تاریخ انتشار:1403/08/20 - 10:00 تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 206341

سینماسینما، الهام نداف؛

سینمای ایران در ماه‌های اخیر بیش از هر زمان دیگری به سمت فیلم‌های کمدی متمایل شده است. اگر نگاهی به گیشه آبان‌ماه بیندازیم، به‌وضوح می‌بینیم که اکثر فیلم‌های پرفروش از ژانر کمدی هستند و فیلم‌های اجتماعی، که روزگاری مخاطبان جدی و پرشمار داشتند، دیگر جایی در اولویت‌های اکران و حتی سبد انتخابی مخاطبان ندارند.

اما چرا سینمای ایران به این نقطه رسیده است؟ آیا تنها دلیل این تغییر، سیاست‌های سینماداران و تهیه‌کنندگان است، یا این مسئله ریشه در تغییر ذائقه‌ی مخاطب و تحولات اجتماعی دارد؟ آیا دوران درخشان فیلم‌های اجتماعی مانند «جدایی نادر از سیمین»، «درباره الی»، «متری شش و نیم» و «ابد و یک روز» به پایان رسیده؟

در این گزارش، به بررسی وضعیت گیشه، تغییر سلیقه مخاطبان، جابه‌جایی طبقات اجتماعی در سینمای ایران و نقش پلتفرم‌ها در این تغییر می‌پردازیم.

سینمایی که دیگر اجتماعی نیست

سینمای ایران از دهه ۱۳۸۰ تا اواخر دهه ۱۳۹۰، به‌عنوان یکی از جریان‌های پیشرو در روایت‌های اجتماعی شناخته می‌شد. فیلم‌هایی مانند «جدایی نادر از سیمین»، «ابد و یک روز»، «متری شش و نیم» و ده‌ها فیلم دیگر، بازتابی از دغدغه‌های طبقه متوسط بودند.

اما از اواخر دهه ۹۰، روندی معکوس آغاز شد و فیلم‌های اجتماعی که زمانی موفقیت‌های داخلی و بین‌المللی را به نام خود ثبت می‌کردند، در حاشیه قرار گرفتند.

چند نشانه‌ی مهم از این تغییر را می‌توان در ۳ مورد زیر خلاصه کرد:

  1. افزایش تولید فیلم‌های کمدی و رکوردشکنی آن‌ها در گیشه
  2. کم شدن فیلم‌های اجتماعی و طولانی شدن روند اکران آن‌ها
  3. تغییر رفتار مخاطب: مهاجرت به پلتفرم‌ها به‌جای رفتن به سینما برای تماشای فیلم‌های جدی‌تر

گیشه در تسخیر کمدی‌ها؛ دلیل محبوبیت بی‌رقیب ژانر طنز چیست؟

در شرایطی که فیلم‌های اجتماعی برای اکران با موانع متعددی روبه‌رو هستند، فیلم‌های کمدی با استقبال گسترده‌ای مواجه شده‌اند. اما دلیل این استقبال چیست؟

۱. مخاطب خسته از مشکلات اجتماعی

شرایط اقتصادی، تورم، کاهش کیفیت زندگی و افزایش فشارهای اجتماعی، باعث شده مردم تمایل بیشتری به سرگرمی‌های سبک و بدون دغدغه پیدا کنند. آن‌ها دیگر نمی‌خواهند در سینما هم با داستان‌های تلخ و واقعیت‌های زندگی‌شان روبرو شوند.

۲. سرمایه‌گذاری سنگین روی کمدی‌ها

تهیه‌کنندگان و سینماداران ترجیح می‌دهند روی فیلم‌هایی سرمایه‌گذاری کنند که سودآوری تضمین‌شده‌ای دارند. در چنین شرایطی، فیلم‌های کمدی که ریسک کمتری دارند و فروش آن‌ها تقریباً قطعی است، اولویت اصلی سینماداران و پخش‌کنندگان می‌شوند.

۳. کمدی‌های عامه‌پسند و حضور چهره‌های محبوب

فرمولی که طی این سال‌ها امتحان خود را پس داده، استفاده از بازیگران کمدی شناخته‌شده، داستان‌های سبک و شوخی‌های عامه‌پسند است. فیلم‌هایی که بر این اساس ساخته می‌شوند، تقریباً همیشه در گیشه موفق عمل می‌کنند.

چه بر سر فیلم‌های اجتماعی آمده است؟

مشکل اصلی فیلم‌های اجتماعی در ایران، صرفاً استقبال کمتر مردم نیست؛ بلکه دو عامل دیگر در این میان نقش دارند:

۱. سخت‌گیری‌های ممیزی و فرآیند طولانی اکران

بسیاری از فیلم‌های اجتماعی، به‌دلیل پرداختن به مسائل ملتهب جامعه، با ممیزی‌های شدید و پروسه‌های طولانی برای دریافت پروانه نمایش مواجه می‌شوند. در نتیجه یا توقیف می‌شوند یا پس از چند سال اکران می‌شوند، آن هم در زمانی که دیگر برای مخاطب جذاب نیستند!

۲. تغییر طبقه متوسط و مهاجرت آن به پلتفرم‌ها

در گذشته، طبقه متوسط شهری اصلی‌ترین مخاطب فیلم‌های اجتماعی بود. این گروه که دغدغه‌های اجتماعی داشتند، فیلم‌هایی مانند «جدایی نادر از سیمین» و «ابد و یک روز» را به موفقیت‌های بزرگ رساندند.

اما در سال‌های اخیر، طبقه متوسط از سینما فاصله گرفته و ترجیح می‌دهد محتوای مورد علاقه خود را در پلتفرم‌ها ببیند. پلتفرم‌هایی مانند نماوا و فیلیمو، سریال‌هایی با محوریت مشکلات اجتماعی تولید کرده‌اند که جای فیلم‌های سینمایی را گرفته‌اند. مثال بارز آن، سریال‌هایی مانند «یاغی» و «زخم کاری» هستند که به‌خوبی نشان می‌دهند مخاطب هنوز به محتوای اجتماعی علاقه دارد، اما دیگر حاضر نیست برای آن به سینما برود.

چرخش سینمای ایران به سمت طبقه‌ای جدید

سینمای ایران در حال تجربه یک تغییر بزرگ در مخاطبان خود است. روزگاری، سینمای اجتماعی به مسائل و دغدغه‌های طبقه متوسط شهری می‌پرداخت و این طبقه نیز تماشاگر اصلی آن بود. اما با تغییرات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، تعریف طبقه متوسط دچار تحول شده و بسیاری از آن‌ها دیگر به سینما نمی‌روند. سوال این است که چه اتفاقی برای این قشر افتاده است؟ جواب این سوال را شاید بتوان در موارد زیر پیدا کرد:

بخشی از طبقه متوسط، به دلیل فشارهای اقتصادی به سمت طبقه پایین‌تر حرکت کرده است. این گروه بیشتر از سرگرمی‌های سبک استقبال می‌کنند.

بخشی دیگر از طبقه متوسط، تماشای محتوا را به پلتفرم‌ها منتقل کرده است.

سینمای ایران، اکنون بیش از گذشته به مخاطب عام متکی است، نه طبقه متوسط روشنفکر.

نتیجه این تغییرات این است که گیشه به تسخیر کمدی‌ها درآمده و فیلم‌های اجتماعی یا ساخته نمی‌شوند، یا در اکران شکست می‌خورند.

آیا سینمای اجتماعی بازخواهد گشت؟

در شرایطی که فیلم‌های اجتماعی روزبه‌روز کم‌رنگ‌تر می‌شوند و گیشه در سلطه‌ی فیلم‌های کمدی است، این پرسش مطرح می‌شود که آیا سینمای اجتماعی می‌تواند دوباره به جایگاه سابق خود بازگردد؟ پاسخ به این پرسش ساده نیست، اما می‌توان چند عامل را بررسی کرد که ممکن است در آینده به احیای این ژانر کمک کنند.

یکی از مهم‌ترین عوامل، تغییر رویکرد فیلم‌سازان اجتماعی به سمت روایت‌های تازه و جذاب است. در سال‌های اخیر، بسیاری از فیلم‌های اجتماعی به‌دلیل پرداختن مکرر به موضوعات مشابه، از نظر مخاطب تکراری و تلخ به نظر می‌رسیدند. اگر فیلم‌سازان بتوانند داستان‌های اجتماعی را در قالب‌های جدید، با نگاه متفاوت و با زبانی جذاب‌تر روایت کنند، احتمالاً می‌توانند بخشی از مخاطبان را دوباره به سالن‌های سینما بازگردانند.

عامل دیگری که می‌تواند به بازگشت سینمای اجتماعی کمک کند، استفاده از چهره‌های محبوب و ستاره‌ها در این فیلم‌ها است. حضور بازیگران پرفروش در فیلم‌های اجتماعی، می‌تواند به جذب بیشتر مخاطب کمک کند. در گذشته برخی فیلم‌های اجتماعی موفق مانند «متری شیش و نیم» از این فرمول استفاده کردند و با بهره‌گیری از بازیگران چهره، فروش بالایی را تجربه کردند.

همچنین، نقش پلتفرم‌های پخش آنلاین را نباید نادیده گرفت. در شرایطی که بسیاری از مخاطبان طبقه متوسط از سینما فاصله گرفته‌اند و تماشای فیلم را به خانه برده‌اند، شاید پلتفرم‌ها بتوانند جایگزینی برای اکران عمومی فیلم‌های اجتماعی باشند. تجربه‌ی موفق سریال‌های اجتماعی مانند «یاغی» و «زخم کاری» نشان داده که مخاطب هنوز به روایت‌های اجتماعی علاقه‌مند است، اما شاید دیگر حاضر نباشد برای آن‌ها بلیت سینما بخرد.

با این حال، چالش‌هایی مانند سخت‌گیری‌های نظارتی و ممیزی‌های سفت‌وسخت همچنان بر سر راه سینمای اجتماعی قرار دارد. بسیاری از فیلم‌های این ژانر به‌دلیل پرداختن به موضوعات حساس، مدت‌ها در صف دریافت مجوز اکران باقی می‌مانند یا با اصلاحات گسترده مواجه می‌شوند که در نهایت از تأثیرگذاری آن‌ها می‌کاهد. اگر قوانین و محدودیت‌های ممیزی با تغییراتی همراه شود و امکان پرداخت آزادانه‌تر به مسائل اجتماعی فراهم آید، شاید بتوان دوباره شاهد رونق این نوع سینما بود.

در مجموع، بازگشت سینمای اجتماعی به جایگاه پیشین خود نیازمند تغییرات متعددی در نحوه تولید، نمایش و جذب مخاطب است. اگر فیلم‌سازان به سراغ روایت‌های تازه‌تر و جذاب‌تر بروند، بازیگران مطرح بیشتری در این فیلم‌ها حضور پیدا کنند، پلتفرم‌ها از تولید و پخش این آثار حمایت کنند و محدودیت‌های ممیزی نیز تا حدی کاهش یابد، احتمالاً می‌توان به آینده‌ی سینمای اجتماعی امیدوار بود. اما تا آن زمان، کمدی‌ها همچنان بی‌رقیب‌ترین گزینه‌ی گیشه باقی خواهند ماند.

آیا دوران سینمای اجتماعی تمام شده؟

در حال حاضر، سینمای ایران بیش از هر زمان دیگری بر کمدی‌های عامه‌پسند تکیه کرده است. سینماداران تمایلی به نمایش فیلم‌های اجتماعی ندارند و مخاطب نیز به‌جای سینما، تماشای این فیلم‌ها را به پلتفرم‌ها منتقل کرده است.

اما این وضعیت همیشگی نیست. اگر فیلم‌های اجتماعی بتوانند خود را با سلیقه جدید مخاطب تطبیق دهند، شاید دوباره راهی به گیشه پیدا کنند.

تا آن زمان، سینمای ایران همچنان در تسخیر کمدی‌ها خواهد ماند.

لینک کوتاه

 

آخرین ها