تاریخ انتشار:1403/06/18 - 12:01 تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 206345

سینماسینما، الهام نداف؛

بیست و یکم شهریورماه ۱۴۰۳، روز ملی سینما، در حالی فرامی‌رسد که حال و روز سینمای ایران بیش از هر زمان دیگری در هاله‌ای از ابهام، رکود و سردرگمی قرار دارد. سالن‌های سینما خالی‌تر از همیشه، فیلمسازان کم‌کارتر و پلتفرم‌های آنلاین به جایگزینی بی‌رقیب برای سینما تبدیل شده‌اند. بیست و یک شهریور، روزی که زمانی فرصتی بود برای جشن گرفتن سینمای ایران، مرور افتخاراتش و تجلیل از هنرمندانی که در این عرصه زحمت کشیده‌اند. اما حالا در سال ۱۴۰۳، وقتی به سینمای ایران نگاه می‌کنیم، این پرسش پیش می‌آید که واقعاً از سینمای ایران چه باقی مانده است؟ سالن‌های خالی، فیلم‌هایی که به نمایش درنمی‌آیند، فیلمسازانی که یا سکوت کرده‌اند یا مهاجرت را بر ماندن ترجیح داده‌اند و مخاطبانی که دیگر انگیزه‌ای برای رفتن به سینما ندارند.

اما چرا این اتفاق افتاده است؟ چرا سینمای ایران، که روزگاری مردم را در صف‌های طولانی مقابل گیشه‌ها نگه می‌داشت، حالا دیگر جایی در سبد فرهنگی خانواده‌های ایرانی ندارد؟ آیا فقط گرانی بلیط مقصر است؟ یا پلتفرم‌های آنلاین جایگزین سالن‌های سینما شده‌اند؟ سانسور و ممیزی چه نقشی در این وضعیت دارد؟ و مهم‌تر از همه، پس از بحران‌هایی مانند کرونا و اتفاقات سال ۱۴۰۱، چرا سینما دیگر آن جادوی همیشگی‌اش را برای مردم ندارد؟

بحران کرونا؛ اولین ضربه سنگین به سینمای ایران

تا همین یک دهه پیش، صف‌های طولانی مقابل سینماها برای تماشای فیلم‌های پرفروش داخلی، جزئی جدانشدنی از فرهنگ شهری بود. از فیلم‌های کمدی پرفروش گرفته تا درام‌های اجتماعی که مردم را درگیر خود می‌کردند، هر سال حداقل چند فیلم وجود داشت که موجی از مخاطبان را به سالن‌های تاریک سینما بکشاند. اما حالا، چنین اتفاقی به‌ندرت رخ می‌دهد. بسیاری از سالن‌های سینمایی به اجبار تعطیل شده‌اند یا تنها با حداقل ظرفیت به کار خود ادامه می‌دهند.

سینمای ایران، مانند بسیاری از صنایع فرهنگی دیگر، از سال ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۰ با بحران کرونا دست و پنجه نرم کرد. تعطیلی‌های گسترده، تأخیر در تولید و اکران فیلم‌ها و مهم‌تر از همه، تغییر عادت مخاطبان باعث شد که پس از بازگشایی سینماها، دیگر هیچ چیز مانند قبل نباشد. در دوران قرنطینه، بسیاری از مردم به تماشای فیلم و سریال در پلتفرم‌های اینترنتی روی آوردند و این تغییر رفتار، پس از پایان بحران کرونا نیز ادامه پیدا کرد. دیگر رفتن به سینما بخشی از سبک زندگی مردم نبود و با توجه به شرایط اقتصادی، هزینه کردن برای بلیط سینما نیز در اولویت قرار نداشت.

اتفاقات ۱۴۰۱ و بی‌اعتمادی عمومی به سینما

اما اگر کرونا اولین ضربه را به سینمای ایران زد، اتفاقات سال ۱۴۰۱ و پیامدهای آن، این صنعت را وارد بحران عمیق‌تری کرد. در آن سال، با شکل‌گیری اعتراضات گسترده، بسیاری از هنرمندان سینما موضع‌گیری کردند و این موضع‌گیری‌ها بی‌پاسخ نماند. برخی بازیگران و کارگردانان ممنوع‌الکار شدند، برخی آثار توقیف شدند، و برخی دیگر برای مدتی از صنعت سینما کنار گذاشته شدند. این وضعیت، نه تنها فضای کار را برای فیلمسازان دشوارتر کرد، بلکه مخاطبان نیز بیش از گذشته از سینمای داخلی فاصله گرفتند. سینمای ایران که زمانی روایتگر دغدغه‌های اجتماعی مردم بود، حالا بیش از هر زمان دیگری با بی‌اعتمادی عمومی مواجه شده بود.

سانسور؛ فیلم‌هایی که پیش از اکران، بی‌جان می‌شوند

یکی از دلایلی که باعث کاهش اشتیاق مخاطبان برای رفتن به سینما شده، افزایش سانسور و ممیزی است. بسیاری از فیلم‌هایی که در جشنواره‌های خارجی یا حتی داخلی نمایش داده می‌شوند، هنگام اکران عمومی دچار اصلاحات گسترده‌ای می‌شوند. سکانس‌هایی حذف می‌شود، دیالوگ‌ها تغییر می‌کند، و حتی در برخی موارد، فیلم‌ها به‌طور کامل توقیف می‌شوند. این شرایط باعث شده که مخاطب دیگر به سینمای ایران اعتماد نکند، زیرا می‌داند که فیلمی که روی پرده می‌بیند، نسخه ناقص و سانسورشده‌ای از آن چیزی است که کارگردان ساخته است.

از طرف دیگر، بسیاری از فیلمسازان مستقل که حاضر به پذیرش این محدودیت‌ها نیستند، ترجیح داده‌اند که اصلاً فیلم نسازند یا آثارشان را در خارج از ایران نمایش دهند. نتیجه این روند، کاهش تنوع در سینما و افزایش تولید فیلم‌هایی است که صرفاً برای عبور از سد ممیزی ساخته می‌شوند، نه برای بیان یک داستان یا دغدغه اجتماعی واقعی.

اقتصاد بحران‌زده و گرانی بلیط؛ سینما از سبد فرهنگی حذف شد

با توجه به شرایط اقتصادی کشور، هزینه‌های زندگی مردم در سال‌های اخیر به شدت افزایش یافته است. در چنین وضعیتی، طبیعی است که تفریحات فرهنگی به یکی از اولین مواردی تبدیل شوند که از سبد خانوار حذف می‌شود. قیمت بلیط سینما در سال ۱۴۰۳ به بالاترین میزان خود رسیده است و برای یک خانواده چندنفره، تماشای یک فیلم در سینما هزینه‌ای سنگین محسوب می‌شود. از سوی دیگر، با گسترش پلتفرم‌های آنلاین، مردم ترجیح می‌دهند که با پرداخت هزینه‌ای کمتر، فیلم‌ها و سریال‌های مورد علاقه‌شان را در خانه تماشا کنند.

پلتفرم‌های آنلاین؛ جایگزینی برای سالن‌های خالی

یکی دیگر از عوامل تأثیرگذار بر کاهش مخاطبان سینما، رشد پلتفرم‌های نمایش آنلاین است. در سال‌های اخیر، این پلتفرم‌ها به مهم‌ترین مرجع تماشای فیلم و سریال برای ایرانیان تبدیل شده‌اند. بسیاری از فیلم‌هایی که به دلایل مختلف اجازه اکران عمومی ندارند، در این پلتفرم‌ها منتشر می‌شوند و این روند، به افزایش محبوبیت آن‌ها کمک کرده است.

علاوه بر این، تولید سریال‌های اختصاصی برای این پلتفرم‌ها باعث شده که بسیاری از کارگردانان و بازیگران به سمت این رسانه‌ها بروند و از سینمای سنتی فاصله بگیرند. در حالی که ساخت یک فیلم سینمایی با چالش‌های متعددی از جمله سانسور، مشکلات مالی و محدودیت‌های اکران مواجه است، تولید یک سریال برای پلتفرم‌های اینترنتی می‌تواند گزینه‌ای آسان‌تر و پربازده‌تر برای فیلمسازان باشد.

فیلمسازان مستقل؛ بازندگان اصلی شرایط جدید

در این میان، بیشترین ضربه را فیلمسازان مستقل خورده‌اند. کسانی که نه امکان نمایش آثارشان در سینماها را دارند، نه سرمایه لازم برای تولید پروژه‌های بزرگ را پیدا می‌کنند. بسیاری از آن‌ها به مهاجرت فکر کرده یا به سراغ فیلم‌های کوتاه و مستندهای خارج از جریان اصلی رفته‌اند. جشنواره‌های داخلی نیز دیگر چندان مورد توجه فیلمسازان مستقل نیستند، چرا که اغلب فیلم‌های انتخاب‌شده، مطابق با سیاست‌های رسمی گزینش می‌شوند و کمتر فیلمی با نگاه انتقادی مجال حضور پیدا می‌کند.

سینمای ایران به کجا می‌رود؟

با تمام این مشکلات، آینده سینمای ایران در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. آیا روزی خواهد رسید که سینما دوباره به جایگاه گذشته خود بازگردد؟ آیا فیلمسازان بار دیگر انگیزه خواهند داشت که برای پرده نقره‌ای فیلم بسازند؟

آنچه مشخص است، این است که تا زمانی که مشکلات اقتصادی، سانسور، و سیاست‌های محدودکننده در سینما ادامه داشته باشد، وضعیت این صنعت بهبود نخواهد یافت. مخاطبان ایرانی هنوز هم علاقه‌مند به دیدن فیلم‌های خوب هستند، اما وقتی سینما دیگر حرفی برای گفتن ندارد، آن‌ها هم ترجیح می‌دهند که از راه‌های دیگر نیاز فرهنگی خود را برطرف کنند.

روز ملی سینما در ایران، امسال بیش از هر زمان دیگری، یادآور گذشته‌ای پرافتخار و آینده‌ای نامطمئن است. سینمای ایران روزگاری یکی از ستون‌های فرهنگ کشور بود، اما امروز با چالش‌های بسیاری روبه‌رو است. در این روز شاید بهترین پرسش این باشد که آیا این روز هنوز هم چیزی برای جشن گرفتن دارد؟ یا باید آن را تنها به‌عنوان یادبودی از گذشته‌ای درخشان در نظر گرفت که امروز دیگر اثری از آن باقی نمانده است؟

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

 

آخرین ها