تاریخ انتشار:۱۳۹۹/۱۱/۱۹ - ۰۰:۰۲ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 150213

سینماسینما، ایلیا محمدی‌نیا

خط فرضی می خواهد نشان دهد زنان در جامعه ای با نگاه مردسالارانه و قوانینی که مردان حتی برای شخصی ترین مناسبات خانوادگی نوشته اند زندانی و در نهایت قربانی از پیش تعیین شده ای هستند.
علی الظاهر جان مایه کلام کارگردان درست و منطقی است و او خوب توانسته بخشی از آسیب ها در نقاط کمرنگ و سایه روشن های قوانین جاری در جامعه را کشف کند و به درستی دست روی آن بگذارد مشکل اما اینجاست که بیان این معضل آن هم با زبان هنر و خاصه تصویر نیاز به ظرافت و خلاقیتی دارد که فیلم فرنوش صمدی فاقد آن بود.
فیلم قرار است با نقد شرایط موجود جامعه مردسالارانه معضلی کهنه و گاه پنهان را به تصویر بکشد اما خود تبدیل به اثری ضد زن می شود.
نگاه کنید به جایی که سارا ناامید تن به مرگی تدریجی می دهد در حالیکه تماشاگر او را. در بیشتر لحظات فیلم محق ندانسته و در نتیجه با او همذات پنداری نمی کند.
او اهل مبارزه نیست و راهی که به تباهی می کشد انتخاب می کند در حالیکه مخاطب از یک معلم آگاه انتظار بیشتری دارد.
فیلمساز در بیست دقیقه نخست تمام آنچه که می توانست موتور پیش برنده داستان فیلم باشد را رو می کند در نتیجه در ادامه داستان دستی خالی دارد به همین جهت داستان جذابیت های اولیه خود را از دست می دهد.
فیلم سعی دارد با توجه به مضمون ملتهبش فضایی تلخ و سیاه را به تصویر بکشد تا گزندگی آنچه که قرار است به تصویر بکشد بیشتر شود که عملا این اتفاق در فیلم «خط فرضی» نیفتاد.

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها