تاریخ انتشار:1395/03/26 - 15:58 تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 18301

قاچاق فیلمسینماسینما ـ علی نعیمی، فروش نسخه قاچاق فیلم سینمایی در پیاده‌روهای خیابان انقلاب. نظیر این جمله خبری طی دو سال گذشته چهار بار به گوش رسید. چهار بار به گوش رسیدن خبری تکان‌دهنده برای سینمای ناتوان ایران که از لحاظ اقتصادی در اوضاع وخیمی به سر می‌برد؛ آن هم بعد از تلاشهای ۹ ساله ستاد مبارزه با قاچاق محصولات فرهنگی، یعنی کوبیدن میخ دیگری بر تابوت سینمای ایران. بحران در حوزه تولید و اکران در حالی کمر سینمای ایران را خم کرده است که یک خبر ناراحت‌کننده و نگران‌کننده دیگر در حوزه نمایش خانگی شاید باعث شود خیلی زودتر از موعد بدن نیمه جان سینما را به خاک بسپاریم.

این روزها خبرهای مختلفی از قاچاق آثار سینمایی به بیرون درز می‌کند و سرعت پخش این اخبار به نحوی است که بیشتر شبیه هشدار است. روز گذشته رسانه‌های مختلف گزارش دادند نسخه‌های قاچاق فیلم‌های «کوچه بی‌نام» و «مرگ ماهی» در بساط دستفروشان دیده شده است.

پس از آنکه بهار سال۹۱ فیلم سینمایی «خصوصی» سر از پیادهروهای تهران درآورد و در بعضی نقاط نسخه‌های قاچاق فیلم سینمایی «گشت ارشاد» فروخته شد و در پاییز همان سال فیلم سینمایی «قلاده‌های طلا» نیز به بساط دستفروشان و حتی فروشگاههای عرضه محصولات فرهنگی راه پیدا کرد؛ حالا این روزها خبر می‌رسد فیلم‌های روی پرده که در حال جذب مخاطب هستند در پیاده‌روهای خیابان‌های تهران در حال فروش است.

قصه تلخ قاچاق فیلم‌ها به اوایل دهه هشتاد باز می‌شود. زمانی که فیلم‌های سینمایی حد فاصل رسیدن به شبکه نمایش خانگی در خیابان‌ها و با کیفیتی نازل به فروش می‌رفتند. پس از اقدامات ستاد مبارزه با قاچاق محصولات فرهنگی سوال اینجاست که چطور و بعد از اقدامات چندین ساله نیروی انتظامی برای برخورد با قاچاق محصولات فرهنگی؛ باز هم این زخم پیکره نیمه‌جان سینمای ایران سر باز کرده و در حال از بین بردن آن است؟

 قصه از کجا شروع شد؟

پیش از آنکه قاچاق فیلمهای سینمایی در بهار سال ۱۳۸۶ به بحرانی جدی برای سینمای ایران تبدیل شود و همزمان با اکران آثار، نسخه‌های آن در کنار خیابانها به فروش برسد، قیمت فیلمهایی که به صورت قانونی در شبکه نمایش خانگی ارائه میشد، حدود ۳۰۰۰ تومان بود که در آن مقطع از سوی برخی این رقم بالایی تلقی می‌شد. ااین رقم در زمانی بود که بلیت سالن‌های سینما بین ۱۵۰۰ تا ۲۰۰۰ تومان به فروش می‌رفت. در مقطع اوجگیری قاچاق فیلم‌ها، یکی از دلایل گرایش افراد به خریداری فیلم‌های قاچاق، قیمت پایین‌تر آنها نسبت به نسخه‌های قانونی بود. سی‌دی‌های هزار تومانی کنار خیابان بیش از فیلم‌های قانونی که فقط در مرکز پخش‌های مشخص به فروش می‌رسیدند، مورد استقبال قرار می‌گرفت و این روز به روز بازار قاچاق را قدرتمندتر از قبل می‌کرد و همه اینها موجب افزایش نگرانی میان سینماگران بود.

تا اینکه کاهش قیمت فیلم‌هایی که به صورت رسمی در شبکه نمایش خانگی ارائه می‌شدند، به عنوان یکی از راهکارها اجرایی شد و قیمت سی‌دی‌های قانونی به ۱۵۰۰ تومان رسید. این اقدام در کنار مقابله جدی پلیس و ستاد مبارزه با قاچاق فیلم توانست به صورت جدی این معضل را از سینمای ایران دور کند و وضعیت بهبود پیدا کند، اما مشکل از جای دیگری سر باز کرد.

نخستین موارد از قاچاق فیلمهای جدید ایرانی با توزیع غیرقانونی کپی وی‌اچ‌اس فیلمهای «شب‌های زاینده‌رود» و «نوبت عاشقی» (۱۳۶۹)، آدم برفی (داود میرباقری، ۱۳۷۲) و زیر درختان زیتون (عباس کیارستمی، ۱۳۷۲) آغاز شد که یا اجازه پخش در سینماها را نیافته بودند یا اگر هم اکران شده بودند، شایعه سانسور شدنشان چنان قوی بود که بازار غیررسمی گسترده‌ای برای دیدن «نسخه اصلی بدون سانسور» آنها به وجود آورده بود.

بعدها فیلمهای طعم گیلاس (۱۳۷۶)، مصایب شیرین (۱۳۷۷)، شوکران (۱۳۷۷)، دایره (۱۳۷۸)، شور عشق (۱۳۷۹)، طلای سرخ (۱۳۸۱)، مارمولک (۱۳۸۲)، میهمان مامان (۱۳۸۲) و کما (۱۳۸۲) هم دچار چنین سرنوشتی شدند.

در این‌میان توزیع غیرقانونی « مارمولک» در نوع خود بی‌نظیر بود. این فیلم که نوروز ۱۳۸۳ در تهران مخاطبان بسیاری را به سالن‌های سینما کشانده بود پس از فقط بیست روز و با فروش ۷۰۰ میلیون تومان، بطور ناخواسته و تقریباً به اجبار، به علت حساسیت‌های به وجود آمده، از پرده‌ها پایین آمد. این توقیف خودخواسته فضا را برای عرضه‌کنندگان سی‌دی‌های فیلم در پیاده‌روها آماده ساخت. مارمولک ابتدا در قالب نسخه‌ای برگرفته شده از پرده سینما که به وضوح صدای خنده تماشاگران در سالن را به همراه داشت توزیع شد و حتی با این کیفیت صدای نامطلوب هم به سرعت در بازار غیررسمی به فروش رفت. گفته می‌شود در چند روز پایانی نمایش عمومی فیلم که شایعه توقیفش به‌تدریج قوت می‌گرفت، سی‌دی‌های بی‌کیفیت مارمولک حتی در پیاده‌روهای مقابل سینماهای نمایش‌دهنده نیز به فروش می‌رسید ولی پس از توقیف فیلم سروکله سی‌دی و دی‌وی‌دی با کیفیت هم پیدا شد که از روی نسخه اصلی کپی شده بودند.

جنجال‌ها و اتفاقات ناگوار هر روز ابعاد وسیع‌تری به خود می‌گرفت. به حدی که فیلم‌های سینمایی حتی قبل از حضور بر پرده سینما در بساط دستفروشان فروخته می‌شدند و این اتفاق قدرت عجیب مافیای قاچاق را نشان میداد.

در نوروز سال ۸۶ و با قاچاق نسخه سینمایی فیلم «اخراجی‌ها» اتفاقها طور دیگری رقم خورد. سینمای ایران نوروز این سال را با نمایش موفق اخراجی‌ها آغاز کرد که تنها در سه روز نخست نمایش نزدیک به ۶۵ میلیون تومان فروخت و در ادامه اکران، رقم یک میلیارد تومان را هم پشت سر گذاشت و اگر عرضه نسخه قاچاق این فیلم اتفاق نمی‌افتاد چه بسا رکوردی بالاتر هم ثبت میشد. اما پخش شایعاتی در زمینه سانسور بخشهایی از فیلم، همزمان با نمایش عمومی آن، مشتریان نسخه غیرمجاز آن را بیشتر کرد. در واقع اخراجی‌ها فیلمی بود که دو اتفاق مهم سینمایی سال ۸۶ را رقم زد. فیلم علاوه بر شکستن رکوردهای فروش، به دلیل پخش گسترده نسخه غیرقانونی‌اش هم در صدر خبرهای آن زمان قرار گرفت.

عرضه گسترده و غیرقانونی نسخه‌های نسبتا با کیفیت فیلم‌های موفق در حال نمایش همچون آتش‌بس، میهمان، پارک‌ وی و نقاب در سال ۱۳۸۵ و ۱۳۸۶ در تاریخ سینمای ایران بی‌سابقه بود. توزیع نقاب (کاظم راست گفتار) به حدی غیرمنتظره بود که دست‌اندرکاران فیلم در واکنش به توزیع سی‌دی‌های آن با پخش حلوا و خرما، مراسم ختم نمادینی برای فیلم خود و سینمای ایران برگزار کردند.

حال و پس از گذشت ۹ سال از اقدامات خوب ستاد مبارزه با قاچاق محصولات فرهنگی به نظر می‌رسد یکی از مولفه‌های اصلی موفقیت چنین طرح‌هایی یعنی حفظ و تداوم طرح به خوبی قبل اجرایی نشده است و زمزمه‌های قاچاق فیلم‌ها باز هم بلای جان سینمای ایران شده است؛ سینمایی که در باقی حوزه‌ها حال چندان مساعدی ندارد و بعید نیست با این اتفاقات به روزهای پایانی عمر خود نزدیک شود.

لینک کوتاه

نظر شما


آخرین ها