سینماسینما، محدثه واعظیپور
با درگذشت محمدرضا شجریان موجی از اندوه جامعه ایرانی را فرا گرفت. رفتن او، در این روزهای تلخ و سخت، کامل کننده دایره شوربختی و ناکامیهایی است که در سالهای اخیر و به ویژه یک سال گذشته دامن مردم ایران را گرفته است. با رسمی شدن خبر درگذشت استاد، همان طور که پیشبینی میشد رسانهها و شخصیت های سیاسی و فرهنگی واکنش نشان دادند. صدا و سیما که یک دهه او را نادیده گرفته، در بخشهای مختلف خبری، از درگذشت مردی گفت که حاضر نبود هیچ یک از آثارش از این رسانه پخش شود. مدیران تلویزیون در همه این روزهای خوش و ناخوش پس از سال ۸۸ حتی ربنای او را که اثری مذهبی بود به رسمیت نشناختند و اجازه دادند جایش کنار سفرههای افطار خالی بماند. آن روزها که او زنده بود، باید نادیده گرفته می شد، و اینک که محبوبیت و ماندگاریاش در قلب مردم خطری متوجه صدا و سیما یا طیفی از سیاستمداران نمی کند میشود ژست هنردوستی گرفت و از جایگاه این هنرمند برجسته صحبت کرد. در روزگاران تلخی که شجریان ممنوع التصویر و ممنوع الصدا بود، اغلب سیاستمداران خاموشی در پیش گرفته بودند و حتی یکی از دغدغههایشان حل گره بسته وضعیت او نبود. اگرچه حل مشکل شجریان ساده نبود اما کوشش و درایتی برای رفع آن دیده نمیشد. به همین دلیل انتشار انواع پیام های تسلیت برای درگذشت استاد، بیشتر ناراحت کننده است تا احترام برانگیز. این منفعت طلبیها و نمایشگریها دیگر تکراری و بدون تاثیر شده است.
رفتن محمدرضا شجریان اتفاقی قابل پیشبینی اما سوگی عظیم است. نه فقط برای هنر موسیقی و فرهنگ ایران. برای جامعهای که مدتهاست آزادگی را فراموش کرده و از یاد برده مردانی هستند که فقط به طمع ثروت، آسایش و رفاه، موضع گیری نمی کنند. آنها بر سر اعتقاد و باورشان میایستند و خودشان را به حراج نمیگذارند. هنرمندانی که در جایگاه حرفهای تکرارنشدنی و بدون مقلدند، در بزنگاههای تاریخی سمت مردم میایستند و مهر مردم را به لطف سیاستمداران ترجیح میدهند. محمدرضا شجریان میتوانست خاموش بماند، میتوانست پنهان کاری کند، میتوانست هر روز بنا بر منفعت فردی، به سمتی برود. مثل بسیاری از آنهایی که امروز سوار بر موج احساسات عمومی، از درگذشت استاد مینویسند، توئیت میکنند، پیام رسمی میدهند و پیش از این، میکوشیدند همنوا با فضای رسمی و باید و نبایدها نادیدهاش بگیرند. مثل بسیاری از سلبریتیهایی که نان را به نرخ ثانیه میخورند تا بتوانند فیلم بسازند، برنامه تلویزیونی بگیرند و مسیر حرفهای شان را بدون سنگلاخ طی کنند. از مواهب حمایت باندهای قدرت و ثروت بهره مند شوند و به دروغ، نمایش مردم دوستی بدهند. شجریان پتانسیلی بیش از همه آنها برای وانهادن اعتقاد و آبرویش به نمایندگان پول و قدرت داشت، اما انتخاب کرد یک دهه پایانی زندگی را کنار مردم ایران بماند. در قلب آنهایی که حتی ممکن است موسیقیاش را دوست نداشته باشند، اما تماشای آزادگی در این روزهای بردگی، برایشان باشکوه است.
در ساعات گذشته بسیاری از فیلمها و تصاویر مربوط به محمدرضا شجریان، کنسرتها و مصاحبههایش در شبکههای اجتماعی منتشر شده. در میان این تصاویر که او را زنده، طناز و سر حال به یادمان میآورند، مراسم فرش قرمز «فروشنده» در کن ۲۰۱۶ دوست داشتنیتر است. جایی که ستارگان سینمای ایران در محاصره عکاسها با غرور لبخند میزنند و فضا معطر به عطر صدایی است که در سرزمین مادری ممنوع و محبوس بود. محمدرضا شجریان هنرمندی بود که در غم و شادی، افتخار و اندوه کنار ما ماند، کنار ایران. فراموشش نمیکنیم.
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- جاودانگی صدا تا ابد/ به مناسبت سالگرد درگذشت محمدرضا شجریان
- برشهای کوتاه/ سخنرانی شجریان و سایه در مراسم شب عبدالوهاب شهیدی/ قطعهای شنیدنی از شهیدی
- محمدرضا شجریان بودن
- خدایا مرغ سحر را شاد کن تا ناله نکند/دلنوشته ای از علی رویین تن
- تصاویر اختصاصی سینماسینما از حضور مردم و دوستداران محمدرضا شجریان در توس و در جوار آرامگاه فردوسی
- مراسم تشییع پیکر محمدرضا شجریان برگزار شد/ بدرقه با زمزمه «مرغ سحر»
- شمایل شجریان
- صدا وسیما از جان استاد شجریان چه می خواهد؟!
- ویدئویی از محمدرضا شجریان به مناسبت زادروزش
- افسانه موسیقی شرق
- گفتوگو منتشر نشده با محمدرضا شجریان؛ در آستانه زادروزش/ «ربنا» را یک دعای سیاسی کردند
- حذف نام شجریان از بیلبوردهای مستند چاووش از در آمد تا فرود
- در سالروز تولد محمدرضا شجریان صورت گرفت/ تکمیل باغ هنر بم پس از ۱۵سال
- شکایت شجریان از رسانه ملی به کجا رسید؟
- انتقاد علی مطهری از حذف نام شجریان در صداوسیما
نظر شما
پربازدیدترین ها
- آیا رونالدو وارد دنیای «سریع و خشمگین» میشود؟/ دیزل: ما برای او نقشی نوشتیم
- داستان پرسر و صدای «بیسر و صدا»
- نقش و جایگاه چهرهپردازی در سینمای ایران
- «سرِ انقلاب»؛ خنده در اتاق بازجویی، نمایش فروپاشی قدرت
- مقایسه فیلمنامه «کوچک جنگلی» تقوایی با سریال افخمی/ از پژوهشِ روایتمحور تا روایتِ موردپسند صداوسیما
آخرین ها
- «شمعی در باد»؛ جسورانهترین فیلم نیمه اول دهه هشتاد
- مهتاب ثروتی و مرجان اتفاقیان به «خاکستر خیال» پیوستند
- «جزیره آزاد»؛ خداوندگار خودخوانده جزیره آزاد
- جیمز کامرون: از سلطه هوش مصنوعی میگریزم/ «آوارتار۳» و شروع افتخارآمیز اکران
- بازیگر آمریکایی خودکشی کرد
- «قمرتاج»؛ از ثبتِ واقعیت تا سازماندهی روایت
- «یک تصادف ساده»، فیلم مورد علاقه باراک اوباما
- مدیران تلویزیون به جای اینکه نقدها را بپذیرند به انتقاد از منتقدان می پردازند
- آخرین قاب یک کارگردان در «سینماحقیقت۱۹»/ احسان صدیقی درگذشت
- «شهر خاموش»؛ طلسم فاوست بر فراز شهر
- واکنش روزنامه هفت صبح به مصاحبه اخیر مهران مدیری : از برج عاج خود پایین نیامد
- استوری سحر دولتشاهی از پشت صحنه «هزار و یک شب»
- از «بادکنک سفید» تا «طعم گیلاس» در نیویورک
- پرویز شهبازی و سینمای مولف
- معرفی برگزیدگان بیست و چهارمین جشن حافظ؛ «پیر پسر» چهار جایزه گرفت/ سه جایزه برای «تاسیان»
- نقش هوش مصنوعی در باز طراحی کسب و کارها در ۲۰۲۶
- نمایش مناسبات داخل زندانها در سریالهای نمایش خانگی چگونه است؟
- «کفایت مذاکرات»؛ شوخیهای نخنما
- چهلوسومین جشنواره جهانی فیلم فجر؛ آزمونی جدی و نگاهی رو به آینده
- نمایش «بانو»ی داریوش مهرجویی در بنیاد حریری
- مستند «جستجو در تنگنا»؛ چیزی که شور زندگی خلق میکند
- «افسانه فیل»؛ سوار فیلی بزرگ و سفید، که انگار همهی راه را بلد بود
- سینمای ما چه سرسبز بود!/به بهانه نمایش نسخه بازسازی شده سارا مهرجویی در موزه سینما
- «کج پیله» وقتی زنها از پوست خودشان، خارج میشوند
- «راه دیگهای نیست»؛ خشونت مرهم زخم
- تحلیلی بر افت ژانر وحشت با تمرکز بر چهارگانه «احضار»/ این فیلم، ترسناک نیست
- «فریاد زیر آب» و موجی که فروکش نکرد
- پیشبینیهای جدید نشریه واریتی برای اسکار ۲۰۲۶
- «سرِ انقلاب»؛ خنده در اتاق بازجویی، نمایش فروپاشی قدرت
- جزئیاتی درباره فیلم جدید ایناریتو/ «دیگر» با بازی تام کروز یک سال دیگر اکران میشود





