تاریخ انتشار:۱۴۰۳/۰۳/۰۲ - ۱۵:۲۳ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 197196

سینماسینما، سیف‌الله صمدیان:

گزارش اول از کن ۲۰۲۴

…و خدا زن را آفرید
…و انسان سینما را
…‌و سینما مریل استریپ را
…و مریل استریپ زن را از نو آفرید

در مراسم افتتاحیه هفتاد و هفتمین جشنواره فیلم کن، جایزه نخل طلای افتخاری کن توسط ” ژولیت بینوش” فرانسوی به “مریل استریپ” آمریکایی اهدا شد.

بینوش در حالیکه مقابل قله بازیگری زن در سینما کاملا احساساتی شده بود، در متن بلند بالایی که رو در روی، مریل استریپ می‌خواند، اشاره کرد: مریل یک گنجینه بین المللی است که با حضوری خلاقانه و مافوق تصور، روایت و دیدگاه تازه ای را به موقعیت “زن” در سینما بخشیده است.

بینوش در ادامه گفت:
برای من یک سئوال همیشگی در باره مریل استریپ وجود داشته است اینکه او اینهمه نبوغ و استعداد غیر قابل تصور در بازیگری را – آنهم با بزرگ کردن همزمان چهار فرزند- از کجا آورده است!؟

گزارش دوم از کن ۲۰۲۴

سئوال روز:

“چرا فرانسیس فورد کاپولا را در کن هو کردند!؟”

در جواب این سئوالِ چند نفر از دوستان اهل سینما و آنچه در برخی نقدها و رسانه‌ها مطرح شده باید اشاره کنم:

۱- هو کردنِ فیلمساز یا کارش در سالن تاریک سینما آنهم با معلوم نبودن چهره هوچی و یا هوچیانِ مربوطه، قطعا کار سخیف و نابخردانه ای است، وای بر هو کردن بزرگی از نوادر بزرگی در سینما.

“فورد کاپولا” حتی اگر هیچ کاری بجز انتخاب مارلون براندو برای نقش پدر خوانده و حک ابدی این شخصیت بر سینه سفت سینما نکرده باشد، همان یک کار، برای خفه کردن صدای آن هوچی‌های نادان داخل سینما دوبوسی در کن کافی بود.

۲- طبیعی ست کسی مثل کاپولا -همانند خیلی از بزرگان سینما- شاید نتوانسته باشد همان قدرت جادویی سال‌های “پدر خوانده” و “اینک آخرالزمان” را در دل آخرین فیلمش “مِگالوپولیس” هم به جان ودل بیننده بنشاند، ولی هرچه هست کاپولای امروز ۸۲ ساله است با کوله‌باری از تجربه و آرزوهایی برای سینما و نام سینمایی خودش.

“مِگالوپولیس” از دیدگاه من وصیت‌نامه کاپولاست با پیامی اخلاقی و اجتماعی برای انسان معاصر که مستقیما از کانال سیاست امروز امریکا می‌گذرد و از همه مهم‌تر ارائه اوج پختگی تکنیکی‌اش با کمک دهها متخصص درجه اول جهان در صحنه آرایی و تصویربرداری خارق‌العاده که با بازی بازیگران توانایی چون” آدام درایور”، “ناتالی امانوئل”، “داستین هافمن” و ..‌ نیز همراه شده است.

با اعلام دلایل مخالفتم با هو کردن فیلم -که آنهم توسط تنها چند نفر در سالن دوبوسی و در سانس ویژه خبرنگاران و منتقدین سینما اتفاق افتاد- دلیل عدم توفیق این جنس فیلم از این جنس کارگردان را در جای دیگری می‌بینم و در وادی دیگر.

تمام آرزوهای “کاپولا” برای بهتر شدن امروز و فردای زندگی در این جهان متضادالساقین با تمام مخالفت‌های جدی‌اش در برابر سیستم سرمایه داری آمریکا، شاید بخاطر جنس فرهنگ آمریکایی خود فیلمساز است که هیچوقت نمی‌تواند قدرتی را که او در نکوهش جنگ و جنگ افروزان داشته و در فیلم‌های شاخصی همچون اینک آخرالزمان به تصویر کشیده، در همسویی معنوی با جهان اطرافش داشته باشد؛ همان معنویت درونی شده‌ای که در “ویم وندرس” آلمانی و در شاهکارهایش همچون
” پاریس تگزاس” و ” بر فراز آسمان برلین” سراغ داریم.

… و اینگونه است که تمامی سعی و هدف شریف و آرزوی زیبای “کاپولا”، راه به درون جان و دل تماشاگر نمی‌برد و بیشتر به شعارهایی باب میل زمانه و از سر شکم سیری می‌ماند.

خلاصه داستان فیلم و دیگر اطلاعات مربوط به فیلم را به راحتی می‌توانید در فضای مجازی پیدا کنید ولی به عنوان سورپرایز اصلی این گزارش، قطعه کوتاهی از اتفاق عجیبی را که برای اولین بار در تاریخ سینما شاهد آن بودیم تقدیم می‌کنم؛ حضور سئوال کننده‌ای که بیرون از پرده سینما و در چند متری من و “آدام درایور: که وسط فیلم در حال بازی بود، با میکروفن ظاهر شد و بازیگر فیلم با مکثی کوتاه شروع کرد به جواب دادن سئوال آن خبرنگار زنده در سالن سینما!

باورتان می شود وسط نمایش فیلم ، یک نفر در تاریکی با میکروفون برود روی سن و سئوالی کلیدی را مطرح کند و بازیگر اصلی فیلم هم جواب مستقیم او را بدهد!؟

تا اینجای کار خوش به حال من و آنهایی که در کن این رویداد بدیع را دیدیم ولی در سالن ها و فضاهای دیگر از جمله در تلویزیون چه خواهند کرد با این ترفند جذاب برشت وار آنهم نه تئاتر که در سینما!؟

گزارش سوم از جشنواره کن۲۰۲۴

اوج خودشیفتگی
و انتهای خواستن
می‌شود:
“دونالد ترامپ”

روز و روزگار غریبی ست؛
در هفتمین روز از هفتاد و هفتمین دوره جشنواره کن، دو سر اتفاقات اصلی به ایران و آمریکا برمی‌گردد:
سقوط هلیکوپتر رئیس‌جمهور ایران و اولین نمایش جهانی فیلمی درباره رئیس جمهور سابق آمریکا آنهم به کارگردانی فیلمسازی ایرانی!

از “علی عباسی” سه فیلم دیده‌ام و هر سه را هم در جشنواره کن:
– “مرز” برنده جایزه بزرگ بخش نوعی نگاه ۲۰۱۸
– “عنکبوت مقدس” برنده بهترین بازیگر زن برای “زر امیر ابراهیمی” بخش مسابقه ۲۰۲۲
– “کارآموز” بخش مسابقه ۲۰۲۴

هر سه فیلم گویای استعداد بالا و تنوع کاری یکی از کارگردانان نسل جدید ایران است که در آنسوی مرز، جهان حرفه‌ای سینمای خود را ساخته است.

ویژگی‌های اصلی فیلم:
“کارآموز” علاوه بر انتخاب “سباستین آستن” برای نقش جوانی ترامپ – با گریم و صدای کاملا مشابه – دکوپاژ و کارگردانی بسیارحساب شده، از تدوین حرفه‌ای و فضاسازی‌های باور پذیر دهه هفتاد و هشتاد آمریکا نیز بهره‌مند است.
تولید و نمایش فیلم قبل از انتخابات پیش روی آمریکا، ریسک بزرگ تهیه‌کنندگان فیلم است که به راز اصلی‌اش نیز تبدیل شده است.
با توجه به قدرت فضای مجازی و رسانه‌ها در هدایت ذهنی تماشاگر ، هر بیننده نسبت به ذهنیت سیاسی شخصی‌اش با فیلم مواجه می‌شود و در نهایت بعد از تماشای فیلم تضادی قطعی نسبت به شخصیت کلی ترامپ شکل می‌گیرد:
آیا فیلم با حمایت دموکرات‌ها برای کمک به شکستن آخرین دست‌آویزهای سیاسی ترامپ با نشان دادن ترفندهای کلامی و رفتاری مردی که ادعا می‌کند آمریکای امروز دیگر احترام جهانی‌اش را از دست داده و باید دوباره احیا شود ساخته شده است؟ این در حالیست که در رفتار روزمره خود ترامپ حتی کوچکترین نشانه‌ای از آشنایی با واژه “احترام” دیده نمی‌شود؛ چه در درون خانواده با پدر ، برادر و همسرش و چه در مقام یک تاجر و پول اندوز با وکیل و طرف دیگر معامله.
او فقط به پیشرفت و رسیدن به موقعیتی فکر می‌کند که در این مسیر می‌تواند رویای آمریکایی شکست خورده را به واقعیتی دست‌یافتنی بدل کند.
و همین جای شخصیت اوست که به تماشاگر نیز – فارغ از جنگ زرگری میان دموکرات‌ و جمهوری‌خواه در آمریکا- این امکان را می‌دهد که جذب شخصیت بلند پروازانه او بشود، طرفدار تازه‌ای متولد شود که با شنیدن حرفهایی از جنس خواستن یا به تعبیر خود ترامپ “به عاریت گذاشته شده در خلقت او” حتی در صف رای دهندگان دوره پیش رو قرار بگیرد و در نهایت به بازگشت دوباره مردی کمک کند که خودش را هنرمندی ذاتی می‌داند که معنی و جایگاه واژه “معامله” را در همه سطوح اقتصادی و اجتماعی و حتی سیاست به “هنر معامله” ارتقا داده است!

 

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

 

آخرین ها