
فرزانه متین-در ساعات اولیه بامداد۲۳ مهرماه ۱۴۰۲،خبری کوتاه جامعهی سینما را لرزاند.این خبر نیم جمله ای،همین قدر خلاصه بود:«داریوش مهرجویی و همسرش وحیده محمدی فر در منزل شخصی شان در کرج کشته شدند.»
گیج بودیم و مبهوت و گرم از این خبر.
از همان روز،خبرهای ضد و نقیضی مبنی بر نحوه و انگیزه ی قتل دهان به دهان می گشت.تا می آمدی بجنبی و خبر جدید را هضم کنی فورا تکذیب می شد و خبری دیگر و با لحنی تند تر جایگزینش می شد.فضای مجازی پر شده بود از آثار مهرجویی و سر آخر صحبت های جنجالی وی درباره ی توقیف فیلم لانتوری اش.
گیج بودیم و مبهوت و گرم از این خبر.
او پیش از این مرگش را دیده بود آنجا که حمید در هامون گفت:«خواب می بینم در یک سردابه ی قرون وسطایی سلاخی میشوم.»
نسل من و دهه ی پنجاه هایی همگی با اجاره نشینان خندیدیم،با هامون ،جنون و دیوانگی را تجربه کردیم،با سارا،درد یک زن فداکار را چشیدیم،با پری ،در این دنیای فانی سرگردان شدیم و از طغیان یک زن به وجد آمدیم،با لیلا عاشق شدیم و معنی فداکاری را درک کردیم ،با مهمان مامان،آبروداری را دیدیم و با سنتوری متوجه شدیم عقاید دگم می تواند چه بلایی بر سر فرزندان خانواده بیاورد و…
گیج بودیم و مبهوت و گرم از این خبر.
همگی ما با آثار مهرجویی بود که با سینمای بعد از انقلاب آشتی کردیم و با مضامین منحصربفرد ،جدید و خاص آشنا شدیم.
حالا یک سال از مرگ فجیع فیلسوف سینمای ایران می گذرد نه می توان باورش کرد و نه می شود انکارش کرد.
جامعه ی هنری،نخبه ایی را از دست داد که حالا حالا ها جایگزینی برای وی وجود ندارد همچون شاعر سینمای ایران.
خیلی از صفت ها در کنار نام بزرگش می آید و می رود اما به نظرم هیچکدام از این لغات قلمبه سلمبه به اندازه ی نامش،سنگین و خاص نیست.مهرجویی را چه نیازی است که با صفت ازش نام برد همگان می شناسندش: داریوش مهرجویی.
مرگ حق است و بر کسی پوشیده نیست،رفتن از این هستی فانی که پایان زندگی را رقم می زند چه زود چه دیر گریبان همه را می گیرد اما چنین رفتنی،حق هیچکس نیست.آیا این سلاخی شایسته ی اشرف مخلوقات است؟ما می رویم و می ماند آن قاتل و قاتلان و حساب پرودگار با آن ها.
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
پربازدیدترین ها
آخرین ها
- شیرین یزدانبخش درگذشت
- افسانهای در حبس؛ سرنوشت «چریکه تارا»
- اقتباس بهمثابه ابزار فهم جامعه/ از روایت تراژیک تا روایت عاشقانه
- «دیدار بلوط»؛ بازگشتی به شکوه یک خاطره
- اشغال بهرام بیضایی وزمانه پس از جنگ ۱۲ روزه/به بهانه ۵ دی سالروز تولد بهرام بیضایی
- «سامی»؛ روایتی انسانی از جنگ بیپایان
- سینمای مستقل ایران را به رسمیت بشناسید
- گیشه سینما در دست کمدیها/ دو فیلم جدید اکران شدند
- اعلام بودجه فرهنگ و هنر در سال ۱۴۰۵
- مصوبهای برای حذف وزارت فرهنگ؛ مصوبه «سیاستهای صوت و تصویر فراگیر»؛ تعارض با جمهوریت
- «بابا پیکاسو»؛ در چنبره عواطف، حرمان و جداافتادگی
- «شمعی در باد»؛ جسورانهترین فیلم نیمه اول دهه هشتاد
- مهتاب ثروتی و مرجان اتفاقیان به «خاکستر خیال» پیوستند
- «جزیره آزاد»؛ خداوندگار خودخوانده جزیره آزاد
- جیمز کامرون: از سلطه هوش مصنوعی میگریزم/ «آوارتار۳» و شروع افتخارآمیز اکران
- بازیگر آمریکایی خودکشی کرد
- «قمرتاج»؛ از ثبتِ واقعیت تا سازماندهی روایت
- «یک تصادف ساده»، فیلم مورد علاقه باراک اوباما
- مدیران تلویزیون به جای اینکه نقدها را بپذیرند به انتقاد از منتقدان می پردازند
- آخرین قاب یک کارگردان در «سینماحقیقت۱۹»/ احسان صدیقی درگذشت
- «شهر خاموش»؛ طلسم فاوست بر فراز شهر
- واکنش روزنامه هفت صبح به مصاحبه اخیر مهران مدیری : از برج عاج خود پایین نیامد
- استوری سحر دولتشاهی از پشت صحنه «هزار و یک شب»
- از «بادکنک سفید» تا «طعم گیلاس» در نیویورک
- پرویز شهبازی و سینمای مولف
- معرفی برگزیدگان بیست و چهارمین جشن حافظ؛ «پیر پسر» چهار جایزه گرفت/ سه جایزه برای «تاسیان»
- نقش هوش مصنوعی در باز طراحی کسب و کارها در ۲۰۲۶
- نمایش مناسبات داخل زندانها در سریالهای نمایش خانگی چگونه است؟
- «کفایت مذاکرات»؛ شوخیهای نخنما
- چهلوسومین جشنواره جهانی فیلم فجر؛ آزمونی جدی و نگاهی رو به آینده





