تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۱۲/۰۵ - ۰۷:۳۷ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 12404
 واقعیت این است که فیلم «آبنبات‌چوبی» در مقایسه با فیلم‌هایی که محمدحسین فرحبخش کارگردانی کرده و به‌طورکلی در قیاس با خودش حرکتی به جلوست. هرچند که این تهیه‌کننده سینما «موفقیت در گیشه» را معیار اصلی حیات و بقای سینمای ایران می‌داند؛ چه درست و چه غلط، سایه این نگاه را هم این روزها در برنامه تلویزیونی «هفت» می‌بینیم. به گزارش سینماسینما گپی کوتاه با محمدحسین فرحبخش را می‌خوانید:

 از اینکه فیلمتان به بخش مسابقه سینمای ایران جشنواره فیلم فجر راه یافت، ‌چه احساسی داشتید؟
طبعا مثل هر فیلم‌سازی از این بابت خوشحال شدم. حتما سعادت یار ما نبوده فیلممان نامزد شود و جایزه بگیرد. اما با تمام اینها به نظرم سی‌وچهارمین جشنواره فیلم فجر، بهترین دوره جشنواره از نظر اجرائی و تنوع فیلم‌ها بود.
 کدام‌یک از فیلم‌های این دوره جشنواره را دوست داشتید؟ ‌
امسال فیلم‌های خوب زیاد بود. اما خودم بیشتر از همه فیلم «سیانور» را دوست داشتم. چون آن فضا را از نزدیک لمس کرده بودم.
 چطور شد امسال دوباره کارگردانی کردید و چهارمین فیلم خود را ساختید؟
فیلم اولم را در سال ١٣٨١ ساختم و تا سال ١٣٩٠ بین دو فیلمم فاصله افتاد. بعد دیدم در حال پیوستن به ملکوت اعلی هستم و باید کاری کنم. پشت‌سرهم دو، سه قصه مثل «زندگی خصوصی»، «مستانه» و «آبنبات‌چوبی» سراغم آمد که دلم خواست آن را بسازم. به‌هرحال دوست داشتم امسال فیلمی را کارگردانی کنم.
 کدام‌یک از فیلم‌هایتان را بیشتر دوست دارید؟ ‌
اگر ۵٠ فیلم دیگر هم بسازم هیچ فیلمی را مانند «زندگی خصوصی» دوست ندارم. چون نگاه اعتقادی من است. اما معتقدم فیلم «آبنبات‌چوبی» از نظر نگاه سینمایی و کارگردانی بهترین فیلم من و منسجم‌تر است. بااین‌حال «آبنبات‌چوبی» هم به معضل اجتماعی اشاره دارد؛ معضلی که اگر مسئولان فرهنگی، امنیتی و اجرائی ما به آن توجه کنند می‌توانند هرچه‌زودتر در جامعه جلو برخی اتفاقات ناگوار را بگیرند.
 یعنی خواستید آسیب‌شناسانه به مسائل نگاه کنید؟ ‌
صددرصد. به نظرم «آبنبات‌چوبی» آسیب‌شناسانه‌ترین فیلم من است. شاید بعد از «آواز قو» هیچ فیلمی این‌قدر آسیب‌شناسانه نبوده است.
 البته آنجا فقط تهیه‌کننده بودید؟
بله، در آن فیلم من تهیه‌کننده بودم. اعتقاد هم دارم که معرف هر فیلمی تهیه‌کننده است. در دنیا هم همین‌طور است. منتها در سینمای ایران به دلیل ریل‌‌گذاری‌های انحرافی که از گذشته شروع شد، فیلم‌ها کارگردان‌محور شدند.
 البته معتقدم فیلم‌هایی که خودتان کارگردانی کرده‌اید، ‌بهتر از فیلم‌هایی است که تاکنون تهیه‌کننده آن بوده‌اید. در این صورت کارگردان‌محوربودن هم چیز بدی نیست؟
من کلی‌تر به مسئله نگاه می‌کنم. اصل سینما بر تهیه‌کننده استوار است. در تمام دنیا همین‌گونه است. اما در سینمای ایران به این نکته توجه نمی‌شود.
 مهم‌ترین معضل سینمای ایران تهیه‌کنندگان کارنابلدند که سودای تجارت دارند و نه نیت فرهنگ و هنر… .
در نتیجه در سینمای ایران تهیه‌کننده تربیت نمی‌شود و همه هم مثل شما به این نتیجه رسیده‌‌اند که معضل اصلی سینمای ایران قبل از فیلم‌نامه، تهیه‌کنندگی است.
 از نظر شما تهیه‌کنندگی یعنی چه؟ ‌
تهیه‌کننده به معنای عملی منظورم است. یعنی یک فرد که عمل تهیه‌کننده را عهده‌دار باشد؛ چه در مقام فیزیکی و چه در مقام تفکر. اندیشه فیلم در دست تهیه‌کننده است. بارها گفته‌ام اگر این حرف من شرک تلقی نشود، فیلم‌ساز یک جور خالق است. چون از عدم، زندگی به وجود می‌آورد. منتها این قدرت و تفکر از سوی خداوند به او اهدا شده است. اما بقیه هنرها چنین موردی ندارند. حالا برسیم به فیلم «آبنبات‌چوبی». معتقدم اگر همه مسئولان وظیفه‌شان را درست انجام دهند، چنین اتفاقی که در فیلم می‌افتد در خانواده‌ها نمی‌افتد. در اثر عدم مسئولیت‌شناسی مسئولان است که چنین اتفاقاتی رخ می‌دهد و به نظرم آسیب‌شناسی درستی در این فیلم شده است.
 فکر می‌کنید تهیه‌کننده‌ای که استودیو و سازوکار تهیه‌کنندگی ندارد، ‌چگونه می‌تواند اعلام موجودیت کند؟
این حرف کاملا درست است. به قول شما با یک گل بهار نمی‌شود. با وجود انتقادات ما به سیاست‌گذاران دهه ۶٠ معتقدم که آنها اتفاقا قواعد را وضع کردند. چون قبل از انقلاب قواعدی نداشتیم، اما اتفاقا سینما داشتیم.
 یعنی آن فیلم و سینمایی که قبل از انقلاب ساخته می‌شد و بابت آن فیلم‌ها بعد از پیروزی انقلاب، ناچار شدیم سینما را از نو بسازیم؟!
اما همان فیلم‌هایی که قبولشان ندارید، وجه سرگرمی داشت. چون هنوز اعتقاد دارم که سینما سرگرمی است. امام (ره) در بهشت‌زهرا(س) فرمایشی داشتند که همگان می‌دانند. دو، سه جمله در مورد سینما گفتند و هنوز کسی در مورد آن جملات تحقیق نکرده است. بعد از ٢٠ سال که بازدیدی از کشورهای عربی حاشیه خلیج‌فارس داشتم، ‌تازه معنی گفته ایشان را فهمیدم. ایشان فرمودند: «سینما از مظاهر تمدن است». دیگر اینکه ایشان فرمودند: «ما با سینما مخالف نیستیم، با فحشا مخالفیم». ایشان این حرف را ١٢ بهمن سال ۵٧ فرمودند. یعنی اگر همان سینمای قبل از انقلاب فحشا نداشت، امام (ره) با آن مخالف نبود. فحشا قاطی آن سینما شده بود. فحشا در همه صنوف می‌تواند وجود داشته باشد. فحشا وارد یک صنف که می‌شود آن را آلوده می‌کند. آن فحشا را هم رژیم فاسد پهلوی وارد سینما کرده بود و شاید خیلی از سینماگران هم آن زمان مخالف بودند. قبل از انقلاب سینما قواعد نداشت. یکی از بدبختی‌ها در سینمای قبل از انقلاب این بود که بنیان‌گذاران و سرمایه‌دارانش، کاباره‌دارها و قمارخانه‌دارها بودند و این تفکر در سینما حاکم شده بود. مثلا عطاءالله زاهد در دهه ٣٠ فیلم ساخته است. اتفاقا نگاه اسلامی هم داشت. اما ایشان بعد از چهار، پنج‌سال از سینما کنار می‌رود و بعد از انقلاب دوباره برمی‌گردد. خوشبختانه به یمن انقلاب اسلامی قواعد به وجود آمد. قبل از انقلاب کل تجهیزات و آکسسوار صحنه پشت یک پیکان جا می‌شد.
 و البته در اغلب فیلم‌ها همان اشیا هم دیده می‌شد.
بله و در همه فیلم‌ها هم تکرار می‌شد. اما الان اگر بخواهیم یک کلوزآپ در خیابان بگیریم، ۵٠ نفر پشت صحنه هستند و هرکسی مسئولیت خاص خودش را دارد. بااین‌حال دهه ۶٠ که ریل‌‌گذاری کردند اجازه ندادند تهیه‌کننده حضور داشته باشد. چون ابزار همه این قواعد باید در اختیار فرمانده که همان تهیه‌کننده است، ‌باشد و درنهایت منجر به این شد که بالغ بر ٩٧درصد سینمای ایران دولتی شده. الان هم سینمای ما از نظر قواعد با دنیا برابری می‌کند. اما اصل سینما را نداریم و باید مسئولی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی حرکت متحولانه‌ای انجام دهد و بگوید سینما، سرگرمی است. حال اگر کسی اندیشه‌ای هم دارد باید دستش را بوسید. اما اگر فقط اندیشه و سرگرمی باشد فایده ندارد.
 با وجود نمایش فیلم در جشنواره برای اکران عمومی، فیلم شما اصلاحیه نخورد؟ ‌
دو، سه پلان بود که سگی به یک نفر حمله می‌کرد و گفتند به‌خاطر خشونت حذف شود. ولی خوشبختانه باید بگویم که به فیلم پروانه نمایش برای اکران عمومی هم داده‌اند.
 چرا در فیلم‌هایی که خودتان کارگردانی می‌کنید غیر از  وجه سرگرمی، ‌تمایل دارید پیام اخلاقی هم بدهید؟
در جایی که تهیه‌کننده هستم با زمانی که کارگردانم فرق می‌کند.
 البته من پشت‌صحنه‌های فیلم‌هایی را که تهیه کردید دیده‌ام که در کار کارگردان دخالت می‌کنید. چرا؟ ‌
اینکه می‌گویند فرحبخش در کار کارگردان دخالت می‌کند درست نیست. زمانی که می‌خواهم کارگردانی کنم، سوژه‌هایی را پیدا می‌کنم که از طریق چشم خودم وارد شوم.
 اما پشت‌‌صحنه‌ها نشان می‌دهد همیشه کنار کارگردان هستید؟
من مدیریت می‌کنم نه دخالت. وظایف تهیه‌کنندگی‌ام را انجام می‌دهم. اگر بقیه تهیه‌کنندگان در دفترشان پا روی پا می‌اندازند و چای می‌خورند به من ارتباطی ندارد. مثلا زمانی که تست گریم داریم، از صبح سر صحنه هستم.
 جوابتان به دلواپسانی که به فیلم اعتراض می‌کنند، چیست؟
خداوند در قرآن می‌فرماید وقتی به جاهلان رسیدید بگویید سلام علیکم. من نه اصولگرا هستم و نه اصلاح‌طلب. چون اینها را کوچک‌تر از آن می‌دانم که در قالبشان باشم. من پیرو اهل بیت(ع) هستم. نیازی ندارم در گروه و باندی باشم. ضمن اینکه به همه‌شان احترام می‌گذارم. کسی که بخواهد تفکر دیگران را محدود کند به نظرم مکتب اهل‌بیت(ع) را محدود می‌کند. ما قبل از انقلاب پای منبر کسی مانند آقای مطهری نشسته‌ایم. امام‌صادق(ع) می‌فرماید اگر کسی از ما و قرآن جلو بیفتد، هلاک و کسی هم عقب بیفتد، رفوزه می‌شود. پس اگر می‌خواهد قبول شود باید شانه‌به‌شانه ما حرکت کند. ما فرهنگ غنی اهل‌بیت را داریم و هرجا اشکال داشتیم به متخصص آن مراجعه می‌کنیم. متخصص فرهنگ اهل‌بیت(ع) هم معلوم است کیست. اما در خط‌بازی و جناح‌بازی نیستم و گوشم هم به اینها بدهکار نیست. این سه عنوان در هر مکتبی که باشد من مخلص آنها هستم، «کلامُکمْ نُورٌ وَ عَادَتُکمُ الْإِحْسَانُ وَ سَجِیتُکمُ الْکرَمُ» یعنی هرکسی این روش را در پیش بگیرد من پشت سرش می‌روم و با بستن تفکر هم به‌شدت مخالفم.
 آقای فرحبخش! شنیدم در جایی گفته‌اید که باید به منتقدان، آبنبات‌چوبی بدهید. منظورتان از این حرف چه بود؟ ‌
من چنین حرفی نزدم و هرجا کسی از قول من گفته شدیدا تکذیب می‌کنم. اتفاقا من همیشه برای منتقد واقعی صددرصد ارزش قائلم حتی اگر مخالف کامل من باشد. مشکل من با منتقدنماست. حتی معتقدم برای فیلم‌ساز، منتقد از تماشاگر هم مهم‌تر است. چون به دلیل سوادش از نظر فنی ایرادات فیلم را می‌گیرد و کارگردان می‌تواند آن اشکالات را در فیلم بعدی مرتفع کند.

منبع: روزنامه شرق

لینک کوتاه

نظر شما


آخرین ها