سینماسینما، یزدان سلحشور
ساختنِ درام ورزشی کلاً مشکل است و مرتضی علی عباس میرزایی هم به عنوان کارگردان و هم به عنوان نویسندهی «بیرو»، از عهدهی کار برآمده و مهمتر اینکه ریتم را از دست نداده است. [به همهی اینها اضافه کنید که دیدن فیلمی روبراه از یک شازدهی قجری، همیشه پیش نمیآید! (وی همانطور که از نام خانوادگیاش مشهود است از بازماندگان خاندان قاجار و از نوادگان عباس میرزا (ولیعهد ایران و نائب السلطنه فتحعلی شاه در آذربایجان در دوران قاجار) است./ ویکیپدیا)] فیلم دربارهی زندگی بیرانوند است. مسئله این است ساختنِ چنین فیلمی، از اولش هم یک خطرِ بالقوه بوده چون بیرانوند دربارهی زندگیاش زیاد گفته و نشریاتِ ورزشی هم زیاد نوشتهاند و در نتیجه، فیلم به شکل بالقوه، امکانِ غافلگیر کردنِ مخاطب را پیش از ساخته شدن از دست داده است. اینجاست که «دیدنی شدن» فیلم و در آوردنِ ریتم به کاری دشوار بدل شده و پرداختن به جزئیاتِ ظاهراً ساده اما پراهمیت، این درام ورزشی را نجات داده است. شخصاً به رغم اینکه تقریباً از تمامِ خردهروایاتی که عباس میرزایی به کار گرفته، مطلع بودم اما باز هم روی صندلیام نشستم تا آخرِ فیلم! چون آدمهای داخلِ فیلم، بدل به آدمهای درام شده بودند نه سایهای از آدمهای بیرون از متن. گذاشتنِ کلِ فیلم در پرانتزِ یک مسابقهی واقعی، گرچه تازه نبود [کلی مستند ورزشی دیدهایم با همین شگرد] اما به فیلم، بافت و ساخت بخشیده است. در ایران، فیلم ورزشی کم ساخته نشده با این همه فکر میکنم باید فیلمهای ورزشی ایرانی را به قبل و بعد ساخته شدن «بیرو» تقسیم کرد. حُسن بزرگِ «بیرو» عدمِ وابستگی به «بیرانوندِ حاضر در فرامتن» و ساختنِ «بیرانوندِ درونِ متن» است. زیاد بودنِ خردهروایات، خوشبختانه به «تلنبار و غیرقابلِ استفاده شدنِ ایدهها» منجر نشده. [پدیدهای که به طور معمول در فیلمهای زندگینامهای ایرانی با آن مواجهیم.] فقط با یک سکانس فیلم مشکل داشتم: در سکانس قهوهخانه، با حذفِ تصویری بازی نرد، به صحنه لطمه خورده است؛ چه این حذف حاصلِ ممیزی سختگیرانه بوده باشد و چه حاصلِ «خودممیزی کارگردان»، به یکدستی فیلم -در نشان دادنِ جزئیات- لطمه زده است.
***
خوشبختانه، روز اول جشنواره، روز «ژانر» بود. «مرد بازنده» میتوانست فیلم پلیسی خوبی باشد اگر تکلیفِ نویسندگانش با «ایده»هایی که داشتند، روشن بود. متأسفانه، همچنان پاشنهی آشیلِ آثارِ مهدویانِ کارگردان، فیلمنامهایست بدونِ «اهدافِ روایی روشن». وقتی فیلم تمام شد یکی از دوستان داشت دنبالِ تمامِ پلیسهای مشهوری که در تاریخ سینما میشناسیم، میگشت و اول هم از «سرپیکو» شروع کرده بود! گفتم نگرد! این آدم، مستقل است اما باید دید در این استقلال و بومی شدن، توانسته «باورپذیر» هم بشود؟! تا اینجای کار با مهدویان موافقم که گفته: «این فیلم کاملا ایرانیست و براساس محتوای فهم ایرانی ساخته شده.» اما حداقل، در نیمهی نخستِ فیلم، ابداً کُنش و واکُنشهایش در یک چارچوب منضبطِ پلیسی، باورپذیر نیست و گرچه جواد عزتی، تمامِ سعیِ خودش را میکند که شخصیت را باور کنیم اما مشکلِ اصلی، در خودِ شخصیت نیست در «ناهمخوانیِ او با محیطِ اطرافش» است. ما البته در طول تاریخ سینما و تلویزیون، پلیسهای ناهمخوانِ زیادی را دیدهایم که ناهمخوانیشان در «تقاطع مهندسی مکان و زمان» و با تمرکز به «خردهروایاتی که بنا بوده به بحرانیتر شدن وضعیتِ ثانویهی روایت کمک کنند»، «ساخته» شده است. وقتی «ناهمخوانی» به «امری پیشفرض و تحمیلی» بدل شود ما با انبوهی از آثار گرتهبردارانه از «شفت» و «هری کثیف» و «جک ریگان»[در سریال «سوئینی»] روبرو خواهیم بود. [خوشبختانه، پلیسِ فیلم مهدویان، گرتهبرداری از این شخصیتها نیست تنها یک تلاشِ ناموفق است در ساختنِ یک پلیسِ واقعی؛ تلاشی که در «سرخپوست» نیما جاویدی و «متری شیش و نیم» سعید روستایی با موفقیت همراه بوده.] مشکلِ دیگر کار، درنیامدنِ شخصیتهای فرعیست که در حدِ نام [و نه حتی تیپ] ماندهاند از جمله دستیارِ پلیس، مقام امنیتی، حتی رفیقِ مقتولِ اولِ فیلم اما شاید با همهی اینها میشد یک جوری کنار آمد اگر مشخص بود که فیلم دربارهی چه هست اصلاً؟ واقعاً مشخص نیست! مگر اینکه فرض کنیم که این فیلم اسپینآفِ مجموعهی گاندو است و با همان مناسبات، چیزهایی برای پروندههای گندهتر مخفی شدهاند. [اگر ایراد میگیرید که این اسپینآف، از اصلاش بهتر است، مخالفتی ندارم اسپینآفها، گاهی از اصل بهتر میشوند! مخصوصاً در بازیها و دیالوگنویسی و در مجموع، قابلِ تحمل بودنِ کار از لحاظِ بصری! که این آخری دربارهی گاندو، به زبان آوردنش واقعاً دشوار است!] «مرد بازنده» سکانسهای دیدنی کم ندارد مشکل این است که این سکانسها از لحاظِ بافت، به جزایری بدون اتصالِ مشهود بدل میشوند. سکانسِ پایانی را در نظر بگیرید که اگر واقعاً تکلیفِ داستانِ فیلم روشن بود، چه سکانسِ موفقی میتوانست باشد. فیلم مهدویان، البته یک مجموعهسکانسِ واقعاً خوب دارد که با ورود شخصتِ سرهنگ به پاسگاهی در شهرستان شروع میشود و با نشان دادنِ مدرکِ شناساییاش در حالی که دستبند به دست دارد، ختم میشود که خوب بودنِ این سکانسها برای مخالفخوانیِ شخصیت نیست [که مهدویان به این معترض خواندنِ شخصیتهایش، همیشه معترض بوده!] بلکه به دلیلِ واکُنش درست شخصیت در قبالِ کُنشِ محیط پیرامونیست. [خودمانیم البته! اگر چنین مجموعهسکانسی در فیلم «متری شیش و نیم» بود، کلِ فیلم اجازهی اکران میگرفت؟!]
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- تاکید بر سمزدایی از سینما و جشنواره فجر/ علیرضا شجاع نوری: ادغام جشنوارهی ملی و جهانی فجر سیاسیکاری بود
- چهل و سومین جشنواره فیلم فجر؛ از فرصت ثبت نام فیلمها تا داوری عوامل بخش نگاه نو
- اعضای شورای سیاستگذاری جشنواره فیلم فجر معرفی شدند
- با حکم رئیس سازمان سینمایی؛ منوچهر شاهسواری دبیر جشنواره چهل و سوم فیلم فجر شد
- بازگشت جواد عزتی به خونبازی در «زخمکاری ۳»
- با حکم وزیر ارشاد؛ رییس سازمان سینمایی، دبیر جشنواره فیلم فجر چهل و سوم شد
- آغاز تولید فصل چهارم «زخم کاری»؛ پخش فصل سوم پس از پایان «قطب شمال»
- گفتوگو با علیرضا رئیسیان درباره مهمترین رویداد سینمایی کشور؛ جشنوارهای که انحصاری بود
- چه بودیم و چه شد!
- چرا سیمرغ فیلمنامه حذف شد؟/ نامه سرگشاده کانون فیلمنامهنویسان به رئیس سازمان سینمایی
- توضیح خزاعی درباره اشتباه خواندن دعای تحویل سال: فسیلهای سیاسی مرا تخریب کردند!
- فیلم سروش صحت بدون حتی یک نامزدی/ کاندیداتوری جشنواره فیلم فجر در قبضه ارگانیها
- بالاخره در روز هشتم جشنواره اتفاق افتاد؛ معرفی داوران چهل و دومین جشنواره فیلم فجر
- احتمال حضور «بیبدن» در سودای سیمرغ جشنواره فجر
- اتفاق عجیب در جشنواره فیلم فجر؛ شکست رکورد سانس فوقالعاده با چه فیلمهایی؟
نظر شما
پربازدیدترین ها
- وقتی زن تبدیل به «ناموس» میشود/ نگاهی به فیلم «خورشید آن ماه»
- چهره تلخ عشق یک سویه/ نگاهی به فیلم «در دنیای تو ساعت چند است؟»
- اختصاص سینماسینما/ سه فیلم ایرانی در جشنواره فیلمهای برتر سال ۲۰۲۴ مجله تله راما
- گفتوگو با محمد مقدم درباره سینمای مستند/ فیلم مستند، جهانی است ساختگی؟
- تاریخچه سریالهای ماه رمضان از ابتدا تاکنون/ در دهه هشتاد ۴۰ سریال روی آنتن رفت
آخرین ها
- حضورهای بین المللی فیلم کوتاه تامینا
- گلدن گلوب اعلام کرد؛ وایولا دیویس جایزه سیسیل بی دمیل ۲۰۲۵ را میگیرد
- درباره «قهوه پدری»؛ قهوه بیمزه پدری
- «کارون – اهواز» در راه مصر
- اختتامیه جشنواره «دیدار» ۱۷ دی برگزار خواهد شد
- اختصاص سینماسینما/ سه فیلم ایرانی در جشنواره فیلمهای برتر سال ۲۰۲۴ مجله تله راما
- ترجمه اختصاصی سینماسینما/ «مجمع کاردینالها»؛ موفقیت غیرمنتظره در گیشه و جذب مخاطبان مسنتر
- مدیر شبکه نسیم توضیح داد؛ مهران مدیری، جنابخان، فرزاد حسنی و چند برنامه دیگر
- تاکید بر سمزدایی از سینما و جشنواره فجر/ علیرضا شجاع نوری: ادغام جشنوارهی ملی و جهانی فجر سیاسیکاری بود
- ترجمه اختصاصی سینماسینما/ جادوی «شرور»؛ داستانی از دوستی، تفاوتها و مبارزه با تبعیض
- برای پخش در سال ۲۰۲۵؛ پسر شاهرخ خان برای نتفلیکس سریال میسازد
- ترجمه اختصاصی سینماسینما/ «گلادیاتور ۲»؛ بازگشتی باشکوه به کُلُسیوم و سنت حماسههای سینمایی
- اعلام نامزدهای چهلمین دوره جوایز انجمن بینالمللی مستند/ محصول مشترک ایران و انگلیس در شاخه بهترین مستند کوتاه
- اصغر افضلی و انیمیشن «رابینهود» در تازهترین قسمت «صداهای ابریشمی»
- جایزه جشنواره آمریکایی به پگاه آهنگرانی رسید
- چهل و سومین جشنواره فیلم فجر؛ از فرصت ثبت نام فیلمها تا داوری عوامل بخش نگاه نو
- نمایش بچه / گزارش تصویری
- اهمیت «باغ کیانوش» در سینمای کمدی زدهی این روزها
- برای بازی در فیلم «ماریا»؛ نخل صحرای پالم اسپرینگز به آنجلینا جولی اهدا میشود
- اکران فیلم علی زرنگار از اواخر آذر؛ «علت مرگ: نامعلوم» رفع توقیف شد
- مانور آمادگی همراه اول برای رویارویی با بحران؛ تمرینی برای پایداری ارتباطات
- بررسی هزینه و درآمد تولیدات ۳ سال اخیر؛ حساب کتاب فارابی جور است؟
- در اولین روزهای اکران بینالمللی؛ «گلادیاتور۲»، ۸۷ میلیون دلار فروخت
- اعضای شورای سیاستگذاری جشنواره فیلم فجر معرفی شدند
- نامزدی ۲ جایزه آمریکایی برای «دوربین فرانسوی»
- «شهر خاموش» بهترین فیلم جشنواره نوستالژیا شد
- فروغ قجابگلی بهترین بازیگر جشنواره ریچموند شد
- «تگزاس ۳»؛ کمدی از نفس افتاده یا موفقیت تکراری؟
- روایتی از سه نمایشنامه از محمد مساوات روی صحنه میرود
- «کارون – اهواز» در مراکش