تاریخ انتشار:۱۳۹۹/۱۲/۱۳ - ۲۲:۴۵ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 152072

سینماسینما، عزیزالله حاجی مشهدی

بخت با من یار شد که  توانستم در این روزگار کرونا زده، درست در آخرین شب اجرا، نمایش «حق با شماست»، به عبارت دقیق تر نمایشِ «حق با شماست، اگر چنین می پندارید» نوشته لوئیجی پیرآندللو (‎Luigi Pirandello) نویسنده و نمایشنامه‌نویس صاحب نام قرن بیستم ایتالیا را با کارگردانی مجید زارع زاده در سالن اصلی تئاتر محراب، به تماشا بنشینم. پیرآندللو- برنده جایزه نوبل ادبیات در سال۱۹۳۴، از چهره های بلندآوازه ادبی هنری ایتالیاست که اگرچه بسیاری از منتقدان، حمایت موسولینی از او را بزرگ ترین نقطه ضعف زندگی هنری وی می دانند، با این همه، نمایشنامه نویسی تاثیر گذار بوده است. پیرآندللو، با توجه به ترجمه بسیاری از داستان ها و نمایشنامه هایش در ایران، در میان نمایش دوستان ایرانی  هم از شهرت و اعتبار بالایی برخورداراست.

مجید زارع زاده، دانش آموخته رشته تئاتر و عضو مدرسان خانه تئاتر که در کنار کارگردانی این نمایش، وظیفه طراحی و همچنین بازیگری یکی از نقش های محوری نمایش (لامبرتو لائودیزی) را نیز برعهده داشته است، از چهره های به نسبت جوان هنر تئاتر است که با بیش از دو دهه سابقه بازیگری و کارگردانی، این نمایش را به صحنه آورده است. نمایشی که در گذشته نیز توسط کارگردان های دیگر، اجراهایی داشته است.

نکته جالب توجه در متن نمایشنامه حق با شماست (ترجمه اثمار موسوی نیا) این است که حتی در لایه بیرونی گفت‌وگوهایی که میان بیش تر آدم های داستان این نمایش جریان دارد، آشکارا با نوعی کلامِ شوخ طبعانه و طنزآلود رو به رو می شویم. سرچشمه این ویژگی سبک شناختی را باید در   روحیه خود پیرآندللو جُست وجو کرد؛ در روحیه کسی که با وجود رنج ها و مصایبی که در زندگی‌اش کشیده است،  همواره می کوشد تا هرگز از «حقیقت» برداشتی قطعی و ثابت و تغییر ناپذیر ارائه ندهد. اوج این روحیه شوخ طبعانه و به ویژه گفت وگوهای آمیخته به طنز و کنایه آمیز را در یکی از معروف ترین نمایشنامه های او یعنی «شش شخصیت در جُست وجوی یک نویسنده» (ترجمه بهمن فرزانه)شاهد بوده ایم که یک نمایش شادی آور(comedy ) است. نمایشی که با اقبال بسیاری از نمایش دوستان رو به رو شده است.

 پیرآندللو در اغلب کارهای نمایشی خود -از جمله در همین نمایشِ حق با شماست- چنان تصویری از شخصیت های نمایش به ما ارائه می دهد که گویی در موقعیت و شرایط غیر واقعی به سر می برند و تمامی این فضاسازی ها با هدف خلقِ یک موقعیت خیالی شکل می گیرد. شاید به همین دلیل است که مخاطب نمایش حق با شماست، درست مثل خود شخصیت های نمایش، از موقعیتی که در آن قرار می گیرد یا حتی  از سخنی که  می شنود، هرگز تلقی قطعی و محتومی ندارد. اگر جز این می بود، شنیدن داستان مادرِ خانم پونتسا (خانم فرولا، با بازی شیما خوش اقبال) که دختر خانه نشین و مردم گریز خود (همسر آقای پونتسا) را گاهی تنها از فاصله‌ای دور، بر ایوان یک ساختمان چند طبقه می بیند و فقط برایش دستی تکان می دهد، نمی تواند گزاره‌ای قطعی و باور پذیر تلقی شود. یا حرف های پُر ازتضاد و تناقضی را که تماشاگر نمایش از زبان آقای پونتسا (داماد خانم فرولا، با بازی علی رضا شایانی) می شنود، نمی تواند از واقعیت ماجرا پرده بردارد. یعنی به دلیل قرار گرفتن در همین موقعیت های شکننده میان واقعیت و خیال، داوری قطعی برای تماشاگر نمایش امکان پذیر نمی شود. چنان چه لامبرتو لائودیزی (با بازی  مجید زارع زاده) را به گونه‌ای روایتگر مستقیم یا غیر مستقیم داستان نمایشِ حق باشماست، بدانیم که عامل پیوند دهنده روابط میان سایر شخصیت های نمایش است، از خواهر (آمالیا ) و دختر خواهرخودش(دینا ) گرفته تا آقای شهردار و «بازرس چنتوری» و… حضور پیوسته او در همراهی با همه شخصیت های نمایش، قابل توجیه به نظر می رسد.  

بسیاری از منتقدان ادبی و هنری، فضاهای موجود در آثار نمایشی پیرآندللو را به نوعی بازتاب مجموعه تنش ها و درد و رنج های تجربه شده در زندگی شخصی و چیرگی نگاه ناتورالیستی وی می دانند. این که در نمایش حق با شماست، گاه از ذهن مخاطب نمایش می گذرد که خانم پونتسا یا مادر او (خانم فرولا) و حتی خود آقای پونتسا (همسر جوان دخترک ) را آدم هایی متوهّم و حتی روان پریش تصور کند، به خواست و اراده نمایشنامه نویس بوده است. به همین روی، فاصله روحی عاطفی میان بسیاری از شخصیت های نمایش، به ویژه نشانه های آشکار میل به تنهایی و انزواطلبی خانم پونتسا، پُررنگ تر و معنادارتر جلوه می کند. 

به نظر می رسد که پیرآندللو از طریق درهم شکستن مرزهای واقعیت و خیال و کشاندن پای تماشاگر نمایش خود به متن ماجراهایی که در هر پرده از نمایش خود پی ریزی می کند، آن ها را به چالشی بزرگ وا می دارد تا به سهم خود و در حدِ توانستن، برای کشف حقیقت تلاش کنند. به بیانی دیگر، پیرآندللو آگاهانه می کوشد تا مخاطب نمایش، خود را به عنوان جزئی از آدم های نمایش، به همراه بازیگران و در کنار شخصیت های نمایش به نوعی مکاشفه وادار کند و در روند خلاقیتِ نویسنده نمایش شریک شود. این نگاه با عنوان «فراداستان» (Metafiction ) در میان برخی از نمایشنامه نویسان و به ویژه در میان بسیاری از کارگردان های تئاتر، رایج بوده و جریانی است که به مخاطب نمایش کمک می کند تا جنبه های متوهّمانه و غیر واقعی بودن داستان را کشف کند.

مجید زارع زاده در طراحی این نمایش برای یک اجرای تازه، به نوعی دست به ابتکار و نوآوری زده است، به این معنا که یک نمایش وابسته به قواعد نمایش های کلاسیک را با استفاده از برخی امکانات نوین مثل «ویدئو پروجکشن» و نمایش بخش هایی از روایت ها که به بازگویی  وقایع گذشته از زبان شخصیت های نمایش مربوط می شود – درست شبیه نماها و صحنه های بازگشت به گذشته (flash back) در فیلم های سینمایی- با اجرای زنده بازیگران نمایش در هم بیامیزد و اجرایی جذاب و پُرکشش ارائه دهد.

در تحلیل درونمایه و مضمون اصلی این نمایش می توان به ویژگی دیگری نیز اشاره کرد که این نمایش پیرآندللو به خوبی توانسته است یک مضمون جهان شمول مثل نسبی گرایی، عدم قطعیت را فارغ از موقعیت های مکانی (جغرافیا) و یا محدوده های زمانی خاصی، در قالب چنین اثری به نمایش بگذارد. مهم تر از همه ی این ها، نمایش یک پیام روشن را نیز که به برخی عادت ها و خُلق وخوی ناپسند آدم ها در زندگی عملی شان (از جمله: کنجکاوی های بیش از حد که از نگاه عام به نوعی فضولی و سرک کشیدن به زندگی دیگران تعبیر می شود!) به مخاطب خود ارائه می دهد. این که از چه زاویه‌ای و در چه موقعیتی به یک پدیده نظر بیافکنیم، ممکن است از نگاه خودمان حق به جانب باشیم. در عین حال، دیگران نیز می توانند از منظری که به واقعیت می نگرند خود را حق به جانب بدانند!  

بدون تردید اجرای نمایش حق با شماست به عنوان کاری از گروه تئاتر متد، را به ویژه در شرایط خاص سال ۹۹ و محدودیت های ناشی از همه گیری ویروس کرونا، با توجه به برخی ظرافت ها در طراحی صحنه و بازی های به نسبت یکدست، باید اجرایی مقبول و قابل اعتنا تلقی کرد. با این همه نباید از یاد بُرد که تقریبا در بیان همه بازیگران نمایش نوعی «تکنواختی» (monotony) آشکار دیده می شد که به دلیل حذف ناخواسته برخی فراز و فرودهای کلامی، گفت وگوهای بازیگران، گاه از ضرباهنگ طبیعی و معمول دور می شد و چنین به نظر می رسید که  با گفت وگوهای طبیعی آدم ها در زندگی عادی، اندکی تفاوت دارد. 

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها