تاریخ انتشار:۱۴۰۳/۰۸/۲۲ - ۱۳:۰۸ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 202184

یادداشتی کوتاه در مورد تئاترِ ناصدا
به کارگردانی مهدی برومند و تهیه کنندگی سارا بهرامی
ماهان حیدری

تئاتر ؛ ستاره نمی خواهد ؛ ستاره می سازد ؛
تئاتر باید خود ستاره باشد ؛ عشق بیآفریند و زندگی..
ناصدا ؛ خود یک ستاره است بر صحنه ی تئاتر ؛
هرجا توانستی مردمِ این سرزمین را به فکر فرو ببری ؛ حتما برنده شده یی و مهدی برومند یک برنده است ؛ کارگردانی که پیداست قبل و بعد از این نمایش سختیِ بسیار کشیده و باز هم قرار است بکشد اما پرواضح است که قصدِ تسلیم شدن ندارد ؛ او به مسیرِ متفکرانه ی خاص اش معتقد است و نشان می دهد که ادراکِ صحیحی از کلمه ی مقدسِ تئاتر دارد.
از همان آغازِ نمایش ؛ پیداست که قرار نیست با نمایشی بی هویت رو به رو شویم ؛
از همان آغاز پیداست که می خواهد دست بگذارد رویِ نقطه ی حساسی از روح و جان ات.. و موفق است ؛ همین کار را می کند.
کارگردان توانسته هارمونیِ خوش ترکیبی از بازی و نور و صدا را بر صحنه خلق کند..
بازیگرانِ این نمایش نازنین کیوانی و مرتضی تقی زاده آنقدر واقعی به هم متصل اند که رشته ی احساساتشان اگر تماشاگر را به گریه نیندازد حتما به بغضی در گلو خواهد رساند.
در صحنه ی تراژیکِ مرگِ پدر ؛ مرتضی تقی زاده تحسین برانگیز است ؛ تلفیقِ شوک ؛ خنده ؛ گریه و ادامه…
روندِ رسیدن به جنونِ تدریجی را خوب از آب در آورده و می توان گفت بازیگری تازه نفس در تئاتر متولد شده است.
و نازنین کیوانی که نقش اش را بر صحنه بازی نمی کند زندگی می کند..او از ابتدا تا انتهایِ نمایش با انتقالِ حسِ هنرمندانه اش چنگ می اندازد به قلب و احساسِ تماشاگر..ریتم در بدنِ منعطف اش به خوبی جریان دارد و سولوهایِ رقص اش بر صحنه درخشان اند و به یاد ماندنی ؛
او مستعدِ ستاره شدن است.
نمایشنامه ی روانشناختیِ عباس جمالی ؛ تلنگری به تماشاگر است که یادش بماند ؛ کودکی نقطه ی عطفِ تمامِ زندگانی ست.
تئاتر ؛ اگر تئاتر باشد حتما درمانِ درد است و ناصدا ؛ یک تئاتر است.

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

 

آخرین ها