
«عددهای نشده» نام نمایشی است به نویسندگی و کارگردانی محمد میرعلی اکبری که در خلاصه داستانش آمده است؛ داستان افرادی که رویا و آرزوی بسیار داشتند و دارند و هیچ عددی نشده اند. نمایشی با بازی سیامک ادیب، محمد الله دادی، علی راسخ، مسعود شاکرمی، محمد صدیقی مهر، آیه کیان پور، پریسا محمدی و مهدی نصرتی که در سالن شماره سه پردیس تئاتر شهرزاد اجرا می شود.
از «پولانسکی» تا «پولانسکی باز»هایی که عددی نشدند
محمد میرعلی اکبری در مورد چگونگی شکل گیری نمایش «عددهای نشده» توضیح داد: بهمن سال ۹۶ نمایشی داشتم به نام «پولانسکی» در تماشاخانه پالیز در مورد زندگی رومن پولانسکی که حالت کولاژی داشت از زندگی اش و فیلم هایش و بخش هایی از آن هم در ایران می گذشت، این بخش ها شاید دو یا سه صحنه بود در مورد دو آدمِ علاقه مند که می خواهند در ایران فیلم بسازند و کارهای پولانسکی را پیگیری می کنند. با بچه های گروه مان که صحبت کردم تصمیم گرفتیم بخش هایی را که در ایران می گذشت جدا کنیم و شکلی نمایشی به آن بدهیم که حاصلش شد «عددهای نشده» و اجرای آن در سال ۹۷٫
کارگردان «سفر به نهایت دور» ادامه داد: من ۲۵ فیلم کوتاه ساخته ام و فیلمنامه نویس هم بوده ام و آن را تدریس می کرده ام. سینما و در این جا به شکل مشخص پولانسکی، دغدغه ام است هر چند تئاتر همواره دغدغه اصلی ام بوده است.
یک کمدی وودی آلنی و پیانوی شوپن
او در مورد طنزی که در کارش دیده می شود هم توضیح داد: نخستین بار است که کاری سراسر کمدی انجام داده ام. معمولاً در کارهایم رگه هایی از طنز دیده می شود ولی نه به این صورت در سرتاسرش. تصمیم گرفتم چنین ژانری را امتحان کنم چون دلم می خواست بتوانم مخاطبان بیشتری را سمت خود بکشانم. با خودم گفتم بگذار این بار کار کمدی کنم و ببینم موفق می شوم یا نه. من به سمت یک کمدی وودی آلنی رفتم چون به کارهای وودی آلن علاقه بسیاری دارم و دلم می خواست انجامش بدهم. در میانه کار هم که شروع به استفاده از موسیقی شوپن به عنوان موسیقی متن کردم به خاطر همان فضای وودی آلنی بود. من کمدی وودی آلن را دوست دارم و وودی آلن به موسیقی کلاسیک علاقه بسیاری دارد. شوپن و پیانویش نیز به نظرم فضای خوبی در کارم ایجاد کرد.
کاری مینیمال مناسب برای اجرا در سالن های خصوصی
میرعلی اکبری در مورد طراحی صحنه نمایش «عددهای نشده» توضیح داد: ما وقت زیادی برای رساندن این نمایش تا اجرا نداشتیم و یکی از معضلاتمان همین طراحی صحنه بود.
چیزی به ذهنمان نرسیده بود تا اینکه پریسا محمدی به عنوان طراح صحنه ایده ای کاربردی داد که از نیمکت و تخت استفاده کنیم که هم بتواند فضا را بشکند و هم بتوانیم در سالن شماره سه پردیس تئاتر شهرزاد از آن استفاده کنیم. طرح او کمک زیادی به من کرد که بتوانم کار را سرپا کنم. من طرحش را دوست دارم و اساساً کار مینیمال را می پسندم. مینیمال البته نه به این معنا که چون پول نداریم برویم سراغ کار مینیمال، بلکه شیکی اش را دوست دارم.
البته این شیوه طراحی صحنه در شرایطی که سالن های خصوصی هر شب در هر سالنشان میزبان سه اجرا هستند کمک زیادی به گروه اجرایی می کند که راحت تر جابه جا شوند و بعد از هر اجرا خیلی سریع دکور را جمع کنند.
بازی با ساختار اپیزودیک و شبه اپیزودیک
او در مورد ساختار اپیزودیک کارش هم گفت: من کارهایی با ساختار اپیزودیک و شبه اپیزودیک زیاد دارم. شاید چون ابتدا با فیلمنامه نویسی شروع کردم و بعد به سراغ نمایشنامه نویسی رفتم خیلی از نمایشنامه هایم ساختاری شبیه به فیلمنامه دارد. یعنی صحنه های مجزا و اپیزودیک را بسیار تجربه کرده ام. البته در کارهای جدیدم به سراغ نمایشنامه های کلاسیک رفته ام که در یک مکان می گذرد، یعنی برخلاف کارهای قبلی ام به آثار کم پرسوناژی روی آورده ام که در یک مکان و زمان واحد می گذرند. بعد از ۲۰ سال نوشتن به این سمت چرخیده ام اما ساختار اپیزودیک ریشه اش در همان مدل قبلی است که می نوشتم.
آنهایی که عددی نشدند ولی همچنان زندگی می کنند
میرعلی اکبری در پایان در مورد شخصیت شروین و عنوان نمایشش هم تصریح کرد: شروین، شخصیتی است که منحنی اش کاملاً معلوم است. کلی آرمان و ایده دارد و عاشق کارهای آنجلوپولوس و تارکوفسکی است اما سرانجام به تله فیلم سازی روی می آورد و در جامعه ای که در آن زندگی می کند ذوب می شود و نمی تواند دوام بیاورد. «عددهای نشده»، داستان شخصیت هایی است که در زندگی شان عددی نشده اند، به آرمانشان نرسیده اند ولی یک آدم اند و زندگی می کنند. خیلی هم زیادند. شاید خود من هم یکی از آنها باشم. وقتی به خودم نگاه می کنم و به ۲۰ سال قبلم، می بینم ایده های بسیاری برای شغلم داشتم. داستان انسان هایی که عددی نشدند ولی همچنان زندگی می کنند. شرایط در ایران به گونه ای است که تو باید در موقعیت های خاصی باشی که بتوانی به آنچه می خواهی برسی یعنی ضابطه محور نیست که براساس ضوابط کاری انجام دهی و به آنچه می خواهی دست پیدا کنی. من نمی خواستم فقط تلخی این ماجرا را نشان دهم و به تکه هایی زهرآلود و تلخ بسنده کردم و کلیت ماجرا همان طنزی است که اشاره کردم.
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
نظر شما
پربازدیدترین ها
آخرین ها
- نقدی بر مستند گفتوگومحور از پگاه آهنگرانی؛ پرترهای در فضای بسته
- نمایشنامههای بهرام بیضایی؛ کلید درک جامعهشناسی خودکامگی در ایران
- مژده شمسایی: پیکر بهرام بیضایی در آمریکا به خاک سپرده میشود
- «ایرانم» علیرضا قربانی به تبریز رسید
- در رثای مردی که از فرهنگ ایران نوشید/ بیضایی؛ دلباخته شاهنامه
- بیضایی در بزنگاه ادبیات کهن و مدرن
- توجه ویژه لوموند به درگذشت بهرام بیضایی
- ایران را می شناخت/یادداشت احمد مسجد جامعی درباره بهرام بیضایی
- به یاد استاد بیضایی؛ صدایی که نه فریاد بود، نه خطابه
- برای بهرام بیضایی/ اسطوره همیشه زنده
- زبان بهمثابه مقاومت؛ در یادِ بهرام بیضایی
- در اندوه فقدان چهره شاخص موج نو سینمای ایران؛ بازتاب جهانی درگذشت بهرام بیضایی
- با موافقت شورای پروانه فیلمسازی؛ پروانه ساخت سینمایی برای ۷ فیلمنامه صادر شد
- در پاسداشت استاد بیبدیل هنرهای نمایشی ایران/ بیضایی، تاریخ و علامت تعجب
- در سوک سیاوش که از شاهنامه رفت
- یادبود بهرام بیضایی؛ ایرانی بودن بار بزرگی است بر دوش ما
- بریژیت باردو درگذشت
- برای رفتن غریبانه شیرین یزدانبخش؛ وصیتی به مثابه گلایه
- «کفایت مذاکرات» و خندههایی که از دل موقعیت میآیند
- «پرهیجان: نبرد برای اوبر»؛ چطور میتوانیم آرزوی شکستِ نجاتبخشمان را داشته باشیم؟
- درباره بازیگران زن مولف سینمای ایران/ ترانه علیدوستی؛ آخرین بازیگر زن مولف
- درباره اهمیت خواندن فیلمنامه اشغال بیضایی پس از جنگ ۱۲ روزه /بیگانه آزادی نمی آورد
- بهرام بیضایی درگذشت
- «موبهمو»؛ خط به خط، نفس به نفس، چهره به چهره
- در بیست و چهارمین دوره جشنواره؛ ۱۴ اثر از سینماگران ایرانی در داکا نمایش داده میشود
- از ۱۰ دیماه؛ «مرد خاموش» به سینماها میآید
- «بامداد خمار»؛ در منزلت فرودستی
- در ستایش سینمای بیچیز؛ همه چیز داشتن در عین بی چیزی
- آیین پایانی یازدهمین دوره انتخاب آثار برتر ادبیات نمایشی / گزارش تصویری
- شیرین یزدانبخش درگذشت





