تاریخ انتشار:۱۴۰۰/۰۷/۰۷ - ۱۶:۱۶ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 162079

سینماسینما: عطیه موذن با سیدغلامرضا میرحسینی دبیر شورای محتوایی صدور مجوز تولیدات حرفه‌ای گفتگویی انجام داده که در خبرگزاری مهر منتشر شده. این گفتگو را می‌خوانید:

بعد از حاشیه‌هایی که برای صدور مجوز سریال‌های خانگی در یکی دو سال اخیر به وجود آمد و ساترا بخشی از این مجوزها را به عهده گرفت حالا صداوسیما در رأس کار قرار گرفته است و مسئولیت‌های جدیدی را تعریف کرده است. سامانه الماس به ادرس «http://almas.irib.ir/» تازه‌ترین مسیر برای دریافت مجوز سریال‌های خانگی است. این مجوز از طریق شورای محتوایی صدور مجوز تولیدات حرفه‌ای انجام می‌شود و بر این اساس ابتدا طرح‌ها ارائه شده و سپس مورد ارزیابی قرار می‌گیرند.

سیدغلامرضا میرحسینی که در کارنامه خود مدیریت شبکه سه و رادیو ورزش را بر عهده داشته است و غیر از اینها سال‌ها در صداوسیما در سمت‌های مختلف مشغول به کار بوده است دبیر این شوراست. 

با روی کار آمدن دولت جدید بسیاری تصور کردند که ممکن است مسئولیت صدور مجوزهای سریال‌های خانگی به ارشاد بازگردد و البته اسماعیلی وزیر ارشاد هم از لزوم برگزاری جلساتی برای حل و فصل ماجرا سخن گفت. با این حال سید غلامرضا میرحسینی که دبیری شورای جدیدی زیر نظر ریاست صداوسیما را بر عهده دارد می‌گوید طبق قانون این مسئولیت همچنان با صداوسیماست و مجوز از هیچ نهاد دیگری به رسمیت شناخته نمی‌شود. متن گفتگو با میرحسینی را در زیر می‌خوانید:

به تازگی از سامانه الماس در صداوسیما رونمایی شده است و شما هم اخیراً مصاحبه‌ای داشتید که از مجوز فیلمنامه سریال‌ها در شبکه نمایش خانگی در این سامانه سخن گفتید می‌توانید بیشتر درباره روند کاری شورا و صدور مجوز فیلمنامه سریال‌های خانگی توضیح دهید.

ابتدا باید مقدمه‌ای در این باب بگویم. نمی‌خواهم درباره کارکرد، اهمیت و نقش رسانه‌ها سخن بگویم که بر همه آشکار است اما در جامعه ارزشی و انقلابی ما این نقش و اهمیت رسانه‌ها خاص تر و مهمتر و حتماً پیچیده‌تر است که البته با توسعه و پیشرفت فناوری‌های جدید حتماً بااهمیت‌تر و خاص تر هم می‌شود. این جامعه و فرهنگ آن مورد هجمه شدید بنگاه‌های تبلیغاتی دشمنان قرار دارد و در این شرایط لازم است هم از درون اصول و ارزش‌هایش تقویت شود و هم نسبت به بیرون چهره واقعی آن به نمایش گذاشته شود. این فضا میسر نیست مگر اینکه رسانه‌ها نقش و وظیفه خود را به درستی انجام دهند. اگر چه رسانه ملی هم با فراز و فرودها و سختی‌ها و مشکلات خاص خود و همچنین نهادهای فرهنگی دیگر وظایف خود را انجام می‌دهند، در چنین فضایی شاهد تولیداتی در بستر فضای مجازی هستیم، اما در تولید آثار فرهنگی باید جوانب مختلفی را مد نظر قرار داد.

در حوزه تولید مجموعه‌های نمایشی و ترکیبی که تخصص اصلی رسانه ملی است مدتی است فضای مجازی و پلتفرم‌ها ورود کرده‌اند که دلیل اقبال بخشی از مخاطبان می‌تواند ضعف برخی آثار تولیدی و محدودیت‌ها و مشکلات صداوسیما باشد که فضای مجازی به حوزه سریال سازی و برنامه سازی روی آورده است و در هر حال نیاز است مراقبت فرهنگی جدی تری نسبت به این تولیدات شکل بگیرد. تولیدات نباید رها باشند و البته این به معنای محدودیت ایجاد کردن نیست.

 برای گفتگوی مصداقی تر و جزئی‌تر می‌توانید بگویید که مجوز تولیدات شبکه خانگی که اکنون تحت شورای جدیدی در صداوسیما به «شورای محتوایی صدور مجوز تولیدات حرفه‌ای» واگذار شده است چه رویکردهایی دارد؟

به طور روشن مضامین امیدآفرین و تقویت کننده فرهنگ و خانواده ایرانی اسلامی در این مورد مشخص شده‌اند. مراقبت جدی از فرهنگ ایرانی اسلامی، سبک زندگی و بخصوص از کیان خانواده از جمله مهمترین این ارزش‌هاست که می‌دانیم فرایند جامعه پذیری بر اساس کدام اصول و ارزش‌ها باید انجام شود و رسانه‌ها در این میان چه نقش مهمی دارند. به هر حال می‌دانیم که اکثر آثاری که در بستر فضای مجازی و شبکه خانگی تولید می‌شود طبیعتاً برای سودآوری است که اشکالی ندارد اما ارجحیت سودآوری به هر قیمت و تحت‌الشعاع قراردادن اهداف فرهنگی نکته مهمی است که باید به آن توجه شود و اگر در تولید آثار، اولویت با همان ارزش‌ها باشد این آثار مورد حمایت هم قرار می‌گیرند.

 این حمایت‌ها به چه صورت خواهد بود؟

حمایت ما از آثار به لحاظ محتوایی خواهد بود. اثری که نجیب و متناسب با اصول و ارزش‌های جامعه باشد از طریق تیزر، مشارکت مالی و حتی خرید رایت و پخش در رسانه ملی حمایت خواهد شد.

مثال هم می‌توانید بزنید که شامل چه آثاری خواهد شد؟

به طور مثال چند سال پیش سریال شب دهم را داشتیم که قصه‌ای جذاب در بستر ارزشی داشت و یک عاشقانه لطیف بود که هنوز هم دیدنش جذاب است البته در تولید آثار حتمأ در نظر داشتن اقتضائات زمانی، شرایط اجتماعی و خواست و نیاز مخاطبان بسیار مهم است.

تاکنون سریالی در شبکه نمایش خانگی نبوده است که از میان آنها مثال بزنید.

مثال‌هایی به ویژه در خرده روایت‌های بعضی تولیدات وجود دارد. اما در مجموع اولویت سودآوری به شیوه غیر فرهنگی و ضعف تنظیم و مراقبت فرهنگی، روز به روز این موارد را کمتر نیز کرده است و ظاهراً مسابقه‌ای در جهت عکس شکل داده است. در سال‌های اخیر در سریال‌ها صرف نظر از محتوا نکاتی مورد توجه بوده است که در تعارض با اصول بوده است مثل تخریب مبانی دینی، ارزشی و انقلابی، بی توجهی به کرامت انسان و استفاده ابزاری از زن، سیاه‌نمایی جامعه، تخریب بنیان خانواده، خشونت افراطی و… اینها نکاتی نیست که بتوان نادیده گرفت.

مذاکره‌ای با دولت جدید درباره فرایندهای مشخص شده هم داشته‌اید؟

هیچ تفاوتی در نگاه صداوسیما و ارشاد در مورد ضرورت مراقبت از حوزه فرهنگ نیست. هر دو نهادهایی با هدف مشترک هستند و فقط حوزه مأموریت آنها متفاوت است. بایدها و نبایدهایی داریم مثل انتقال حس باور و امید، شادابی و نشاط اجتماعی، نقش و جایگاه زن، کرامت انسانی، امنیت ملی، همبستگی و وحدت ملی… همه جزو اصولی است که مورد توجه قرار می‌گیرد. وزارت فرهنگ و ارشاد و سازمان صداوسیما دو نهاد متولی امور فرهنگی هستند که البته تولیدات در حوزه برنامه‌های ترکیبی و مجموعه‌های نمایشی جزو تکلیف و وظایف ذاتی صداوسیماست و صداوسیما در طول این سال‌ها هم این کار را انجام داده است. از طرفی وزارت ارشاد متولی تولید آثار سینمایی است و در کنار آن حوزه موسیقی، تئاتر، نشر… را هم بر عهده دارد که هر کدام حوزه تخصصی مربوط به خود را دارد و نباید با یکدیگر خلط شود.

 و شما معتقد هستید به دلیل همین وظایف ذاتی باید همچنان مجوز تولید سریال با صداوسیما باشد.

یکی از چالش‌های این موضوع تفاوت اساسی در نوع نگاه نظارتی بر سینما و سریال‌هاست و ضمن آنکه وضعیت سینما به خودی خود در سال‌های اخیر بسیار ضعیف شده است و وزارت ارشاد در مورد خود سینما نیز زحمات زیادی در پیش رو دارد. اما همچنان سینما با تک قسمتی بودن، فضای محدود پخش و ویژه و خاص بودن مخاطبان وضعیتی کاملاً متفاوت از سریال‌ها و برنامه‌های ترکیبی برای نظارت را می‌طلبد، در صداوسیما البته توجه به اقتضائات فضای مجازی و تفاوت مخاطب تلویزیون با فضای مجازی در شورای صدور مجوز در نظر گرفته شده است و شاخص‌ها متناسب سازی شده است. متأسفانه در دولت قبل و وزارت ارشاد قبل شاهد نوعی قصور و مسامحه و خنثی گرایی و بی تفاوتی نسبت به سریال‌های شبکه خانگی بودیم. مجوزهایی به آثاری دادند که نباید داده می‌شد. سازمان خیلی تلاش کرد اما به دلایلی مانند کمبود بودجه، فشارهای سیاسی و… ورود به حوزه مراقبت فرهنگی با کارشکنی‌های فراوان مواجه شد، صدور مجوزهای بی رویه و فله‌ای به خصوص در چند ماه پایانی دولت باهدف ایجاد حق برای متقاضیان تولید ایشان را در برابر صداوسیما و وزارت ارشاد دولت انقلابی و مردمی قرار دهند و حتی منجر به بروز نارضایتی این هنرمندان از صداوسیما و دولت انقلابی جدید ایجاد شود.

 در حال حاضر با وزارت ارشاد جدید تعاملی داشته‌اید که چه بخشی از صدور مجوزها بر عهده صداوسیما باشد؟

آقای دکتر اسماعیلی که در کسوت وزیر ارشاد حضور دارد فردی کاملاً آشنا و مسلط به این حوزه است که چالش‌ها و آسیب‌ها و همچنین فرصت‌ها را می‌شناسد. می‌توان گفت گفتگوها دوستانه و از نوع حل مسئله پیش‌روست.

 و ارشاد پذیرفته است که مسئولیت صدور مجوزها با صداوسیما باشد؟ چون طبق آخرین مصاحبه‌ها وزیر ارشاد از لزوم مذاکره‌های جدید صحبت کرده بود.

این قابل بحث است اما چالش نخواهد بود. به هر حال دولتی انقلابی بر سر کار آمده است که دغدغه‌اش فرهنگ است.

 اتفاقاً چون انقلابی است ممکن است بخواهد خودش این مأموریت را طبق دغدغه‌های خودش بر عهده بگیرد.

بله اما اگر به سیستم و روند و فرایند قائل باشیم که هستیم هرکسی باید مأموریت‌های خود را به درستی انجام دهد. تولید مجموعه‌های نمایشی و برنامه‌های ترکیبی هم وظیفه رسانه ملی است. اگر هم برداشت متفاوتی در این زمینه باشد در جلسات گفتگو قابل حل است.

 در حال حاضر این فرایند به چه صورت است؟

آثاری که به سامانه «الماس» ارائه می‌شوند در صورت صحت و نداشتن نقص بلافاصله به کارگروه‌های تخصصی ارسال می‌شود که در چند حوزه کودک، حادثه‌ای و اکشن، طنز و ملودرام فعالیت دارند. حداقل سه نفر در هر کارگروه باید طرح را بخوانند و نظرات کارشناسی خود را ارائه کنند. از این پس مجوز محتوایی آثار نمایشی صرفاً با شورای محتوایی است و هیچ مجوزی نه ارشاد و نه نهاد دیگر نخواهد داد و اگر بدهد قانونی نیست. بعد از این مرحله شورا بررسی می‌کند و اگر تأیید شد برای موافقت اصولی و نگارش فیلمنامه می‌رود. بعد از اینکه محتوای سریال تأیید شد تولید کننده موظف است طبق فیلمنامه اثرش را بسازد البته درصدی از تغییرات همیشه قابل پیش بینی است. بررسی و انطباق تولید صورت گرفته با فیلمنامه مصوب از وظایف این شوراست.

 مجوز بر اساس فیلمنامه کامل داده می‌شود؟ چون شنیده شده است برخی سریال‌ها مثل «قبله عالم» در قسمت‌های بعدی فیلمنامه‌ها را تغییر داده‌اند.

گام اول باید فیلمنامه کامل نوشته شود استثنا هم ممکن است وجود داشته باشد اما رویه اصلی فیلمنامه کامل است. وقتی طرح یا سیناپس دریافت می‌شود فیلمنامه باید مطابق آن نوشته شود. عقل معاش هم می‌گوید تا فیلمنامه کامل ندارید نباید تولید را کلید بزنید و کار را زخمی کنید ما در حال حاضر با بعضی پروژه‌هایی مواجهیم که فرایندی را هم طی کرده‌اند اما بخشی از سرمایه آنها می‌سوزد و به دلیل همان مجوزهای فله‌ای است که ارشاد دولت قبل ارائه کرده است درحالی‌که اگر بررسی می‌شد همان طرح اولیه هم مجوز نمی‌گرفت. در برخی از فیلمنامه‌ها اساسی‌ترین اصول و ارزش‌ها لحاظ نشده! مهمترین اینها حفاظت از کیان خانواده، اعتقادات و باورهای جامعه، امنیت ملی، انسجام، همبستگی و وحدت ملی و… است.

می‌توانید بگویید اصول در همین سریال‌های اخیر در کدام یک از آثار نقض شده است چون ممکن است توجیه‌شان این باشد که با نگاه اخلاقی آثارشان را ساخته‌اند!

بازنمایی تصویر ایران در شبکه خانگی و زنان در سریال زخم کاری دو تحقیق است که انجام شده است و منتشر می‌شود. طبق اینها با نکاتی که دغدغه بسیاری از خانواده‌ها و دلسوزان فرهنگ است مواجه می‌شویم. آثاری که خشونت افراطی و غیرضروری دارد و یا استفاده ابزاری از زن برای جذابیت‌ها را به کار گرفته است یا آثاری که هنجارشکنی‌ها و قبح شکنی هایی در بر دارد که ضربه‌اش مستقیم و غیر مستقیم به مخاطب برمی‌گردد. تصویر ارائه شده از جامعه ایران در اکثر این آثار مملو از آسیب اجتماعی و گناه و جرم و جنایت است. البته آسیب‌ها و خطا و مشکل در کشور وجود دارد اما بیان این آسیب‌ها با هدف آگاه کردن مسئولان و هشدار دادن به مخاطب و ارائه راه حل مقدس و ارزشمند است اما خیلی از اینها متأسفانه هدفشان ارائه تصویر سیاه و غیرواقع از جامعه است که این اشکال دارد.

من مخاطب بعد از مدتی هر آنچه را که در اطرافم می‌بینم یاس و ناامیدی، پلیدی، پستی و کلاهبرداری است. انسان در ادامه و به مرور دچار نومیدی، یاس نسبت به سرنوشت خود و جامعه اش می‌شود و درنهایت خوش بینی به فردی بی تفاوت و خنثی تبدیل می‌شود. سریال‌های خوب بد جلف، قورباغه، سیاوش، ملکه گدایان و ممنوعه از این حیث مورد بررسی قرار گرفته‌اند و چنین نتایجی را داشته‌اند.

بخشی دیگر از مفاهیمی که این سریال‌ها منتقل می‌کنند این است که خود فرد باید برای گرفتن حق خود اقدام کند و قانون نمی‌تواند حق او را بگیرد. مثال این سریال‌ها در این تحقیقات قورباغه و سیاوش بوده است. یا جامعه‌ای که امید به اصلاحش نیست و پر از فساد و درد است در سریال‌هایی مثل هیولا، می‌خواهم زنده بمانم، قورباغه و… است. جامعه‌ای که در این سریال‌ها تصویر شده است غیر واقعی و اغراق شده است.

 عده‌ای فکر می‌کنند منظور از این رویکردها این است که همه چیز باید مثل برخی از سریال‌های تلویزیون گل و بلبل باشد آیا می‌توانید در این باره بگویید تا چه حد می‌توانند این واقعیت‌ها را نمایش دهند؟

خوراکی که از طریق سیما برای مخاطب ارائه می‌شود باید مطابق با واقعیت باشد، ضمن اینکه عموم مخاطبان را در نظر بگیرد. مثلاً اگر درباره طلاق کار می‌شود مبتنی بر پژوهش باشد و باید دید این موضوع چالش چه گروه‌هایی از بینندگان تلویزیون ممکن است باشد و آیا مخاطب را با موضوعی که اصلاً برایش اولویت طرح ندارد درگیر نکرده‌ایم؟ و ضمناً جذابیت‌ها و کشش لازم را هم داشته باشد. در پلتفرم‌ها شاید تحلیل اجتماعی با مخاطب محدودتر قابل انجام باشد. اما در هر دو حالت اصولی هست که باید بر خرده داستان‌ها غلبه روشن داشته باشد مثل اینکه جامعه ایرانی مورد تحقیر واقع نشود.

 نبایدهایی هم در این زمینه دارید.

آنچه که قبح زدا باشد، نباید در سریال‌ها به کار رود. مثلاً بر اساس همین تحقیقی که مثال زدم زنان در زخم کاری اکثراً طماع، اهل وسوسه، خشونت و… بودند. درحالیکه این غالب زنان در جامعه ما نیست. مثلاً زنی را در سریالی رئیس باند مافیایی قرار می‌دهند که ما در عمل نداریم ولی شاید در تخیل و فانتزی بتوان تصور کرد. با این حال اگر در فیلمنامه چنین زنی را داریم باید چند برابر او زنانی داشته باشیم که اهل خانواده و پایبند به اصول هستند. در مورد قتل هم باید تاکید کرد قتل نفس حرام است و حالا عده‌ای شیوه قتل را هم با جزئیات نشان می‌دهند اینگونه چه بلایی بر سر مخاطب و خصوصأ کودک و نوجوان خواهد آمد؟ در فرایند داستان باید مشخص شود که قاعده و چارچوب چیست و اگر نشان داده می‌شود که قتلی صورت گرفته است باید مکافاتش را ببیند و از طرفی هم نیازی نیست نحوه قتل را به صورت جزئی نمایش دهند. وقتی این قتل‌ها را به تکرار نمایش می‌دهند قبح آن ریخته می‌شود و دیگر مخاطب حساسیتی به آن نشان نمی‌دهد.

ما امیدواریم با حضور آقای اسماعیلی شاهد اتفاقات بسیار خوب و ارزشمندی در فضای سینمایی باشیم نگاه و رویکرد کلی هم این است که ارشاد و صداوسیما هر دو هماهنگی کامل و همه جانبه برای ارتقای کیفی محصولات دارند. همچنین هماهنگی کامل برای مراقبت از مرزهای فرهنگی و حمایت از تولیدکنندگان متعهد وجود دارد تا اتفاقات خوبی در این زمینه رخ دهد.

تهیه کنندگان و سازندگان می‌دانند در حال حاضر مجوزها را از چه نهادی باید دریافت کنند؟

این اطلاع رسانی از طریق صداوسیما و شبکه‌های تلویزیونی صورت گرفته است و سامانه الماس هم فعال شده است. مشکلاتی هم اگر دارد در حال رفع شدن است. ما جلسه‌ای با سازندگان داشته‌ایم ۲۵ طرح تا انتهای هفته قبل بررسی شد از مجموعه آنها ما سه طرح را تأیید کردیم که به معنای تأیید تولید نیست بلکه فقط نگارش فیلمنامه تأیید گرفته است. از ۲۲ طرح باقی مانده ۱۰ طرح به بازنگری مشروط شده است که درباره آنها به جمع بندی رسیدیم و قرار شد طرح جدید بدهند و باقی هم مردود شده است که به دلیل همان آسیب‌هایی که گفتم رد شدند و برخی هم قرار شد با تغییراتی طرح‌های دیگری بیاورند که تا دو بار می‌توانند این کار را انجام دهند و اگر بار دیگر هم رد شود دیگر نمی‌توانند آن را ارائه کنند. در مجموع نگاه مچ گیری و تخریبی نداریم و صرفاً به دوستان کمک می‌کنیم. خروجی جلسات هم به تعبیر دوستان خوب و تعاملی بوده است.

فرض کنید درباره نقش زن و برجسته سازی توانمندی‌های زنان نقش منفی هم وجود دارد اما تولید کننده در اجرا همین محتوای خوب را با همین مؤلفه‌های جذابیت در شبکه خانگی ادغام می‌کند حتی همان زن خوب را با پوشش‌ها و آرایشی ترکیب می‌کند که شاید قابل پخش نباشد (البته مسئول این نظارت ما نیستیم و با ساترا است) اما خروجی مورد نظر ما برای فیلمنامه چیزی است که آسیب‌هایی را که در طول مصاحبه نسبت به سریال‌ها بیان کردم نداشته باشد.

نکته‌ای درباره روابط عاشقانه یا خیانت در سریال‌ها دارید؟

عشق‌هایی که مبتنی بر روابط نامشروع و همان استفاده ابزاری و تخریب خانواده است مورد بحث است. مثلاً مرد یا زنی که متأهل است درگیر رابطه عاطفی دیگری شود. من نمی گویم اینها در جامعه نیست اما نباید این را عریان نمایش داد که قبح آن ریخته شود. قانون، شرع مقدس و عرف حکمی در خصوص این پدیده دارند و این امر مذموم به شدت در عرف ما نکوهیده است. نباید آنچه که نشان داده می‌شود در عرف قبح زدایی کند. اگر عملی در جامعه وجود دارد و باید هم مطرح شود مبتنی بر تحقیق باشد و درست مطرح شود. از طرفی زنان توانمند و خودساخته نمایش داده شود.

و قاعدتاً منظور این نیست که در این سریال‌ها «ستایش» بسازند.

ستایش‌ها در زمان خود پربیننده بوده‌اند. ستایش، نرگس، کیمیا همه جزو آثار پربیننده بوده‌اند. مخصوصاً در تلویزیون که باید دائم آنتن را پر کند. ما چه تعداد نویسنده کارگردان و تهیه کننده داریم که این توان را داشته باشند که بخواهند همیشه در سازمان در حال کار باشند برخی از اینها جذب بیرون شده‌اند. باید به دیگران هم فرصت داد تا بتوانند در این فضا کار کنند و افراد بیشتری مشغول به کار شوند.
از طرفی من سوال دارم از هنرمندان که آیا آنچه در سریال‌ها می‌بینند کاملاً مورد تأیید خودشان است اگر نیست چرا موضع نمی‌گیرند و چرا از همکارانشان برای ساخت این آثار سوال نمی‌کنند؟

برخی از صحنه‌های این آثار در سریال‌های خانوادگی خارجی هم دیده نمی‌شود.

اینجا الگوهایی از خارج از کشور را ایرانیزه می‌کنند که حتی در همان شبکه‌های خصوصی متعدد مخاطب عمومی ندارد و آن آثار در شبکه‌های عمومی برای دسترسی همگان وجود ندارد. من امیدوارم با اتفاقاتی که در این حوزه در حال رخ دادن است و مسئولیتی که به سازمان صداوسیما محول شده است در حوزه فرهنگ آثاری را شاهد باشیم که مثبت، جذاب، پرمخاطب و اثرگذار در حوزه فرهنگی باشند در حوزه سینما و تئاتر و موسیقی هم حتماً با حضور اقای اسماعیلی اتفاقات مثبتی را شاهد خواهیم بود.

با حضور اقای جبلی ممکن است تغییری در روند کاری شورا به وجود آید؟

ما منتظر هستیم تا ببینیم رئیس محترم سازمان چه سیاستگذاری خواهند داشت. این شورا زیر نظر خود ریاست صداوسیماست تا خللی در روند کاری آن با معاونت سیما یا سیمافیلم به وجود نیاید. ما آماده هر نوع تعاملی هستیم و حتی اگر تخریبی هم صورت بگیرد به عنوان سرباز و حسب وظیفه‌ای که داریم محکم ایستاده‌ایم و اندک آبرویمان را هم که از همین مردم، نظام و انقلاب داریم کف دست گرفته‌ایم.

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها