تاریخ انتشار:1403/08/22 - 16:59 تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 202189

نشست اکران و نقد و بررسی فیلم سینمایی «سودابه»، در روز دوشنبه ۲۱ آبان ۱۴۰۳ در آمفی‌تئاتر فرهنگسرای اندیشه، برگزار شد.
به گزارش سینماسینما، محمدعلی سجادی، کارگردان فیلم «سودابه» در این نشست، با اشاره به علاقه‌ی شخصی خود به رازوارگی در سینما و ادبیات، گفت: اساساً فرهنگ ما رازواره است، برای همین حافظ را دوست داریم یا اسطوره‌باور هستیم. بیش از ۴۰سال از ساخت نخستین فیلمم گذشته و این‌گونه سینما را در بیشتر فیلم‌هایم دنبال کرده‌ام.

وی افزود: ما یک‌سری قواعد در سینمای وحشت یا هارور داریم که المان‌های مشخصی دارد و در آثار کلاسیک هم به‌چشم می‌خورند، اما من در «سودابه» این قواعد را شکستم و بیشتر به سمت واقع‌گرایی رفتم. تماشاگر سبقه‌ای از این فیلم‌ها دارد اما من برخلاف آن ویژگی‌ها، سراغ چرخش داستانی و شخصیت‌ها رفتم.

این کارگردان و تهیه‌کننده گفت: من گرفتار یک داستان دلهره‌آور نبودم و بیشتر دنبال شخصیت، موقعیت و جغرافیا بودم و مهم‌تر اینکه فیلم، بومی و ایرانی باشد. اینکه سینمای ما قدری مهجور است، به این دلیل است که وجهه‌ی ایرانی‌بودنِ خیلی از فیلم‌ها، زیر سؤال رفته است.

سجادی افزود: اگر فیلم‌ها دقیقاً بر طبق قواعد ژانر خلق شوند، اساساً سینمای پست‌مدرن زیر سؤال می‌رود. هر فیلمی جهان خودش را دارد. من قصد ساختن یک فیلم جنایی-هارور را نداشتم؛ بلکه می‌خواستم خیلی نرم و خطی وارد زندگی شوم. مخاطب باید زندگی واقع‌گرایانه را در فیلم ببیند، از فیلم «چون باد» در تمام فیلم‌هایم، بر خانواده، روابط و جغرافیا تأکید کردم.

وی با انتقاد از شتاب در زیستن و زندگیِ موبایلی، یادآور شد: تأنی و تأمل از ما گرفته شده است. اگر فیلمسازی نمی‌خواهد وارد برش‌ها و شتاب‌ها شود، متهم به ریتم کند می‌شود.

وی گفت: فیلم از نظر من یعنی جزئیات و روابط. پلات و داستان هزاران بار گفته شده؛ چه تعداد داستان تازه وجود دارد؟ آنچه در این میان می‌ماند داستان نیست، فرم و نگاه تازه است.

محسن سلیمانی فاخر، کارشناس و منتقد سینما نیز در این نشست گفت: محمدعلی سجادی، برخلاف ذائقه‌سازی مرسومی که این روزها در ساختار سینمای ایران وجود دارد، عمل کرده و نوعی دیگر از سینمایی که در ایران مهجور است را تجربه کرده است. این قابل ستایش است؛ اما فیلم‌های رازآلود با استفاده از عناصر و نشانه‌های خاص، مخاطب را در فضایی از تعلیق، کنجکاوی و گاهی دلهره قرار می‌دهند. این نشانه‌ها به تقویت حس رمزآلودگی و جذب مخاطب به حل معماها کمک می‌کنند که مهم‌ترین آن‌ها، پیرنگ‌های پیچیده و غیرخطی است که این تغییرات زمانی و چرخش‌های ناگهانی، مخاطب را به تفکر و تفسیر وامی‌دارد؛ اما فیلم سودابه واجد این شرط مهم نیست.

وی به چرخش‌های داستانی و توییست درخشان فیلم که در میانه‌ی آن رخ می‌دهد اشاره کرد و افزود: بخش درخشان فیلم، همین چرخش در روایت و فریب مخاطب است که از دیگر خصیصه‌های این ژانر است.

این منتقد ضمن اشاره‌ به دوگانه‌های ساختاری که در خلق دو خانواده وجود دارد، ادامه داد: بی‌توجهی مهرداد به نیازها و حریم شخصی، به تنفر سودابه از خانه و زندگی با مادرش ختم شد و عزم او را برای نقش‌بازی‌کردن در زندگی جزم کرد و از سوی دیگر، برادر سودابه و همسرش هم تقریباً شرایط مشابهی دارند، اما حریم زناشویی حفظ شده است. اینکه سودابه بدون تلاش برای رهایی از شرایط حاکم، به‌یکباره به این تصمیم می‌رسد جای پرداخت بیشتری داشت، اما تقابل واقعیت و توهم و ازبین‌رفتن مرز بین واقعیت و توهم و خیال، در این فیلم کارکرد درستی دارد.

بهمن عبداللهی، روزنامه‌‌نگار و منتقد سینما نیز در این نشست، با اشاره به اینکه لازم است از سینمای آلترناتیو و متفاوت در تولید و اکران حمایت شود، گفت: در نقطه‌ی شروع ساخت و تولید آثار سینمایی در تمام دنیا، چند رویکرد وجود دارد. نخست آثاری که بر اساس ساختار هنری خلق می‌شوند؛ مثل فیلم‌های زنده‌یاد عباس کیارستمی یا به‌طور نمونه «دیوار» آلن پارکر. دوم کارهایی که شیوه و فرم روایی در آن‌ها مهم‌تر است؛ مثل «هامون» یا آثار وس اندرسون. برخی فیلم‌ها نیز به تعریف خوب یک داستان توجه دارند مانند «کازابلانکا» یا آثار اصغر فرهادی. دسته‌ی دیگری هم به تم یا درون‌مایه اهمیت می‌دهند؛ مثلاً تم استقامت در «راکی» یا تلاش در «بچه‌های آسمان». دست آخر، آثاری را داریم که بر اساس «پیام» ساخته می‌شوند مثل «۱۲ مرد خشمگین» که درباره‌ی تأمل در باب قضاوت‌کردن حرف می‌زند یا در آثار پوران درخشنده که توجه به پیام‌هایی برای کاهش معضلات جامعه در آن‌ها مطرح است. با این تعاریف، در فیلم «سودابه» رویکرد سازنده بر بیان یک قصه استوار است.

این منتقد اضافه کرد: محمدعلی سجادی در تعریف داستانی واقعی، یک روایت خطی را برگزیده که در نقاطی از روند تعریف رویدادها، درست عمل کرده و گاه از آن خارج شده که باعث کندی ریتم و ملال تماشاگر می‌شود.

عبداللهی در بخش دیگری از سخنان خود، گفت: نویسنده در ظاهر، عناصر داستان را طوری چیده که به نظر ماجرایی در ژانر ترسناک قلمداد شود؛ اما به تماشاگر رودست زده و ژانر فیلم در یک‌سوم نهایی به اثری جنایی مبدل می‌شود. گرچه در این بخش، پرداخت درستی نمی‌بینیم و فیلم به ورطه‌ی اثری که دارد پیام می‌دهد می‌افتد.

وی با تأکید بر آثار قابل‌توجه سجادی همچون «بازجویی یک جنایت»، «چون باد» و «تمرین برای اجرا» که ژانرهای متفاوتی دارند، گفت: انتظار می‌رود خروجی چنین داستان بکری در «سودابه»، روایتی با جزئیات و شخصیت‌های شناسنامه‌دار باشد که تا حدی در آن موفق شده اما می‌توانست اثر بهتری باشد.

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

 

آخرین ها