سینماسینما، منوچهر دین پرست
فردریش نیچه گفته بود «اگر از ارتفاعی درست بنگریم همه چیزها سرانجام به هم می رسند: اندیشه های فیلسوف، کار هنرمند و اعمال نیک.» حال برای یافتن آن ارتفاع درست در کار هنرمند باید آن را از زوایا و ابعاد گوناگون و حتی زمینه و زمانه ای که آن هنرمند اثری را خلق می کند نگریست. نام و آوازه بهرام بیضایی برای علاقهمندان و منتقدان آثار او آنقدر پر رنگ و قابل تامل است که اگر به آثارش دقیق نگریست می توان آن ارتفاع بلند را یافت.
به تازگی نمایش «چهار راه» که سالها پیش نوشته و در دانشگاه استنفورد اجرا شده بود در فضای مجازی در اختیار مخاطبان قرار گرفت و در این روزهای سیاه و مصیبت کرونا این نمایش شاید جانی دوباره به علاقهمندان به آثار بیضایی داد. «چهار راه» نمایشی خاص با معنایی ویژه است. داستانی که در این نمایش ارائه می شود داستانی از جنس امید و اضطراب و وطن است. بیضایی در این نمایش سعی کرده با توجه به تجربه ای جدی که در عالم تئاتر داشته اثری را خلق کند که گویی «چهار راه» خود باز تابنده کارگردان است. نمایش پر از دیالوگ است که بدون وقفه و سکته باید آن را پی گرفت و اگر لحظه ای از آن غافل شوی رشته نمایش از دستت خارج می شود. صحنه به صورت چهارگوش و احتمالا مربع چیده شده است. در چهار گوشه صحنه سیاه خطوط عابر پیاده سفید رنگی روی زمین نصب و حک شده است. تماشاگران در صندلی های خود در سه جهت می نشینند و این چهار راه را از سه جهت دربر می گیرند. ضلع چهارم نیز محل ورود و خروج بازیگران است. صحنه نمایش طوری طراحی شده است که نمایش برای تغییر پرده ها با وقفه مواجه نشود و کل نمایش به صورت پشت سر هم اجرا شود. «چهار راه» بر محور گفت و گوی نهال فرّخی (مژده شمسایی) و سارنگ سهش (علی زندیه) است که پس از پانزده سال در چهار راهی (ظاهراً در تهران) به هم میرسند و رازهایی را دربارهٔ گذشتهشان کشف میکنند. دیالوگ آنها با داستانکهای بسیاری همراه است که هر کدام از این داستانکها پیامی خاص و معنایی متفاوت دارد که بیانگر دقیق نگریستن به آن ارتفاع درست است.
بیضایی با ایجاد فضایی اغوا کننده که مخاطب را درگیر دیالوگها می کند راهبردی جدی در انتقال مفاهیمی که در نمایش خود در نظر دارد ترسیم میکند. همچنین او توانسته بدون ایجاد صدایی مزاحم شلوغی و آشفتگی جامعه ایرانی را در یک تضاد شگفت انگیزی آشکار کند. نهال و سارنگ در یک دیداری از دوران گذشته خود می گویند از روزگاری که عاشق بودند و زمانه آنها روشن و معنادار بود. آنها رازهایی را بر ملا می کنند که هر یک نسبت به دیگری از آن بی خبر بود. آنها از باغی صحبت می کنند که اینک آن باغ از بین رفته و درختان چند صد ساله قطع شده و جای آن آپارتمانهایی سر به فلک کشیده آمده که پرندگان را به کشتن می دهد.
بیضایی در «چهار راه» باز هم توانسته نماد بیافریند؛ چه در کلام و چه در صحنه. او از باغ به عنوان وطن و از مرگ راهی به رهایی ساخته. او با فراهم کردن چهار راه ما را در مسیری قرار می دهد که هر کدام از آنها راهی است انتخابی و بی بازگشت. داستانکها نیز در همین چهار راه بازگو می شوند. بیضایی «چهار راه» را همچون برهوتی قرار داده که دیگر چشم انداز رو به عدم و ویرانی نیست. «چهار راه» سرشار از حیرت و بصیرت است. اگرچه نوعی بدبینی و فرجام های مکتوم ما را احاطه کرده اما ترس و لرزی که در طنین داستانها قرار دارد ما را از چنین جغرافیایی دور می کند. او بدون بزک متافیزیکی و تردید در موقعیت انسان، ما را به باغی سوق می دهد که می توانیم دوباره از آن یاد کنیم. وقتی که نهال به پسرش تاکید می کند که «یادت می مونه که از من راجعبه باغ بپرسی؟» همان زادگاه و وطن است. وطنی که در چهار راه قرار گرفته و همه نسبت به آن بیمناک و آشوب زده اند. سرزمینی که بنیانی متعالی دارد و فضای قدسی آن است که انسان ها را معنا می دهد. اما سالهاست که آشکارا دچار بحران هویت شده و ما بیهویت رها شدهایم. تصویری که بیضایی از «چهار راه» ترسیم می کند اگرچه قابل هضم و باور است اما سرگشتگی که در چهره بازیگران قرار گرفته فضای بصری نمایش را در یک زوال قرار می دهد. اما کارگردان با زیرکی تمام مخاطبان را به نور هدایت می کند. نوری سرشار از امید و ایمان و عشق به باغ. همین دوگانگی است که ما دایم واژه ساخت وطن را می شنویم اما تمام محصولات ساخته شده سر از جایی غیر از وطن در می آورند.
«چهار راه» را می توان با زبان سیاست نیز توصیف کرد. اما به واقع در روزگار ما چه چیزی در گستره سیاست جای نمی گیرد و با آن تفسیر و تاویل نمی شود؟! «چهار راه» تلنگرهای سخت و دهشتناکی به سیاست دارد. گویی سیاست است که باغ را ویران و نهال و سارنگ را سالها از هم دور کرده است. سیاست توانسته ما را در چهار راه به کام مرگ بکشاند و سراسر زندگی را آشوب و دلهره کند. اما وقتی که رازهای سر به مهر سیاست گشوده می شوند، متوجه می شویم که جز عشق و امید چیزی در پس آن نبوده است.

لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- بهرام بیضایی: من هزار سال بعد از مرگم هم فکر نمیکنم از ما گذشته
- اکران «دونده» در جشنواره فیلم ویسکانسین آمریکا
- سینما در ذات خود معترض است/ بررسی تاریخچه «سینمای اعتراضی» در ایران در گفتوگو با احمد طالبینژاد
- عکسی زیرخاکی از حاشیه اجرای نمایش «سلطان مار» بیضایی
- تهرانی که اشغال بود/ ادای احترام «خاتون» به بهرام بیضایی
- وقتی عدنان «باشو» شد
- بر سر چهار راه خویشتن
- یادداشت اینستاگرامی مازیار فکری ارشاد درباره نمایش «چهارراه» بهرام بیضایی
- عشق مرکب حرکت است و نه مقصد / «روز واقعه»؛ باشکوهترین فیلم ساخته شده درباره عاشورا
- مژگان خالقی، کارگردان «خنده در تاریکی» در گفتگو با سینماسینما/ میل زیادی به ابتذال در تئاتر ما وجود دارد
- انتشار نسخه ویژه نابینایان «مسافران» با صدای صابر ابر + تیزر
- پاسخ تند علی عباسی به «بهمن فرمانآرا»
- سپیدنامهی پایان شب سیه
- برشهای کوتاه/ بهرام بیضایی از شخصیت سیاه و ریشههای اساطیری آن میگوید
- برترینهای سینمای ایران در صد سال اخیر به انتخاب نویسندگان سینماسینما/ بخش چهاردهم
نظر شما
پربازدیدترین ها
- مهسا قریشی: پیکر بیتا فرهی سهشنبه بدرقه میشود/ دوست داشت در خاک ایران آرام بگیرد
- ثبتنام برای هفتادوهفتمین جشنواره کن آغاز شد
- جایزه اول جشنواره فرانسوی برای «آیههای زمینی»
- پیامهای تسلیتی که برای درگذشت بیتا فرهی منتشر شد
- پناهیان: مسئله حجاب با ساخت ۲ سریال قابل حل است / احدی در جمهوری اسلامی عرضه ساخت این سریال را ندارد
آخرین ها
- در نمایش و تحلیل «دوربین فرانسوی» مطرح شد؛ کثیریان: یک مستند «راشومون»وار/ ضرابینسب: فیلمی بازیگوش و سرخوشانه
- بررسی مسائل مبرم سینما در نشست مشترک شورایعالی تهیهکنندگان و کانون کارگردانان
- عاید نباء در پنل «غزه» سینماحقیقت
- «نفس» بهترین فیلم جشنواره پالرمو شد
- بیتا فرهی به خانه ابدی بدرقه شد
- صدور ۳۶ پروانه ساخت غیرسینمایی
- گاتهام ۲۰۲۳ برندگانش را شناخت/ «زندگیهای گذشته» بهترین فیلم شد
- رونمایی از اولین عکس «آنیتا، گمشده در اخبار»/ مستند-انیمیشن ایرانی به هند رفت
- نمایش «مشق امشب» در سینماتک موزه هنرهای معاصر تهران
- «اعترافها و دروغها» از نیمه آذر روی صحنه میرود/ رونمایی از پوستر
- پیامهای تسلیتی که برای درگذشت پروانه معصومی منتشر شد
- افتتاح رویداد «فناوری آینده» عمان با حضور همراه اول
- جایزه اول جشنواره فرانسوی برای «آیههای زمینی»
- پروانه معصومی درگذشت
- تجلیل از مارک رافلو در جشنواره سانتا باربارا/ جایزه برای مکاشفه
- کتاب محسن امیریوسفی اجازه توزیع در بازار کتاب را پیدا نکرد
- میزبانی عمارت نوفللوشاتو از دو نمایش جدید
- اهدای تندیس ملی رضایتمندی مشتری به همراه اول
- بردلی کوپر برای یک «خماری» دیگر آماده است
- فراخوان همراه اول برای توسعه ایده، راهکار و محصول مبتنی بر ۵G
- فوت یک مستندساز و فیلمبردار؛ سعید بخشعلیان درگذشت
- مهسا قریشی: پیکر بیتا فرهی سهشنبه بدرقه میشود/ دوست داشت در خاک ایران آرام بگیرد
- پناهیان: مسئله حجاب با ساخت ۲ سریال قابل حل است / احدی در جمهوری اسلامی عرضه ساخت این سریال را ندارد
- نمایش «نگهبان شب» در جشنواره تفلیس
- نمایش دو مستند از «کامران شیردل» در موزه سینما
- حمایت صندوق جهانی سینما از پروژه ایرانی
- مجید مجیدی: در خطر سقوط قرار داریم/ تاریخ و فرهنگ باید نقشه راه باشند
- تفاهم معاونت علمی ریاستجمهوری و همراه اول برای توسعه اولین فبلب IoT کشور
- پرومتهای در زنجیر نولان/ نگاهی به فیلم «اوپنهایمر»
- در جستوجوی وطن/ نگاهی به فیلم «بروکلین»