سینماسینما، مینو خانی
«هنر، حاوی اطلاعاتی راجع به جامعه است»، اولین و سادهترین جملهای است که جامعهشناسان هنر دربارۀ «رویکرد بازتاب» میگویند. این جملۀ ساده بدین معناست که اشکال مختلف هنر میتوانند بازتاباننده زندگی مردم و جامعهای باشند که در آن خلق شده است. این جامعهشناسان به عنوان نمونه از اولین نقاشی که لبخند در آن دیده شد (چهره نقاس به همراه دخترش اثر الیزابت ویگی-لمبرون، ۱۷۸۹) یاد میکنند که تحت تاثیر تحولات در حوزۀ پزشکی و مراقبت از دندان رخ داده بود. این رویکرد اگر مطالعهای در تاریخ هنر باشد، باعث میشود نحوۀ زندگی، تفکر و باورهای گذشتگان شناخته شود و وجود همین رویکرد در زندگی روزمره، باعث ثبت اطلاعات دربارۀ جامعه و منبعی برای آیندگان میشود تا بتوانند جوامع را با مطالعۀ آثار هنری مورد مطالعه قرار دهند.
«اولد سانگز، عشق روزهای کرونا» نمایشی در شش اپیزود است که محمد رحمانیان آن را نوشته و کارگردانی کرده است. نمایش از ایدۀ سرودن ترانۀ فارسی بر شش آهنگ قدیمی خاطرهانگیز غربی مثل: «با من تا انتهای عشق برقص» از لئونارد کوهن، «همچنان دیروز» از شارل آزناوور و … شروع میشود و حس و حال هر ایپزود را مضاعف میکند؛ ایپزودهایی که هر کدام با حال و هوای خاصی از این روزهای کرونایی شکل گرفتهاند. مثلا اپیزود «یک نخ عاشقی» دیالوگی بین خانم خیاط و پیک موتوری است که اولی، برای یک گروه فیلمسازی ماسک میدوزد و دومی، برای بردن ماسکها آمده است. آقای پیک موتوری عاشق بازیگر افغانستانی شده که طی یک تماس تلفنی متوجه میشود به کرونا مبتلا شده است. اپیزود دوم، دیالوگی بین احترام برومند (در جایگاه واقعی خود یعنی همسر زندهیاد داود رشیدی) و پیک مغازهدار محل است که عاشق زینت، کلفت خانه شده است و مرتب خریدهای اشتباهی برایشان میآورد. مامور متروی هشتگرد در ایام قرنطینۀ فروردین سال ۱۳۹۹، مانع ورود افراد به مترو میشود تا اپیزود سوم را بسازد. یکی از فروشندگان خط مترو، زنی کولی و دخترش، بیتوجه به تذکرهای مامور وارد میشوند و در ادامه اظهار عشق زن به مامور باعث میشود تا مامور قاچاق زن را به گردن بگیرد. ایپزود کریمخان-حافظ، روایت دختران جوانی است که بر سر چهارراهها مشغول کارند و عاشق سوپراستارهای سینما و در خیال تصور میکنند از پاتوق آنها میگذرند. و اپیزود آخر، زن و شوهر شاعر و آهنگسازی قرار است ترانههای فارسی را بر موسیقیهای قدیمی برای نمایشی (اولد سانگز، عشق روزهای کرونا) بسازند و ایام قرنطینه باعث جداییشان شده است (اپیزود «بانویی با گربه ملوس» که قرار بود شاهد گفتوگویی بین بهنوش طباطبایی با گربهاش در ایام قرنطینه باشیم، ممیزی و از نمایش حذف شده بود و منجر به قرائت متنی از سوی کارگردان شد).
از اولین روزهای درگیری با این بیماری دهشتناک قرن، مطمئن بودیم که آثار هنری زیادی دربارهاش خلق خواهد شد، آثاری که تا ماهها و شاید حتی سالها بعد از رهایی از آن نیز خلق شوند، شاید حتی تا نسلهای بعد ادامه پیدا کند که قطعا مثل هر رویداد دیگری، گذشت زمان و تحقیق و مطالعه، باعث شود خلق آثار از عمق بیشتری بهره ببرند. هرچند آثاری که در زمان مواجهه با امری رخ میدهد، به دلیل نزدیکی مخاطب با آن رویداد، قابل درکتر و ملموستر است. نمایش «اولد سانگز، عشق روزهای کرونا» از این دست آثار است که به دلیل درگیری با آن و شنیدن، دیدن و درک کردن رویدادهای مختلف از زبان همۀ مردم، خیلی راحت قابل درک است، حتی اگر روایت عجیب باشد. اما اپیزودهای «اولد سانگز…» عجیب نیستند، شاید چون بیش از هر چیز این عشق است که در آنها موج میزند؛ امری که هر اتفاقی را قابل باور و پذیرش میکند، حتی اپیزود آخر که روایت جدایی یک زوج هنرمند است، از این حس بیبهره نیست.
دیالوگها (متن نمایش) ترکیبی از روایت امروز و داستانهای عاشقانۀ دیروز است، مثل اپیزود خانم خیاط. موسیقیای که بر و در میان دیالوگها با پیانوی سردار سرمست نواخته میشود، عطر خاطرات دیروز را به امروز میآورد تا تلخی و گزندگی دوریهای عاشقانه را کم کند. بازیها گرچه با اکت زیادی همراه نیست، اما حس و حال بازیگران در کلام از قدرت بازیشان کم نمیکند، حتی اگر کسی داستان زندگی خودش را بازی کند، مثل احترام برومند.
همه میدانیم کرونا خصوصا در روزهای قرنطینه تلنگر جدی به ما زد تا مهربانی را به دلها برگردانیم، یاد کسانی کردیم که دوستشان داشتیم و از آنها بیخبر یا بهشان بیتوجه بودیم، فکر کردیم بر مرز بین مرگ و زندگی هستیم و به خودمان یادآور شدیم مهربانتر باشیم، چون وقوع کرونا را نوعی دلگیری (قهر) خدا از انسان دانستیم، جرات بیان عشق پیدا کردیم چراکه از فردا و بودنمان بیخبر بودیم؛ چیزی که در نمایش «اولد سانگز، عشق روزهای کرونا» موج میزند. اما اینکه این حس و حال و نگاه ما به زندگی بماند و بر زندگیمان تاثیر بگذارد، چیزی است که باید در آینده دید و در آثار آیندگان جستوجو کرد.
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- معرفی راه یافتگان به بخش رقابتی دومین دورهی جشنواره مهر دوبی
- برگزیدگان دهمین دوره انتخاب آثار برتر ادبیات نمایشی معرفی شدند/ پیشنهادی برای ثبت سالروز تولد بهرام بیضایی به عنوان روز نمایشنامهنویسی ایران
- نامزدهای جایزه ادبیات نمایشی معرفی شدند
- معرفی نامزدهای بخش ترجمه جایزه ادبیات نمایشی ایران
- آیین نکوداشت آتیلا پسیانی / گزارش تصویری
- در سکوت اهل تاریخ/ نگاهی به سریال «شبکه مخفی زنان»
- کارگردان نمایش «چخوف/ ساد» مطرح کرد: اجازه اجرا در سالنهای دولتی را ندارم
- محمد رحمانیان: ۲۰ سال است که نتوانستم پروانه ساخت «آدمکش» را بگیرم
- از ۱۴ اردیبهشت؛ «الد سانگز: عشق روزهای کرونا» در پردیس تئاتر شهرزاد روی صحنه میرود
- دعوت به مراسم اسیدپاشی و آدامسخوانی؛ رونمایی و نمایشنامهخوانی دو اثر محمد رحمانیان برگزار میشود
- محمد رحمانیان از انتشار نمایشنامههایش میگوید/ رونمایی از چهار کتاب جدید
- دیدار جمعی از هنرمندان با واروژ کریممسیحی/ یادی از خاطرات گذشته
- انتقاد محمد رحمانیان از «بیبرنامگی در تئاتر»/ مدیران فعلی تئاتر هیچ طرح و ایدهای ندارند
- عکسی قدیمی و نوستالژیک که آتیلا پسیانی منتشر کرد
- گلایه محمد رحمانیان از سنگاندازیها در برابر فعالیت هنرمندان تئاتر
نظر شما
پربازدیدترین ها
- آیا رونالدو وارد دنیای «سریع و خشمگین» میشود؟/ دیزل: ما برای او نقشی نوشتیم
- داستان پرسر و صدای «بیسر و صدا»
- نقش و جایگاه چهرهپردازی در سینمای ایران
- مقایسه فیلمنامه «کوچک جنگلی» تقوایی با سریال افخمی/ از پژوهشِ روایتمحور تا روایتِ موردپسند صداوسیما
- تاریخچه سریالهای ماه رمضان از ابتدا تاکنون/ در دهه هشتاد ۴۰ سریال روی آنتن رفت
آخرین ها
- «قمرتاج»؛ از ثبتِ واقعیت تا سازماندهی روایت
- «یک تصادف ساده»، فیلم مورد علاقه باراک اوباما
- مدیران تلویزیون به جای اینکه نقدها را بپذیرند به انتقاد از منتقدان می پردازند
- آخرین قاب یک کارگردان در «سینماحقیقت۱۹»/ احسان صدیقی درگذشت
- «شهر خاموش»؛ طلسم فاوست بر فراز شهر
- واکنش روزنامه هفت صبح به مصاحبه اخیر مهران مدیری : از برج عاج خود پایین نیامد
- استوری سحر دولتشاهی از پشت صحنه «هزار و یک شب»
- از «بادکنک سفید» تا «طعم گیلاس» در نیویورک
- پرویز شهبازی و سینمای مولف
- معرفی برگزیدگان بیست و چهارمین جشن حافظ؛ «پیر پسر» چهار جایزه گرفت/ سه جایزه برای «تاسیان»
- نقش هوش مصنوعی در باز طراحی کسب و کارها در ۲۰۲۶
- نمایش مناسبات داخل زندانها در سریالهای نمایش خانگی چگونه است؟
- «کفایت مذاکرات»؛ شوخیهای نخنما
- چهلوسومین جشنواره جهانی فیلم فجر؛ آزمونی جدی و نگاهی رو به آینده
- نمایش «بانو»ی داریوش مهرجویی در بنیاد حریری
- مستند «جستجو در تنگنا»؛ چیزی که شور زندگی خلق میکند
- «افسانه فیل»؛ سوار فیلی بزرگ و سفید، که انگار همهی راه را بلد بود
- سینمای ما چه سرسبز بود!/به بهانه نمایش نسخه بازسازی شده سارا مهرجویی در موزه سینما
- «کج پیله» وقتی زنها از پوست خودشان، خارج میشوند
- «راه دیگهای نیست»؛ خشونت مرهم زخم
- تحلیلی بر افت ژانر وحشت با تمرکز بر چهارگانه «احضار»/ این فیلم، ترسناک نیست
- «فریاد زیر آب» و موجی که فروکش نکرد
- پیشبینیهای جدید نشریه واریتی برای اسکار ۲۰۲۶
- «سرِ انقلاب»؛ خنده در اتاق بازجویی، نمایش فروپاشی قدرت
- جزئیاتی درباره فیلم جدید ایناریتو/ «دیگر» با بازی تام کروز یک سال دیگر اکران میشود
- نمایش تمام موزیکال «رابین هود»
- «الکترون» نامزد بهترین فیلم جشنواره انگلیسی شد
- تحلیل روانکاوانه فیلم «دوستداشتنی»؛ این رابطه دوست داشتنی نیست
- نمایش «برادران کارامازوف»؛ وفادار به روح اثر نه کالبد
- درباره کامران فانی و ترجمهای ناب/ مرغ دریاییِ فانی





