تاریخ انتشار:۱۴۰۰/۰۶/۱۹ - ۲۱:۲۴ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 161160

سینماسینما، محمد تقی‌زاده

جذب مخاطب و جذابیت در قصه‌گویی در سینما، این مدیوم تصویری را به پرمخاطب‌ترین هنر در جهان بدل کرده است؛ اما جذابیت و همذات پنداری با تماشاگر نیز اصول و آدابی دارد که تاریخ سینما و آثار برجسته آن، بهترین الگو و روشن‌ترین مسیر را برای نیل به آن فراهم کرده است.

محمدحسین مهدویان پس از چند سریال و فیلم مستند داستانی موفق و تحسین‌شده از جمله «ایستاده در غبار» و فیلم «ماجرای نیمروز» یک‌باره و با گردشی تامل‌برانگیز اقدام به ساخت آثاری متفاوت با رویکرد گذشته‌اش از جمله «لاتاری»، «شیشلیک» و سریال «زخم کاری» کرد که هم حرف و حدیث‌ها پیرامون منابع تامین مالی و اسپانسرها و هم سمت و سو و جهت‌گیری سیاسی و فکری آثارش را به کلی تغییر داد و باعث بروز شائبه‌ها و شایعات زیادی پیرامون آثارش شد.

 «زخم کاری» جدیدترین اثر به نمایش درآمده از مهدویان (در زمان نگارش این مطلب فیلم «درخت گردو» نیز از مهدویان به اکران درآمده است) را می‌توان در ادامه رویکرد فیلم‌های سینمایی «لاتاری» و «شیشلیک» در جذب مخاطب عام دانست؛ آثاری که جذابیت و جلب توجه آنی مخاطب، اصلی‌ترین هدف سازندگانش به شمار می‌رود که البته جذابیت به خودی خود و جذب تماشاگر در سینما از مهمترین اهداف سازندگان به حساب می‌آید؛ اما مهدویان نشان داده که ابزارهای جذب مخاطب در آثار متاخرش، تنها در طول پخش سریال و فیلم می‌توانند مخاطب را سرگرم کنند و ماندگاری و عمقی در نوع روایت داستانی و شخصیت‌پردازی این آثار مشاهده نمی‌شود.

از موسیقی پرحجم سریال «زخم کاری» که بگذریم که به واقع یکی از اصلی‌ترین علاقه‌مندی‌ها و تمهیدات مهدویان برای همراه کردن و تاثیرگذاری روی مخاطب بوده است (سریال «زخم کاری» و فیلم «درخت گردو» بهترین شاهد این ادعا به شمار می‌آیند)، نوع روایت و شخصیت‌پردازی در «زخم کاری» نیز مبتنی بر الگوهای سطحی و کلیشه‌ای از جمله سیگار کشیدن ممتد قهرمان اصلی و همچنین اکت‌های تصنعی و چرخش‌های ناگهانی و ممتد در مسیر روایت بوده و در پرورش شخصیت‌ها و عمق بخشیدن به نقش‌ها نمی‌تواند موفق عمل کند.

شمار فراوان مرگ و میرها در سریال را در نظر بگیرید که به طور متوسط در هر قسمت یک کاراکتر از سریال به دلیل مرگ حذف می‌شود. از آنجایی‌که مرگ در درام‌پردازی یکی از ترفندهای اصلی برای تاثیرگذاری روی مخاطب است، سازندگان «زخم کاری» بارها و بارها این تمهید را برای متاثرکردن مخاطب و جذاب کردن درام خود به کار گرفته‌اند بی‌آن‌که مقدمه و موخره درستی بر این تعداد کشت و کشتار در درام تعبیه شده باشد. از سوی دیگر یکی از پرسش‌های مخاطبان «زخم کاری» در خصوص پیگیری این‌ مرگ و میرهای فراوان است، باوجود این‌که برخی از این مرگ‌ها به دلیل تصادف! رخ داده اما مشخص نمی‌شود که سایر این مرگ و میرها چرا از سوی خانواده درگذشتگان یا پلیس و نهادهای مربوطه پیگیری نمی‌شوند یا با اهمال و مماشات فراموش می‌شوند.

موضوع فیلمنامه اقتباسی از دیگر موارد مهم و پربحث درخصوص سریال «زخم کاری» بوده است؛ اقتباس از کتاب «بیست زخم کاری» نوشته محمود حسینی‌زاد -یا اشارات و الهاماتی که ادعا می‌شود از مکبث شکسپیر وام گرفته شده- از برجسته‌ترین نمونه‌ها است که اقتباس از رمان ایرانی با دخل و تصرف‌های زیادی همراه بوده و نمایشنامه مکبث نیز بیش از عمق‌بخشی به کاراکترها و شکل روایی داستان نقش پروپاگاندا و تبلیغاتی داشته است. در هر صورت ردپا و تاثیر کتاب «بیست زخم کاری» حسینی‌زاد بر داستان بر کسی پوشیده نیست و همچنین تلاشی که سازندگان برای الهام از مکبث شکسپیر در فیلمنامه «زخم کاری» انجام داده‌اند اما آن‌چه مشخص است این‌ست که ایرانیزه نشدن نوشته شکسپیر و همچنین در نیامدن رمان حسینی‌زاد اصلی‌ترین پاشنه‌ آشیل سریال محسوب می‌شود. شخصیت‌ها و اتفاقات داستان حسینی‌زاد در سریال «زخم کاری» بیش از حد تصنعی، بی‌مقدمه و دستکاری شده از آب درآمده‌اند. اتفاقات و ارتباط کاراکترها به یکدیگر خیلی سریع و بدون مقدمه رخ می‌دهد و تماشاگر متفکر به سختی انگیزه این حجم از کنش‌های شخصیت‌های «زخم کاری» را درک و هضم می‌کند به طوری‌که همچنان که گفته شد گویی سریال فقط برای جذابیت ساخته شده و همه تمهیدات فنی و بصری آن از جمله حجم بالای موسیقی، تدوین و… تا ایرادات فیلمنامه‌ای از جمله گذر سریع از اتفاقات و شخصیت‌ها بدون مشخص کردن انگیزه و مقدمات لازم تنها راهکارهای سازندگان برای جذب هر چه بیشتر مخاطبان پلتفرم‌های نمایش خانگی بوده است و هیچ تامل و وسواسی برای ارائه یک اثر شاخص و استاندارد متناسب با ساختارهای خلق شخصیت و مسیر درام صورت نپذیرفته است.

در کل، بحث درباره سریال «زخم کاری» به این نوشته ختم نمی‌شود. بخصوص این‌که طرفداران آن گاهی سریال را در حد یک شاهکار رادیکال و سرگرم‌کننده بالا می‌برند؛ این در حالی‌ست که «زخم کاری» منهای حجم بالای موسیقی، بازی ماندگار جواد عزتی، مونتاژ هنرمندانه سجاد پهلوان‌زاده و اجرای گروه بازیگری آن بخصوص رعنا آزادی‌ور و مرتضی امینی تبار و همچنین نام جنجالی محمد حسین مهدویان به یک سریال معمولی بدل می‌شد که این همه سر و صدا و پروپاگاندا برایش محلی از اعراب نداشت.

لینک کوتاه

نظر شما


آخرین ها