سینماسینما، زهرا مشتاق
باید در اعلام زمان فیلم اشتباهی رخ داده باشد. محال است سه ساعت و نیم تمام، بی وقفه به تصاویری چشم دوخت که ذره ذره تو را می بلعد، روحت را به بی رحمانه ترین شکل ممکن، از هم متلاشی می کند و تو باز عطش بیشتری برای دیدن داری. برای داستانی کهن، برآمده از قعر ادوار، گویا استخوان مردگان هزاران سال پیش، از گور دوباره برخاسته باشد، تا جنون رفته بر پسران و پدران را در تمام تاریخ، برای جهان رو به اضمحلال به تصویر کشد. قصه از اکنون نیست. گذشته ای است که به زمان حال پیوند خورده است و در آینده نیز، به کرات تکرار خواهد شد.
یک عقب ماندگی پر توحش پدرانه، برای اثبات نرینگی غالب، حتا و البته برای آنها که از کمرگاه او فرو افتاده اند. به پاس داشت تمام پادشاهانی که پسران خود را سم خورانده اند یا کور و عقیم ساختند و چنین تخت و تاج قدرت بر سر خود همی نگاه داشتند. هراسی از فرود آمدن، هیچ خنجری بر پیکر رقیبان نیست، گرچه خون در رگ هایشان، نشانی از یکدیگر داشته باشد. و چنین است که نفرت، نفرت می زاید و کین های قدیمی، چون اژدهایی آتشین دهان باز می کند و بوی تلخ عفونتی کهنه، کار را تمام می کند و درست در آنی و لحظه ای، کینی دیگر از جایی در پهنه گیتی، سربرمی آورد تا ناداستان حسادت های بشری هرگز رو به خاموشی ننشیند.
«پیرپسر» از ذهن داستان گویی می آید که چندین برابر عمر سپری شده، در سوگ و حزن و تلخی افسانه های قدیمی غوطه خورده باشد. در میانه عیش، رنج و در رقص و پایکوبی، تلخی و درد صید کرده باشد. زبان پرقدرت داستان گوی «پیرپسر»، از تسلطی شگفت انگیز به قرن ها ادبیاتی می آید، که گویا چون موریانه ای، زیر و بالایش را جوییده باشد، برای افشای هولناک ترین رازهای شناور، میان بودن و فراموشی.
«پیرپسر» سینمای محض اجتماعی است. رو در رو و چشم در چشم، بی پرده و بی محابا در برهنه ترین شکل ممکن. نهایت دردی که روبرو شدگان با آن، ناچار از حمل آن هستند، از همین عریانی می آید. از کهن الگوهای قلدرمابانه، نرینگی های غالب، ستم های به کرسی نشسته و بدن های مثله شده ای که ارواح خویش، پیش از مرگ جسم، تسلیم مرگ کرده بودند.
فرازهای درخشان فیلم، انباشته از نشانه هایی میخکوب کننده است. پدر در برابر پسران و البته پسران نیز در برابر پدر. سلطه گر، خدای گونه و فرعون وار، درنده و در نهایت خودخواهی و منیت های فردی. بی هیچ نشانی از شفقت پدرانگی، گرگی آدمخوار و پسرخوار. تیز دندان و تیز چنگال. ساختارش، ساختار درندگی است و هیچ تغییری را به آن راهی نیست. پسران، نه فرزندان، که میراث خوارانی اضافه اند که باید شر خود کم کنند و گور خود بکنند. چگونه این نقطه شکل گرفته است. هجمه کدام آسیب های پر تاریخ، همه آن مربع زن، پدر و پسران را چنین نامتوازن شکل داده است. فرم «من» بزرگ و مهار نشدنی از کجا می آید؟ آیا باید به گونه وحوش زیست و فرزندان برپا خاسته را از مهر حاصل از زایش فردی گسست یا به شیوه مردمی تر، رشته این مهر را، هر بار گرهی زد تا نزدیکتر و خویش تر ماند. «پیرپسر»، ماییم در برابر خود. علیه خود بی هیچ تامل و گذشتی. پسران تحقیر شده و ارواح درمانده ای که جز سهم حقه خود، طلب دیگری ندارند. حق با کیست؛ پدرانی که پسران بالغ و مرد شده، دیگر نه فرزندی خرد، که رقیبانی در برابر آنها می نمایند و تصورشان، تلاش برای رهایی از آنان است؛ یا پسرانی له شده از مصائب زیست دشوار و دوندگی های بی حاصل؟ هستی و تقدیر به کدامین روی نظر دارد؟ عدالت در این بستر مغموم و ورشکسته، چه جایگاهی می تواند داشته باشد؟ چرا در پیرپسر، خواسته مطلق و غالب، مرگ پدر است و نه پسران؟ و چرا نفرتی انباشته از خشم، روح را به غلیان می کشاند؟ پدر که در ذات خود یک مفنگی گرفتار افیون است، چگونه است که در برابر فرزندان خود، چنین سیطره مطلق و ترسناکی می یابد؟ کدام هزار راه نرفته، چنین آنان را، به مسلخ ویرانی می کشاند.
باید در اعلان فیلم ذکر می شد، فیلم بالای ۶۰ سال. باید ذکر می شد شما قرار است فیلمی ترسناک ببینید. بزنگاه مثله شدن پیکر و ارواح آدمی، جز سمت ترسناک، چه چیز دیگری می تواند باشد. زن که می آید، سویه نرینگی قوت بیشتری می گیرد. اما در فرزند بزرگ، این سویه، همراه با شرافت و خویشتنداری است و برای پدر، برداشتن نقاب از هراس انگیزترین لایه های پنهان وجود که حاصل روح پر تعفن او، جسدهای استخوان شده، زنان زندگی اوست که جز چنگی به پشت او، گویا هیچ دفاع دیگری نداشته اند و زخم مرد بیمار بر آنان کارگر افتاده است. مردان و پدرانی که قدرت پذیرش و شنیدن نه ندارند. پدرانی که برای بود خود، برای ادامه خود، فرزندان خود را به مرگ و نابودی می کشانند. دیکتاتورهایی با مغزهای کوچک زنگ زده، برای استیلا بر روح جوانان تشنه حیات و زیست انسانی.
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- یادداشتی بر نمایش «رابین هود»؛ بشارت پیروزی
- نرگس آبیار خدای زدن به دل ماجراست
- «پیرپسر» در آینه مکتب نقد عمیقگرا
- «پیرپسر»؛ پیرمرد پرحاشیه
- درباره فیلم «پیر پسر»؛ پدر خانه را ویران کرد
- «پیر پسر» قاچاق شد/ پرداخت خسارت سنگین در انتظار منتشرکننده فیلم
- «تابستانی که برف آمد» در سینما اندیشه بررسی میشود
- «تابستانی که برف آمد»؛ قصهای خانوادگی و عاشقانه با نشانههای هنری
- «پیرپسر»؛ سفری وارونه در اساطیر و روان انسان
- یادداشتی بر «صبحانه با زرافهها»/ باز تعریف دگرگونهی یک داستان اجتماعی محض
- مقایسه غلام باستانی در «پیرپسر» با هری لایم در «مرد سوم»
- «پیرپسر»؛ شتاب کردم که آفتاب بیاید، نیامد
- «مفیستوفلس»؛ روایت ترسناک فاشیست تکثیرشده
- نمایش «هم این، هم آن»؛ در مسیر تعامل، همدلی و تفاهم متقابل
- نقد «پیرپسر»/ خانه، بازیگر برگزیدهی این نماست!
پربازدیدترین ها
- آیا رونالدو وارد دنیای «سریع و خشمگین» میشود؟/ دیزل: ما برای او نقشی نوشتیم
- مقایسه فیلمنامه «کوچک جنگلی» تقوایی با سریال افخمی/ از پژوهشِ روایتمحور تا روایتِ موردپسند صداوسیما
- داستان پرسر و صدای «بیسر و صدا»
- نقش و جایگاه چهرهپردازی در سینمای ایران
- تاریخچه سریالهای ماه رمضان از ابتدا تاکنون/ در دهه هشتاد ۴۰ سریال روی آنتن رفت
آخرین ها
- از استعفای اعتراضی جعفر پناهی تا تقابل با هیاتمدیره؛ پشت پرده اختلافات صنفی سینماگران
- تحلیل روانکاوانه فیلم «دوستداشتنی»؛ این رابطه دوست داشتنی نیست
- نمایش «برادران کارامازوف»؛ وفادار به روح اثر نه کالبد
- درباره کامران فانی و ترجمهای ناب/ مرغ دریاییِ فانی
- فیلم کوتاه «شامیر» نامزد بهترین فیلمبرداری جشنواره امریکایی شد
- درمان از نگاهی دیگر؛ وقتی سرطان، بازیگر صحنه زندگی میشود
- گاو خشمگین ۴۵ ساله شد
- «زیر درخت لور»؛ تصویری از انزوا و شکاف عاطفی
- «جستوجو در تنگنا»؛ انگار این همه چیزی باشد که از شهر و دیوارهایش به میراث بردهایم
- حمید طالقانی درگذشت
- فیلمـکنسرت «برندگان اسکار موسیقی» روی صحنه میرود
- معرفی برگزیدگان نوزدهمین جشنواره بینالمللی «سینماحقیقت»
- آکادمی داوری اعلام کرد؛ فهرست نامزدهای اولیه جوایز اسکار ۲۰۲۶/ نامزدی فیلمسازان ایرانی در دو بخش
- با رای منتقدان مجله IndieWire؛ آخرین ساخته جعفر پناهی در میان بهترینهای ۲۰۲۵
- شورای بازبینی فیلمهای سینمایی موافقت کرد؛ صدور پروانه نمایش برای پنج فیلم سینمایی
- نقش و جایگاه چهرهپردازی در سینمای ایران
- «پیکار با پیکر»؛ پیکری در پیکار
- «غریزه»؛ عشق پرشور نوجوانی، عبور از ممنوعهها
- رابطه ظرف و مظروف
- «محکوم»؛ آغازی برای پایان
- میراثِ کودکی
- بازیگر «پاریس تگزاس» در فیلم تازه نادر ساعیور
- اکران نسخه مرمت شده یکی از فیلمهای مهم داریوش مهرجویی
- این فیلم انعکاس واقعیتهای زندگی آدمهاست/ لیلا حاتمی: حواس کسی به «قاتل و وحشی» نیست
- «ارس، رود خروشان» روایت فاتحان شهرهای رفته بر باد است
- اکران و نقد نمایندهی کانادا در اسکار در سینما اندیشه
- نگاهی به مستند «زیر درخت لور»؛ بیانیهای هنری درباره شکلی از رنج جمعی
- «پیکار با پیکر»؛ وقتی که سخن هرودوت بهانه فیلم میشود
- آیا رونالدو وارد دنیای «سریع و خشمگین» میشود؟/ دیزل: ما برای او نقشی نوشتیم
- یک جایزه و دو تقدیر برای فیلمسازان ایرانی در جشنواره الیمپیای یونان





