغییر کرد؟
خیلی جاها کوتاه شد یا تغییر کرد. مهران برای من همان آدم مطلوبی است که تازگیها شکل گرفته. او به اندازه کافی چپ است اما عاقل است که ارتباطش را با دیگر آدمها قطع نکند. او مثل همه ما زمان انقلاب و بعد از آن است. خب به هر حال شخصیت مهران یک معماریای با در نظر گرفتن تمام ویژگیهای ریز و درشتش داشت. همین آدم با علی ناطقی رفت و آمد دارد و از طرفی دوست دارد تفنگ دستش بگیرد و برود جبهه. یک چنین موجود متناقضنمایی است و مجموع همه اینهاست. او با همین معماری قهرمان فیلم است و به همسرش عشق میورزد. خیلیها میگویند مگر میشود این عشق را باور کرد، اما به نظرم میشود. دقیقا مثل پایان فیلم تایتانیک که جک و رز در آب افتادهاند و یک تخته چوب بیشتر برای نجاتشان وجود ندارد. یکی از آنها باید خودش را نجات بدهد. اینجا جک میخواهد رز نجات پیدا کند. عشق یعنی همین. یعنی اینکه آنقدر عاشقت هستم که حاضرم تو باشی و من نباشم.
با همه این سختیها باز هم فیلمنامه درباره تاریخ معاصر و سازمان منافقین مینویسید؟
من واقعا به تاریخ علاقه دارم. در سریال صیاد شیرازی هم یک خط داستان به آنها برمیگردد که برای ترور صیاد شیرازی از عراق میآیند و در ادامه به اشرف برمیگردند. هنوز برایم جالب است این سازمان چطور میتواند مغزشویی کند.
/ماجرای نشان دادن یک زن وشوهر در رختخواب /
در فیلم امکان مینا به شکل جالب و هوشمندانه ای یکی از خط قرمزهای سینمای ایران _حضور زن وشوهر در رختخواب _شکسته شده است .خود کمال تبریزی در زمانی که این فیلم در جشنواره حضور داشت در مصاحبه ای با لیلی فرهاد پور در روزنامه اعتماد توضیحات جالبی درباره این صحنه داده است .
به گزارش سینماسینما ، بخشی از این مصاحبه که به این موضوع پرداخته به شرح زیر است :
شما در این فیلم خط قرمز نانوشته را در سینمای ایران شکسته اید که آن هم حضور زن و شوهر در تختخواب است که کنار هم خوابیده اند. آیا این هم از همان امکانات است؟
نه، اصلاشوخی می کنید لابد! درواقع خیلی راجع به آن صحنه فکر کردیم و سعی کردیم طوری فیلم بگیریم که با روسری در تختخواب نشان داده نشود.
/آذر پندار : امکان مینا فیلم سیاسی محترمی نیست/
بعدها آذرپندار روزنامه نگار اصولگرا در برنامه هفت با انتقاد از فیلم امکان مینا ،این فیلم را نسخه ضعیف تری نسبت به «سیانور» می داند و می پرسد باید دید چه رویکردهایی مورد توجه قرار می گیرد و چه رویکردهایی مورد توجه نیست: «فیلمی که خود کارگردانش می گوید من اولین بار در یک فیلم زن و شوهر را در یک تخت نشان داده ام فیلم سیاسی محترمی نیست!»
/روایت برخی نویسندگان و منتقدان از امکان مینا/
علی مصلح حیدر زاده منتقد سینما درباره این فیلم نوشته :مشکل امکان مینا این است که پلاتش چیزی شبیه آقا و خانم اسمیت است اما خواسته اند ریتم ولحنش را مثل فیلم “زندگی دیگران ” در بیاورند نتیجه اش فیلمی شده که واقعا مشخص نیست برای چه ساخته شده ؟/همشهری ۲۴/اسفند ۹۴
مرجان فاطمی هم در بخشهایی از یادداشتش در همشهری جوان درباره فیلم امکان مینامی نویسد :امکان مینا شانزدهمین فیلم کمال تبریزی نسبت به آثار اخیرش مثل طعم شیرین خیال و ابله و یا حتی پاداش چند پله بالاتر است.