سینماسینما، زهرا مشتاق
لطفا اگر لیوان آب دستتان است زمین بگذارید و فیلم Snow piercer
را ببینید. چون برای خوردن آب دیر نمی شود. اما برای دیدن قطار یخ شکن دیر می شود. حواسم هست که راجع به فیلمی محصول ۲۰۱۳ صحبت می کنم ولی مگر اهمیتی دارد؟ فیلم زندگی امروز همه ما از گذشته تا همین حالا و فردا خواهد بود. این فیلمی است برای مرور آنچه خدایان نظام سرمایه داری بر سر ما آورده و می آورند. ما بدون آنها یک بی همه چیز واقعی هستیم. فکر و عمل ما توهمی بیش نیست. کسانی دیگر از قبل، از خیلی قبل تر برای همه چیز ما تصمیم های لازم و مهم را گرفته اند و ما مجریانی بیش نیستیم. حتی اگر تاثیرگذارترین مهره یک انقلاب باشیم، بعدتر خواهیم فهمید آنکه ما را پیش می رانده، ما و دیگران نبوده ایم؛ نوک های این هرم چند ضلعی و تیز، رهبری کننده همه رویدادها بوده است.
در بیرون از قطاری که به سرعت مرگ پیش می رود همه چیز یخ زده و مرده به نظر می رسد و حاضران در قطار تنها انسان های بازمانده در روی زمین هستند. قطاری با واگن های متعدد که در انتهایی ترین آن انسان هایی فقیر، کثیف و هماره گرسنه زندگی می کنند که تنها چیزی که برای خوردن به آنها داده می شود پروتئینی مستطیل شکل و تیره است که گاه از دل آن کپسول هایی پیدا می شود که درون آن کاغذهایی با پیام های تک جمله ای است. پیام هایی که این انسان های قرار گرفته در پایانی ترین بخش قطار را برای شورش مهیاتر می سازد. در ابتدا اولین سوال ایجاد شده این است که اگر اینان تنها بازماندگان عصر یخبندان هستند، پس چرا گروهی بر گروه دیگر مسلط شده و با اسلحه بر آنها حکمفرمایی می کنند؟ چرا همگان در شرایطی مساوی نیستند؟ چرا آنها کثیف، با لباس های پاره و در شرایط سخت زندگی می کنند و اصولا این شرایط پایانی دارد و کی قرار است به مقصد برسند؟ جواب: خیر این سفر هیچ پایانی ندارد. آنها در انتهایی ترین واگن ها به دنیا می آیند و در همان جا زندگی برده وار آنها تمام می شود. چون آنها بی آنکه خود بخواهند در آخرین واگن ها قرار گرفته اند و البته مدام تولید مثل می کنند. شاید چون تفریح دیگری ندارند و این تنها امکان لذت جویی و یادآوری خود بودن است و بچه های کوچک متولد شده که البته مهم ترین عامل حرکت چرخ ها و موتور قطار هستند. باز تولید زندگی برده وار که حرکت قطار را استمرار می بخشد. از گذشته تا آینده. انقلاب هایی بوده است. انقلاب های به تاریخ پیوسته، ناموفق، همراه با مرگ و دستاویزی برای خنده طبقات بالاتر و ثبت شدن در حافظه تاریخی و کتاب ها، همین. تلاش لایه های زیرین برای دسترسی به قدرت و زندگی بهتر، تنها مضحکه ای است برای خدایان قدرت تا اندکی بیشتر بر این نمایش موزیکال بخندند.
و اینک یک انقلاب تازه برای رهایی از ظلم با حمایت گیلیام در سایه یک قهرمان تازه. گیلیام می گوید از سن من گذشته و تو باید رهبری این قیام تازه را به عهده بگیری. سال ها از آخرین قیام گذشته است و آخرین کسانی که انقلاب کرده اند، به محض بیرون رفتن از قطار یخ زده اند. و این یعنی بیرون از قطار رونده خدایان، هیچ حیات دیگری امکان بقا ندارد. و درست از لحظه تصمیم برای تغییر است که جنگی هولناک میان برده و برده داران آغاز می شود. برده دارانی که خود مجری اوامر خدایانند. هر دو گروه کشته می شوند تا خدای بزرگ زنده بماند. راس هرم می خواهد که همه چیز جیره بندی شود. هوا، غذا، آب، جمعیت. و انقلاب ها، بخوانید جنگ ها، این کار را انجام می دهند. چون فرصت کافی برای آنکه اجازه دهیم طبیعت کار خودش را انجام دهد وجود ندارد. دقت کنید. فرصت کافی وجود ندارد. پس می توان برای مثال ویروسی منتشر کرد که از تعداد جمعیت بکاهد؟ و به وضعیت جمعیت و آب و هوا و غذا سامان ببخشد؟ گویا قطار به مثابه جهانی است و توده حاضر در واگن ها بشریت که بدون وجود رهبری نابود خواهند شد. چون جهان هماره نیازمند وجود رهبر است.
قطار اختراع شده است و دیگر نیازی به طراح و سازنده نیست. پس کونگ مین سو و دخترش یونا به حبه های کرونول معتاد می شوند و در کشوهای کمدهای بزرگ به خواب می روند. آنها فقط زمانی بیدار خواهند شد که قدرت بزرگ نیازمند آنان باشند. و حالا توده است که بانگ بیدارباش سرداده است و نیازمند همراهی اندیشه با قدرت عمل گرایی اوست. واگن ها یک به یک طی می شود. و هر چه این انقلاب به راس هرم نزدیک تر می شود، یاس و خشم بیشتری آنها را فرامیگیرد. چون قحطی نبوده، غذا بوده، گرما و انرژی بوده، شادمانی و آسودگی بوده؛ اما نه برای آنها که فرودستند، برای ارشدها، برای بالا نشین ها. و این عمق تحقیر است که آنان را قوی تر می سازد حتی اگر دست ها و پاهایشان را برای جبران گرسنگی یکدیگر میان سفره گذاشته باشند. و انقلاب کنندگان لشکری از انسان های گرسنه بدون دست و پا باشند. اما عالی جناب ولفرد برای این جماعت متاسف است. او می گوید آیا جواب لطف او و غذا و سرپناهی که فراهم کرده، خشونت این آشغال هاست؟! از نظر او ۷۴ درصد آدم ها زیادی اند و باید بمیرند. چون معیار کفایت نیست، توازن است. و توده باید حقیر و پست معرفی شوند تا با وجدانی آسوده تر مورد ظلم و استثمار قرار گیرد. و این یک تئوری عملی شده است چون در واگن مدرسه و در میان درس تاریخ، یکی از دانش آموزان می گوید من شنیده ام آنها یک مشت لاشخورند که مدفوع خود را می خورند. این نگاه تکثیر شونده بالا به پایین است. و در نهایت تنها نجات دهندگان چرخ، آتش، زن و یک کودک هستند که برخاسته از گروه برآمده از انقلاب سعی در رهایی خود دارند. قطار بالاخره از حرکت باز می ماند و از میان آتش و ویرانی، زن زردپوست همراه با کودکی سیاه پوست در حالیکه پوستینی بزرگ و گرم آنها را پوشانده است، چشم به دورتر دوخته و یک خرس قطبی را نگاه می کنند. آیا عصر یخ بندان رو به پایان است؟ آیا جهان دوباره زنده خواهد شد؟
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- محصول ۵۲ میلیون دلاری سینمای کره؛ ورنر هرتسوگ صداپیشه انیمیشن بونگ جونهو میشود
- فیلم جدید کارگردان انگل با فیلمبرداری خنجی اکران میشود
- «اتاق همسایه» ساخته میشود؛ جولین مور و تیلدا سوئینتن بازیگران فیلم جدید آلمادوار
- پس از خودکشی لی سون کیون؛ بونگ جون هو از بازیگر درگذشته دفاع کرد/ اعتراض به پلیس و رسانه
- فوت بازیگر فیلم «انگل»/ لی سون کیون درگذشت
- بازیگر جدید فیلم بونگ جون هو معرفی شد/ استیون ین در یک فیلم علمی تخیلی
- پس از فیلم «اوکجا»؛ داریوش خنجی با بونگ جون هو در «میکی ۷» همکاری میکند
- گذری در جشنواره فیلم ونیز / گزارش تصویری (۲)
- بونگ جون هو: کرونا نمیتواند سینما را از بین ببرد
- برایان کرانستون در فیلم جدید و پربازیگر وس اندرسون بازی میکند
- تام هنکس به فیلم بعدی وس اندرسون پیوست
- شهرام مکری داور بخش «افقها»ی جشنواره ونیز شد
- کارگردان «انگل» در مستر کلاس جشنواره کن چه گفت/ توضیحات بونگ جون هو درباره پروژههای آیندهاش
- «خورشید» به بخش رقابت بینالمللی جشنواره مونیخ راه پیدا کرد
- ونیز برای یک جشنواره کاملا فیزیکی آماده میشود
نظر شما
پربازدیدترین ها
- ردپای یک کارگردان مؤلف / نگاهی به فیلمهای کوتاه سعید روستایی
- وقتی زن تبدیل به «ناموس» میشود/ نگاهی به فیلم «خورشید آن ماه»
- چهره تلخ عشق یک سویه/ نگاهی به فیلم «در دنیای تو ساعت چند است؟»
- موقعیت فیلمهای ایران و سینماگران فراملی در فرانسه
- با نظرسنجی از ۱۷۷ منتقد فیلم؛ نشریه ایندی وایر برترینهای سال ۲۰۲۴ سینما را معرفی کرد
آخرین ها
- حذف فرهنگ از سبد طبقه متوسط؟/ هزینههای سبد فرهنگی خانواده ۴نفره در تهران چقدر است؟
- نکوداشت زنده یاد اکبر عالمی و بزرگداشت مهدی رحیمیان در آیین معرفی برندگان هفتمین جایزه پژوهش سال سینما
- با پیشتازی «۴۷» و «مخفیانه»؛ نامزدهای جوایز اسکار سینمای اسپانیا معرفی شد
- همزمان با سالگرد اولین نمایش عمومی «قیصر»؛ بزرگداشت مسعود کیمیایی برگزار میشود
- دو خبر از جشنواره بینالمللی تئاتر فجر؛ زمان بازبینی حضوری و انتخاب نهایی آثار بخش دیگرگونههای نمایشی/ آغاز ثبتنام اصحاب رسانه و منتقدان
- برگزاری نمایشگاه پشت دریای وهم
- حضور همراه اول با مجموعهای از سرویسهای فناورانه در نمایشگاه تلکام ۲۰۲۴
- بازگشت جنابخان به تلویزیون همراه با محسن کیایی
- «در آغوش درخت» بهترین فیلم بلند سینمای جهان جشنواره هندی شد
- نکوداشت خسرو خسروشاهی در جشنواره فیلم رشد
- «شهر خاموش» و «شناور» در شبکه نمایش خانگی
- به پاس یک عمر دستاورد سینمایی؛ خرس طلایی افتخاری برلین به تیلدا سوئینتون اهدا میشود
- کنسرت نمایش ایرج، زهره، منوچهر / گزارش تصویری
- حقایقی درباره محمد نوری به بهانه سالروز تولد او/ مردی که از شکست هراس نداشت
- ذلت ماندن یا لذت رفتن و رستن!
- جدول فروش سینمای ایران در آخرین روز پاییز/ پنج فیلمی که از ابتدای امسال بیش از ۱۰۰ میلیارد فروختند
- نمایش «دِویل» تمدید شد/ آغاز اجرای نمایش «تشنگان» از ۴ دی
- شایعه فروش آثار تجسمی مربوط به فروغ فرخزاد و سهراب سپهری/ سریال و فیلم مستند سهراب و فروغ به زودی کلید میخورد
- نامزدی یک فیلم کوتاه ایرانی-آمریکایی در جوایز آکادنی فیلم سوئد
- نشست خبری بزرگداشت فروغ فرخزاد / گزارش تصویری
- درباره سه مستند سینماحقیقت/ از جسارت نمایش عریان اعتیاد تا عشق به سینما در اتاق آپارات
- به خاطر نقش برجسته در صنعت سینما؛ کریستوفر نولان و همسرش، شوالیه و بانوی فرمانده شدند
- چرا «لیلی» سریال «داییجان ناپلئون» زشت بود؟/ پاسخ ناصر تقوایی را بخوانید
- «تیآرتی» ترکیه آغاز به کار کرد؛ صداوسیما هنوز در فکر سانسور است
- سیمرغ مردمی به جشنواره فیلم فجر بازگشت
- بستههای ویژه شب یلدای همراه اول با هدیه دیجیتال معرفی شد
- آنونس رسمی عاشقانه «عزیز» رونمایی شد
- با نظرسنجی از ۱۷۷ منتقد فیلم؛ نشریه ایندی وایر برترینهای سال ۲۰۲۴ سینما را معرفی کرد
- احمد رسولزاده و «بنهور» در بیست و هفتمین قسمت «صداهای ابریشمی»
- درباره «بی همه چیز»؛ درامی پیچیده با شخصیتهایی چندلایه