سینماسینما، منوچهر دین پرست
درامهای سینمایی معمولا با موضوعاتی چون تنهایی، عشق، گریز از افراد، تنشهای فکری، تامل در گذشته و بسیاری از ساحات وجودی در ارتباط است. بدون تردید نمیتوان درامی را یافت که مبانی معرفتی آن بر ساحات وجودی انسان و زاویههای دیدی که طرح میکند، استوار نباشد. این فیلمها زاویههایی را طرح میکنند که از پیش محصورند و ما با پنجره قاب گرفته شدهای رو به رو هستیم که شخصیت اصلی فیلم در حصاری بلورین قرار گرفته که گویی آنچه را که پنهان میکند، آشکار است.
در فیلم «آمادگی برای یک دوره نامشخص با هم بودن» لیلی هوروت کارگردان و نویسنده مجارستانی ما با چنین مضمونی رو به رو هستیم. شخصیت اصلی فیلم، مارتا، جراح مغز و اعصاب ۴۰ ساله مجارستانی است. او بعد از ۲۰ سال زندگی موفق در آمریکا تصمیم میگیرد به زادگاهش بوداپست برگردد. او در بیمارستانی مشغول میشود که اغلب جراحان و پزشکان آن پا به سن گذاشتند و به عبارتی پیشکسوت محسوب میشوند. کارگردان سعی کرده با شخصیتسازی نرمال، از مارتا چهرهای به مخاطب نشان دهد که او در رفتارهای اخلاقی و اجتماعیاش به گونهای متمایز و متفاوت باشد. او با آرامشی که در صورتش نهفته شخصیتی از خود بروز میدهد که میتوان آن را حاصل تنشهای ذاتیاش دانست. تنشهایی که نشان از عشق و دلداگی است که با آمدن فرد جدیدی نیز نمیتواند آن را فراموش کند. اما همه فیلم این تنش نیست بلکه کارگردان با فضاسازی و ایجاد نمادهایی همچون قرار در پل رودخانهای در بوداپست سعی دارد مخاطب را به درون مارتا سوق دهد.
اگرچه مارتا شخصیتی متافیزیکی و اثیری نیست اما او در وضعیتی قرار گرفته که فروپاشی او را میتوان هر لحظه متصور شد. مارتا سودای دیدار عاشقانهای را در سر میپروراند که مخاطب با سردرگمی آن را در فیلم متوجه میشود. کارگردان تعمدا ما را به لایههای معانی از فیلم سوق میدهد که سودای مارتا را حقیقی بدانیم. مارتا به امید دیدار عاشقانه مجدد با پزشکی که در حین یک کنفرانس در نیوجرسی با هم آشنا شده بودند به بوداپست بر میگردد. مارتا بعد از جستجوی زیاد او را پیدا میکند. اما این پزشک که درکسلر نام دارد، ادعا میکند هرگز مارتا را در زندگی خود ندیده است. این اتفاق مارتا را تا حد جنون میکشاند، به طوری که فکر میکند تمام این ماجرا ساخته ذهن خودش است. ارتباط روحی که میان مارتا و درکسلر شکل میگیرد، اگرچه کلبی مشربانه نیز هست اما تجسمی از آن چیزی است که مارتا آن را دوست دارد. کارگردان ما را با مارتایی همراه میکند که در خیال خود شخصیتی را پرورانده که جعلی بودن آن چندان ملموس نیست. به تعبیر بئاتریس لویزا، نویسنده و منتقد نیویورک تایمز، «مارتا متخصص مغز و اعصاب است. با این حال هوروت میداند که خواستههای درونی هر فرد حتی با بالاترین سطح محاسبات هم قابل دسترسی نیست. از این گذشته، عشق ممکن است نوعی اختلال عصبی باشد». احتمالا کارگردان بر چنین مضمونی پافشاری دارد. او تعمدا متخصص اعصابی را یافته که میان عشق و اعصاب و یا حتی اختلال عصبی چیزی بیابد. چیزی که تجسم آن محاسباتی نیست و با امری بالقوه و ناممکنی رو به رو هستیم. ما در بخشهای مختلف فیلم شاهد فروپاشی ذهنی مارتا هستیم اما دلباختگی او به عشقی موهوم و یا حقیقی در نوسانی قرار گرفته که گویی مخاطب در میان راه پلههای ساختمانی فکسنی سرگیجه گرفته است.
لیلی هوروت فیلمی خوش ساخت از عشق تهیه کرده که میتواند مخاطب را تا انتهای فیلم همراه کند. او از مضامین تکراری و مشمئز کننده جدایی و غفلت و خیانت دوری کرده و سعی کرده پزشکی متخصص که بر واقعیت اعصاب و آنچه که در نورونهای مغز می گذرد آگاه است، بنیان وهم آلود عشق را برای مخاطب قابل رویت کند. مارتا چهل ساله سرد و گرم روزگار را چشیده او اکنون به نقطهای رسیده که اگر پیشنهادی به او میشود آن را به خوبی درک میکند حتی اگر او پسری جوان و دانشجوی رشته پزشکی باشد. او میخواهد میان جسم و ذهن معنای عشق را بیابد و به آنچه که دیده باور کند. اما کارگردان عدم قطعیتی را در فیلم قرار داده که نگاهی پوچ، سرد، سرشار از حیرت را باید در سیمای مارتا جست. درواقع مارتا با روایت آنچه بر او گذشته، با تعریف کردن تصورات و واقعیتها و حتی خیالات، موفق میشود این بحران احساسی و روانی را پشت سر بگذارد. او از بحران چهل سالگی عبور میکند و در این بین دیگر مهم نیست آن کسی را که در ذهن داشته واقعا بوده یا نه. اصلا عنوان فیلم هم از همینجا آمده، فیلم ماجرای آماده شدن مارتاست. حالا که این بحران گذشته، دیگر او توانایی این را دارد که تا هر وقت که بخواهد، در این شهر پرسه بزند و دل سیر زندگی کند. او «آمادگی برای یک دوره نامشخص با هم بودن» را سپری کرد اما با چشماندازی رو به رو شد که مطلق و قطعی نیست.
منبع: روزنامه اطلاعات
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
نظر شما
پربازدیدترین ها
آخرین ها
- معرفی نامزدهای جوایز انجمن بازیگران آمریکا؛ نامزدی بازیگر فیلم علی عباسی/ پیشتازی «شرور» و «شوگان»
- معرفی نامزدهای جوایز ۲۰۲۵ انجمن کارگردانان آمریکا
- معرفی بخشی از فیلمهای جشنواره برلین
- چهل و سومین جشنواره فیلم فجر؛ معرفی آثار راهیافته به بخش مسابقه سینمای ایران
- چهل و سومین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر؛ پوستر جشنواره رونمایی شد/ نشان جشنواره عنواندار میشود
- پایان ناامیدکننده سریال مهیار عیار
- یادداشتی به مناسبت زادروز فریدریش دورنمات
- پوستر دوم رویداد فرهنگی-هنری «خوشه پروین» رونمایی شد
- اجتماعی، جنگی، ملودرام/فهرست لورفته از هیأت انتخاب، چه چشماندازی از جشنواره فیلم فجر امسال ترسیم میکند
- برای کامران قدکچیان و روزهای اوجش
- کمدیهای مشنگ سینمای ایران را به کدام سو میبرد؟
- نگاهی به فیلم «هفتاد سی» اولین ساخته بهرام افشاری /تراژدی بیپایان فقر در سینمای کمدی
- «خانه عروسک»؛ خودشناسی، خودباوری و رهایی
- تام فورد از حرفه مد بازنشسته میشود
- برگزاری کنفرانس مدیریت فناوری و نوآوری با حمایت همراه اول
- واکنش حسن فتحی به جنجال تبلیغاتی «ازازیل»
- ثبات فروش گیشه سینماهای ایتالیا در سال ۲۰۲۴
- پروژه آمبولانس متصل در هفدهمین کنگره طب اورژانس ایران رونمایی میشود
- کیمیایی از تجلیل تا تحلیل
- تبری بهرام بیضایی از شبکه من و تو
- تاکید بر اهمیت کپی رایت فیلمهای خارجی؛ طغیان تهیهکنندگان علیه پخش آگهی در پلتفرمهای نمایش خانگی
- راجر پرَت درگذشت
- فوت بازیگر کهنه کار سینما و تئاتر مکزیک/ امیلیو اچواریا درگذشت
- «پسر انسان» نقد و بررسی شد؛ شخصیتهایی که از آگاهشدن دیگران از گذشتهشان، هراس دارند
- تفاهمنامهای برای پیشگیری از تخلفات در سینما
- «بایکوت» ایرانی در راه بلغارستان
- کدام فیلمها برای جشنواره کن ۲۰۲۵ شانس دارند؟
- مراسم رونمایی فیلم سینمایی برکه خاموش / گزارش تصویری
- جزئیاتی از ارقام قراردادهای یک سریال منتشر شد؛ پولپاشی VODها/ با این روند سینما ورشکسته میشود
- هشدار انجمن تهیه کنندگان مستقل سینما؛ نقش فروشی در سینمای ایران غیرقانونی است