سینماسینما، آیه اسماعیلی
«در دنیای تو ساعت چند است؟»، فیلمی عاشقانه و عمیق، با دیالوگهای ساده اما دلنشین است. این فیلم که اولین ساختهی بلند صفی یزدانیان به شمار میرود، به خوبی از «درد عشقی» سخن میگوید که جناب حافظ نیز از آن دم زده. عشق، درد دارد و صفی یزدانیان با ظرافتی قابل تمجید، در دل حرکات آشنا و صمیمی قهرمانان داستان و گفتگوهای دوستانهای که بین آنها رد و بدل میشود، این درد را برای بیننده ملموس و مرئی کرده است. موسیقی جادویی فیلم نیز در لمس این درد جانکاه اما خواستنی، نقشی انکار ناشدنی داشته و به نظر میرسد لازم است به احترام کریستف رضاعی، کلاه از سر برداریم.
با این حال «در دنیای تو ساعت چند است؟» یک عاشقانه آرام به شمار نمیرود! توفانی در دل خود دارد که در نگاه اول به سادگی کشف نمیشود. در واقع یزدانیان با چنان مهارتی، آرام و آهسته، قدم به قدم و ذره ذره بیننده را با خود به سرزمین عاشقانه فرهاد میبرد و او را در دریای عشق بیمانندش به گلی غرق میکند که بیننده به سادگی توفان را نمیبیند؛ توفانی که در پس قلبهای بیآلایش شخصیتهای فیلم، از گذشته تا به امروز، برپاست و هر کدام با لبخندی بر لب، سعی در پنهان کردنش از جهان و کنار آمدن با آن دارند.
«در دنیای تو ساعت چند است؟» فیلم عشقهای یک طرفه است و عشق اگر یک سویه باشد، دردی دو چندان دارد. عشقِ یک سویه، توفانی است که عاشق را بیرحمانه در مینوردد و این موضوعی است که به نظر میرسد از نگاه تیزبین منتقدانی که بر این اثر نقد نگاشتهاند، مغفول مانده است.
این عشق یکسویهی جانگداز، در طول فیلم بین همه شخصیتها دو به دو دست به دست میشود. فرهاد عاشق گلی است و گلی او را نمیبیند؛ گویی که فرهاد نامرئی یا بخشی از دیوار است. گلی دلش از گذشته پیش علی یاقوتی جا مانده و حالا درگیر آنتوانی است که در خلال داستان با اشاراتی غیرمستقیم و ظریف، در مییابیم با یکدیگر رابطه شکرآبی دارند و علیرغم گذشت سالهای طولانی، حتی با یکدیگر پیمان رسمی زناشویی نبستهاند.
حوا، مادر گلی با ظرف حنایی در دست، دل به مهر آقای تجویدی جوان میبندد و عکاس، هنگامی که تصویر دختر با لبخندی معنادار، در شیشه پنجرهی بالای سر تجویدی جوان افتاده، آن لحظه را ثبت میکند. آقای تجویدی جوان اما تحصیل در خارجه را به لبخند حوا ترجیح میدهد و او را با عشقی یکسویه تنها میگذارد و وقتی در مییابد که دختر جوان، با ابتهاج نامدار، پدر گلی، پیمان زناشویی بسته است، ورق برمیگردد. حالا تجویدی است که سالهای طولانی و حتی پس از مرگ حوا با عشقی یکسویه دست و پنجه نرم میکند و به قاب عکسی که لبخند معنادار دختر روی آن نقش بسته، دل خوش کرده است.
پدر گلی به همسرش حوا، یعنی مادر گلی عشق میورزد. زن اما بنظر میرسد از وصلتش ناراضی است و باز، عشق یک سویه به مخاطب تیزهوش، سیلی میزند. گریههای طولانی مادر گلی در خودروی قدیمیشان و روایت مرد پیشکار مبنی بر اینکه «خانم همیشهی خدا مریض بود و آقا با این ماشین ایشان را به دکتر میبرد» و بدگوییهای حوا از همسر مُردهاش نزد فرهاد، نشانهی ظریف دیگری است که نارضایتی حوا از زندگیاش با پدر گلی را مینمایاند و بیننده را با چهره تلخ عشق یک سویه آشنا میکند.
یزدانیان هنرمند که نویسندگی فیلمنامه را نیز خودش بر عهده گرفته، ظریف و ماهرانه موضوع «عشق فرهاد به گلی» را به عنوان پررنگترین قسمت این اثر سینمایی، در طول فیلم جاری و ساری میکند. به بیانی دیگر، بیننده چنان در عشق بیآلایش و صادقانه فرهاد به «گیلهگل ابتهاج» جادو میشود که ممکن است به سادگی نشانههای «عشقهای یک سویه» را نبیند و این، اجحافی بزرگ در حق فیلم به شمار میرود.
با این همه اما اوج هنر صفی یزدانیان در به تصویر کشیدن عشق حوا، مادر گلی، به فرهاد، است؛ پسری که حوا به خوبی میداند عاشق دخترش گلی است و برای کنار آمدن با دوری گلی و التیام عشق یکسویهی سالهای دور و درازش، راهی منزل او شده. حوا اما به عاشقِ دختر خویش، دل میبازد.
پدیدهای که موضوعی آوانگارد در سینمای ایران به شمار میرود و تاکنون آثار انگشت شماری با این مضمون تولید شده است.
فرهاد آن قدر عاشق است که گرچه متوجه عشق حوا به خود شده، با این حال دست نمیکشد. خود را به نادانی میزند و در پی نزدیکی به اندک نشانههایی از حضور معشوقهی سالهای دور و درازش در آن خانه، صمیمیتهای مبالغهآمیز حوا و تلاش نامحسوسش برای دلربایی را برمیتابد و به معاشرت هایش با حوا ادامه میدهد.
صفی یزدانیان با هوشمندی و نکتهسنجی بیمانندی، بی آنکه ذرهای از عرف خارج شود و با عبور از خطقرمزها هنجارشکنی کند، نشانههای زیادی از این عشق ممنوعه، یک سویه و نامناسب، در دسترس بینندهی تیزبین، قرار داده است که با توجه به محدودیتهای سینمای ایران، شاهکار به شمار میرود.
شاید بتوان از بیخبری گلی نسبت به حضور مداوم، مستمر و تقریبا همیشگی فرهاد نزد مادرش حوا طی سالیان طولانی، بهعنوان اصلیترین نشانهی این عشق ممنوعه یاد کرد. در واقع، حوا در زمان حیاتش، گرچه هر روز ساعات زیادی را در کنار فرهادِ عاشق سپری میکرد، حضور فرهاد را از دخترِ دور از وطنش پنهان کرده بود و گیلهگل ابتهاج، پنج سال بعد از مرگ حوا در بازگشتش به خانه، این حقیقت را از زبان خالهجانش شنیده بود.
قصه عشقهای یک سویه و ناکامیهای قهرمانان داستان در فیلم «در دنیای تو ساعت چند است؟» بیننده را به یاد شعر معروف گروس عبدالملکیان میاندازد. به راستی «کدام پل در کجای جهان شکسته است که هیچ کس به خانهاش نمیرسد» و هیچ عاشقی به معشوقش؟
با این همه اما سرانجام، چرخهی عشقهای یک طرفه شکسته میشود و این ناکامی عاشقانه که به روند مرسومی در فیلم تبدیل شده است، عاقبت خاتمه مییابد.
آنجا که گلی از پشت پنجره، فرهاد را در حالی که روی سرش بالانس زده میبیند، همان نقطه جادویی شکست طلسم عشقهای یک سویه است. بالانس زدن فرهاد نشانه است. فرهاد وارونه شده! سرش پایین و پاهایش بالا قرار گرفته و این مژدهای است که خبر از وارونه شدن چرخه عشقهای یک سویه دارد و نوید بوی بهبود از اوضاع جهان عاشقانهی فرهاد میدهد.
معجزه اتفاق افتاده و گیلهگل، تماس تلفنی با آنتوان را ناتمام رها می کند و به سوی فرهادی که دارد از فرط عاشقی دیوانه بازی در میآورد میشتابد. گویی هیجان کارهای عجیب و غریب اما صمیمی فرهاد را به یکنواختی رابطهی نه چندان محکمش با آنتوان ترجیح میدهد و او را کنار میزند.
سکانس آخر، حجت را بر بیننده تمام میکند و آنجا که فرهاد ناگهان تصمیم میگیرد شب را در خانهی خانواده ابتهاج بخوابد و روی میز دراز میکشد و با لبخندی به لب و چشمهایی خسته رو به گلی میگوید «ارزشش را داشت»، مخاطب باور میکند که معجزه اتفاق افتاده است؛ داستان عشق های یک سویه تمام شده و تحمل چهل سال درد و رنج عشق یکسویه، برای رسیدن به نقطه عشق متقابل، ارزشش را داشته است.
«در دنیای تو ساعت چند است؟»، فیلمی عاشقانه به شمار میرود که اگر عشق یک سویه و البته ممنوعهی حوا به فرهاد را در آن انکار کنیم، همهی وزن و ارزش خود را از دست میدهد و از اثری عمیق، ماندگار و فاخر، به فیلمی عاشقانه و سطحی و گیشه پسند تبدیل میشود.
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- با بازی لیلا حاتمی و حامد بهداد؛ «پیر پسر» برگزیده روتردام شد
- «نبودنِ» علی مصفا در سینماتک خانه هنرمندان ایران
- بیتا فرهی به خانه ابدی بدرقه شد
- «تجربه»ی آذر با گفتوگویی متفاوت با علی مصفا روی پیشخوانِ مطبوعات
- در انتظار جغدی خیالی به نام هِدا/ نگاهی به فیلم «نبودن»
- لیلا حاتمی در فیلم سینماگر سرشناس آمریکایی
- هممسیر، با عشق و حرمان/ نگاهی به فیلم «تصور»
- برای فیلمی ساخته علی مصفا؛ جایزه بهترین تدوین جشنواره اسکاتلندی به هایده صفی یاری رسید
- در سکوت اهل تاریخ/ نگاهی به سریال «شبکه مخفی زنان»
- سه فیلم سینمایی پروانه نمایش گرفتند
- رییس سازمان سینمایی به خانمها تبریک نگفت/ پیام تبریک خزاعی در پی موفقیت سینماگران در ونیز و مسکو
- اهدای یک جایزه ایتالیایی به لیلا حاتمی
- چرا داوری لیلا حاتمی در ونیز مهم است؟
- لیلا حاتمی داور جشنواره ونیز شد
- سهم سینماگران ایرانی در داوری جشنواره کن
نظرات شما
پربازدیدترین ها
آخرین ها
- چهار مستند ایرانی در جشنواره هات داکس
- به انتخاب تماشاگران و به یاد شانتال آکرمن؛ ۱۵ روز سینماگران جشنواره کن جایزه جدید میدهد
- رقابت «آنیتا، گمشده در اخبار» در جشنواره استانبول
- پایان تور کنسرت علیرضا قربانی در تهران
- تلفیق شادی و شایستگی؛ نگاهی به برنامه «آی نسیم سحری عید شد»
- همکاری دوباره با یونیورسال؛ کیلین مورفی وارد ماجراهای جنجالی زغال سنگ آمریکا شد
- نگاهی به سریال افعی تهران
- علی اصغر رضایی نیک درگذشت
- ۱۰ روز مانده به شروع اجرا؛ نمایشِ بهرام افشاری ۲ میلیاردی شد
- برنامه تعطیلی سینماها در شبهای قدر
- به کارگردانی مهیار علیزاده؛ بازیگران نمایش «و تو هم برنگشتی» معرفی شدند/ اولین حضور شمس لنگرودی در تئاتر
- کنسرت «علیرضا قربانی» / گزارش تصویری
- بهار «مولوی» با متن محمد چرمشیر آغاز میشود
- شروع فیلمبرداری فیلم «پیکی بلایندرز» از ماه سپتامبر با حضور کیلین مورفی
- الهه نوبخت داور بخش اصلی جشنواره هلند شد
- جایزه جشنواره فریبورگ به ایران رسید
- جایزه جشنواره فریبورگ به ایران رسید
- «شیرین»، مثل عشق زنانه
- تلاش برای تحریف تاریخ/ نگاهی به فیلم «پرویزخان»
- فریاد، فضیلت است/ یادداشتی بر فیلم «داگویل» با نگاهی به پرفورمنس «ریتم صفر» مارینا آبراموویج
- جورج میلر با «فیوریوسا» به کن میرود
- نمایشگاه بینالمللی قرآن کریم با حمایت همراه اول در حال برگزاری است
- سفری به سوی ناشناخته ها
- فرامرز اصلانی درگذشت
- پوسترهای ۲ بخش جنبی جشنواره کن منتشر شدند
- جان تراولتا در یک فیلم درجه ۳ دیگر بازی کرد/ نمایش در آوریل
- عیدی همراه اول با سبدی از محصولات دیجیتال
- احمدرضا عابدزاده از عوامل «پرویز خان» شکایت کرد
- صدور پروانه نمایش غیرسینمایی برای ۴۱ اثر
- اجرای طرح «اکران شبانه» سینماها در تعطیلات نوروز
خیلی متن قوی و نگاه نو به این فیلم بوده
خیلی خیلی خوشحال شدم از خوندن متن
منتظر نقد های دیگه شما هستیم