سینماسینما، عزیزالله حاجی مشهدی
در آخرین هفتهی اجرای نمایش «پرده در پرده» به کارگردانی رویا اسدی، فرصتی پیش آمد تا در تماشاخانهی سنگلج به تماشای این نمایش بنشینم. کارگردان این نمایش که با نگاهی گذرا، هفت نمایش شناخته شدهی اکبر رادی نمایشنامهنویس نام آشنای ایرانی را دستمایهی کار خود قرار داده است، با تلفیق مناسبی، کاری فراهم ساخته که به عنوان یک نمونهی آموزشی، به ویژه برای نمایش دوستان و هنرجویان رشتهی تئاتر میتواند بسیار ارزنده و آموزنده باشد.
بیتردید بسیاری از مخاطبان هنر نمایش، در سالهای دور و نزدیک برخی از اجراهای نمایشهایی چون «پلکان»، «مُنجی در صبح نمناک»، «تانگوی تخم مرغِ داغ»، «اُفول»، «پایین گذر سقّاخانه»، «از پشت شیشهها» و «شب روی سنگفرشِ خیس» دیدهاند و گاه حتی به تماشای دو باره و چند بارهی این نمایشها نشستهاند و به خوبی دریافتهاند که اکبر رادی در جایگاه یک نمایشنامهنویس مجرّب و کارآزموده، همواره به درونمایههای اجتماعی و مباحث جامعه شناختی، توجّه ویژه نشان داده و کوشیده است تا به دور از فضاسازیهای خیالپردازانه و فانتزی، بُرشهایی از بافت اجتماعی زندگی آدمهای روزگار خودش را با نگاهی واقعگرایانه (Realistic) روی صحنهی نمایشهای خود، به تماشا بگذارد.
کارگردان این نمایش هفت بخشی، با برخورداری از مشاورهی ارزندهی میکائیل شهرستانی به عنوان طراح و مشاور کارگردان، به خوبی توانسته است با فصلبندیهای مناسب، چکیده و افشرهی مضامین و فضای معناشناختی هر یک از این هفت نمایش برگزیده را به شیوهیی مُنسجم در کنار هم قرار دهد و بی آن که این همنشینی و همجواری نمایشها، تناقض و تعارض مضمونی و محتوایی ایجاد کند، به ترکیبی متوازن و یکدست دست مییابد که همچون نمایشی یکدست و مستقل، به تماشاگر ارائه داده میشود. گزینش برجستهترین بخشهای مضمونی هر یک از این نمایشهای هفتگانه نیز به گونهیی شکل میگیرد که گویی چکیدهی درخشانترین فرازهای محتوایی آنها به مخاطب عرضه میشود.
محمد رضا لایقی، با ایفای نقش استاد که در تمام هفت پرده حضور دارد، در اصل به عنوان استادی ظاهر میشود که مراحل فنی و حرفهیی شکلگیری یک نمایش – از تمرین تا اجرای آن- را بر عهده دارد و صد البته گاه نیز، در مقام یک راوی، آن چه را که در کارگاه آموزش و تمرین برای اجرای میبینیم با آن چه را که در دل نمایش برگزیدهیی از آثار نمایشی اکبر رادی دستمایهی کارگران نمایش پرده در پرده قرار گرفته است، به هم پیوند میزند و در این مسیر برای پرهیز از ملالآور شدن اثر، درست مثل در هم آمیزی دو نما در یک صحنه (Dissolve) از فیلم سینمایی است که با تاریک شدنِ یک صحنه و روشن شدن دوبارهی آن، ما را به تماشای پردهیی دیگر به عنوان چکیده یا عصارهی نمایش بعدی دعوت میکند. در انتخاب نمایشها و ترتیب و توالی آنها نیز به گونهیی عمل شده است که در هیچ بخشی با تفاوت لحن یا تفاوتِ ضرباهنگ (Rhythm) رو به رو نمیشویم.
در آغاز کار، جایی که گروهی از هنرجویان دختر و پسر (زن و مرد) در حال کف زدن و انجام حرکات نرمشی و گرم کردن خودشان هستند و کمی بعد که دستیار کارگردان (مهدی سمیعی)، برای دور خوانی و تمرین نقشها، همه را به نشستن دعوت میکند، با ورود استاد، فضای یک کارگاه و کلاس آموزشی، جدیتر میشود و با شروع تمرین فن بیان و خواندن شرح صحنهها توسط دستیار کارگردان و بازخوانیِ گفت و گوهای مربوط به هر یک از نقشها از سوی هنرجویان، با فضای مضمونی و محتوای نخستین نمایش یعنی «پلکان» (۱۳۶۱) از نخستین آثار نمایشی اکبر رادی آشنا میشویم و گاهی با قطع کردنهای ناگهانی خوانش یک هنرجو از طرف استا د- با هدف تصحیح و اصلاح لحن و بیان هنرجو- این بخشهای کار به درستی حال و هوای واقعی کلاسها و کارگاههای آموزشی بازیگری تئاتر را برای تماشاگر نمایش، زنده میکند و تاحدود زیادی همانند فضاهای پشت صحنهی تولیدات سینمایی یا مجموعههای تلویزیونی برای مخاطب، جذاب و تماشایی به نظر میرسد. نکتهی جالب توجه در انتخاب بازیگر نقش استاد، در این است که از همان آغاز، به محض ورود استاد به کلاس تمرین و نمایشنامهخوانی هنرجویان، به دلیل شباهت ظاهری و قد و قوارهی بازیگر این نقش، بسیاری از تماشاگران ممکن است تصور کنند که میکائیل شهرستانی نقش استاد را برعهده گرفته است! به ویژه که کارگردان نمایش با آشنایی کافی از شیوهی آموزش و نوع برخورد و برخی ویژگیهای رفتاری و کلامی و نوع بیان میکائیل شهرستانی، کوشیده است تا بازیگرِ نقش استاد، تصویری بسیار نزدیک به شخصیت ایشان را در طول این هفت پردهی نمایشی ارائه دهد. واقعیت این است که کار کردن با هنرجویانی که به عنوان تجربهی عملی اول یا دوم خود در اجرای یک نمایش جدی با ساختاری حرفهیی حضور پیدا میکنند، در مقایسه با بازیگران حرفهیی و کارآزموده، چندان ساده نیست. برای نمونه، آمادهسازی چنین نمایشی از نخستین تمرینها تا اجرای آن، با صرف نزدیک به شش تا هشت ماه کار، به راستی شکیبایی و حوصلهی زیادی میطلبد.
در این نمایش نیز، بار دیگر شاهد این رویداد شوقانگیز هستیم که بسیاری از هنرجویان آکادمی و آموزشگاهی که میکائیل شهرستانی مدیریت و تدریس در آن مرکز را بر عهده دارد، در نمایش پرده در پرده نیز حضوری گرم و گیرا دارند و نشان میدهند که دانشآموختگی آنان، در پایان دورهیی مشخص، با حضورشان در یک نمایش جدی به عنوان یک بازیگر، پیوند میخورد و از آموزههایشان در عمل نیز بهره میبرند.
پرده در پرده اگرچه نمایشی کم نقص و متفاوت از حیث نگاه آموزشی آن به مقولهی هنر بازیگری در صحنه تئاتر و آشنایی با هنر نمایش، به نظر میرسد، با این همه باید اذعان داشت که برای مخاطب عام یا تماشاگران غیرحرفهیی تئاتر، چه بسا به اندازهی یک کار نمایشی فانتزی یا اثری تراژیک که در سه یا چهار پرده، داستان یگانهیی را در صحنه به نمایش میگذارد، جذاب و پرکشش نباشد که صد البته چنین نقیصهیی را نباید به حساب نمایشنامهپرداز (Dramaturgist) و کارگردان چنین اثری گذاشت، چرا که بیگانگی بسیاری از مخاطبان هنرهای نمایشی – حتی آدمهای دانشآموخته و دانشجویان ما نیز با هنر تئاتر -به عنوان یک فقر فرهنگی نیاز به بررسی و آسیبشناسی جدّی دارد.

لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- «عطر لیموهای سیسیل»؛ از یاد بُردنِ عطر لیموهای سیسیل!
- «خانه عروسک»؛ خودشناسی، خودباوری و رهایی
- «آنها مرا دوست داشتند»؛ گوشهنشینانِ فراموش شده!
- نگاهی کوتاه به نمایشِ «سگِ نگهبان و درختی در باغ»؛ بازجویی یک جنایتِ خیالی!
- «کالیگولا»؛ تنهایی هراس انگیزِ امپراتور!
- خوابِ شیرینِ درختِ سیب های سرخ!/ نگاهی به فیلم «شور عاشقی»
- از یاد رفتگان کوچه رندان!/ نگاهی گذرا به کارنامه درخشان ناصر تقوایی
- نگاهِ تازه و نوجوییهای امیدبخش/ نگاهی به نمایش «بیانیهی کمیسیون صندلی»
- نمایش و بررسی «شبح کژدم» در موزه سینما
- شورِ زندگی و جادوی سینما/ نگاهی به کتاب «ریو براوو»
- زیر سایه ترس و بی اعتمادی!/ نگاهی به نمایش «خمره»
- کالبد شکافی کارنامهی سینمایی بهرام بیضایی/ نگاهی به کتاب «موزاییک استعارهها»
- هنرِ زنده ماندن در آرزوی آزادی!/ نگاهی به نمایش «ماراساد شاه لیر را شکار میکند»
- آرزوهای بر باد رفتهی عدالتجویی!/ نگاهی به نمایش «شب، روی سنگفرش خیس»
- کارنامهی درخشانِ یک پژوهشگرِ دلشیفتهی سینما/ نگاهی به کتاب «افسون پردهی نقرهیی»
پربازدیدترین ها
آخرین ها
- معرفی نخستین برندگان جشنواره برلین؛ جایزه بزرگ بخش مسابقه نسل به فیلم ایرلندی رسید
- در برنامه «خط فرضی» مطرح شد؛ خستگی از ما به نسل بعد از ما منتقل شده/ در زیر زمین، شهر دیگری وجود دارد
- نگاهی به سریال تاسیان؛روزی روزگاری ایران
- معرفی پلتفرمهای هوشمند سلامت همراه اول بهعنوان اپلیکیشنهای برگزیده
- انتقاد سازندگی از گفتوگوی کمال تبریزی با ایسنا/ داوران بر اساس مصلحت رای دادند نه کیفیت
- وداع با صدای ماندگار دوبله؛ بدرقه منوچهر والیزاده به خانه ابدی/ دوبلوری بدون جایگزین
- لوئیس بونیوئل فیلمساز در تبعید و صدو بیست و پنج سالگی
- فوت یک هنرمند پیشکسوت؛ عبدالرضا فریدزاده درگذشت
- شاهپور هنوز هست
- فیلمی در نوبت عید فطر به اکران اضافه نمیشود/ اسعدیان: پیشنهاد شورای صنفی نمایش برای بلیت، بیشتر از ۱۰۰ هزار تومان بود
- از دنیای عجیب، اما نه چندان عجیب سینما/ کارگردانانی که نمیتوانند اجاره خانهشان را بدهند
- با دستور وزیر ارتباطات، پروژههای ارتباطی همراه اول در روستاهای استان قزوین افتتاح شد
- جشنواره علیه جشنواره
- جایزه تجلی اراده ملی جشنواره فیلم فجر / گزارش تصویری
- گامی دیگر در جهت حذف سینما از سبد خانوادهها/ افزایش قیمت بلیت؛ ضربه مهلک به سینمای ایران
- مدیرعامل بهمن سبز: چه کسی بلیت ۲۲۰ هزار تومانی پیر پسر را میخرد؟!
- انتقاد صریح کمال تبریزی و علیرضا رییسیان از بهرام رادان
- اعطای تندیس «سازمان سبز برتر» به همراه اول
- پنجمین دوره «طرح پژوهانه همراه» با حمایت از دانشجویان نخبه کلید خورد
- نگاهی به سریال «جانسخت»؛ منتظر غافلگیری بمانیم یا نه؟
- کنسرت نمایش «ژن زامبی» از فردا میآید/بلیت ۵ روز اول به پایان رسید
- «نبض» روی میز تدوین
- نسخه ویژه نابینایان «مادیان» با صدای رعنا آزادیور منتشر میشود
- منوچهر والیزاده درگذشت
- ۱۲ نقشی که برنده اسکار شدند اما قرار بود به بازیگران دیگری داده شوند
- آیا باید از اینفلوئنسرها ترسید؟
- با رونمایی احتمالی فیلم در جشنواره کن؛ تام کروز با «ماموریت غیرممکن» خداحافظی میکند
- باید جلوی تصمیمات پشت پرده درباره سینمای ایران گرفته شود/ چه کسی باید مشکل شرعی «قاتل و وحشی» را حل کند؟
- نشان سیف الله داد چه نسبتی با بهرام افشاری و ملیکا شریفی نیا دارد؟
- فانتزیهای سورئال و کمدیهای پیچیده از جنس سروش صحت/نگاهی به فیلم «صبحانه با زرافهها»؛