سینماسینما، مرسده مقیمی
اینکه در این دوره از جشنواره فیلم فجر با فیلمهای ضعیف و عجیبی مواجه هستیم حرف تازهای نیست و احتمالا در این روزها بارها و بارها شنیدهاید اما عمق فاجعه در حال وقوع نه به هنگام تمسخر «لایههای دروغ» در سالن اهالی رسانه پیداست و نه به هنگام خشمشان در مواجهه با «ماهان»، که اتفاقا در تعریف و تمجیدهای عجیب و غریب از آثاری که در بهترین حالت معمولی و نهایتا قابل توجه به عنوان اثر اولاند، نمایان میشود.
اطلاق عبارتِ وصفیِ مهمِ «بهترین فیلم جشنواره»! به «ملاقات خصوصی» بیشتر مشخص میکند که در چه برهوت بیآب و علفی در چهلمین دوره جشنواره فیلم فجر گیر کردهایم. روزگاری نه چندان دور این صفات را به «درباره الی» و «اینجا بدون من» و… نسبت میدادیم و حالا بیشتر به نظر میآید این عبارات روی دست نویسندگان مانده! بالاخره نیمی از جشنواره گذشته و اقلا باید برای یک فیلم به عنوان پدیده جشنواره نوشت!
نکته جالب اما اینجاست که کسانی که در روزهای اخیر برای تحقیر و تمسخر فیلم ضعیف «لایههای دروغ» آن را به سینمای هند ارجاع میدادند، دارند برای هندیترین فیلم جشنواره مدح مینویسند. نگارنده البته فیلم هندی را نه تنها فحش نمیداند که اتفاقا برای آن علاقه و احترام ویژهای قائل است و کاش «ملاقات خصوصی» واقعا با کانسپت عاشقانهای که کاملا فضای سینمای عاشقانه هند را تداعی میکند؛ موفق عمل میکرد اما نکته اینجاست که انگار عاشقانه آسیایی ساختن به صورت اصیل و کلاسیکاش برای فیلمسازان ما نگرانکننده است، فیلمسازان ایرانی علاقه وافری دارند به ساختن فیلم در ژانر مندرآوردی و غلط اجتماعی.
فیلم اول شمس از همین رو آسیب میبیند و اتفاقا از نسخ بسیار مطلوب و تماشایی هندیاش فاصله میگیرد و در نشست مطبوعاتیاش به جای قیاس با نمونههای عاشقانه دائما با «ابد و یک روز» قیاس میشود، چون فیلمساز پا در هواست بین ساختن یک عاشقانه با کهنالگوهای مشخص و فیلمی درباره فقر و لاتبازی و دروغ از سر جبر اجتماعی و مافیای زندان و مواد مخدر! و دقیقا برای همین فیلمی است دوپاره که از هر دو سمت باز میماند.
کهنالگوی اصلی فیلم بر مبنای عشق تصادفی صورت گرفته، عشقی که اصلا بنا نبوده وجود داشته باشد و فقط وسیلهای بوده برای رسیدن به هدف؛ در واقع یک فریب اما به مرور مهم، جدی و واقعی میشود (این کانسپت غالب فیلمهای عاشقانه هندی است) در «ملاقات خصوصی» اما سوال اصلی این است که کدام عشق؟ از همان چتهای ابتدایی نوع مواجهه پسر و دختر بر عاشقانههای دختران و پسران نوجوان سوار است؛ واقعا آدمی در سن و سال پریناز ایزدیار با تعریف از عکس پروفایلاش و گفتن جمله عاشقانه انگلیسی عاشق میشود و نمیفهمد طرف قصد خام کردناش را دارد؟! واقعا؟! از آن سو هم دائما تاکید میشود که او دختر سرسختی است! سرسخت و رامنشدنی! ولی چت و چند ویس و تعریفهای لوس او را میکشاند پای سفره عقد! تعریف سرسختی عوض شده به گمانام.
عاشقانهای که ما میبینیم جز همان چند رفتار تصنعی و نوجوانانه بیشتر بناست در تصاویری تابوشکنانه در اتاق ملاقات خصوصی رخ دهد که البته در سینمای ما گامی به پیش است و خلوت زناشوییِ درستی را تصویر کرده اما عشقی شکل نگرفته تا این خلوت تابوشکن دیدنی از آب در آید! اگر عشقی از ابتدا بوده که ما نمیبینیم و اگر با این فرضیه که فریب است و واقعی نیست قابل توجیه باشد باید اقلا در ادامه روند تبدیلاش به عشقی واقعی را ببینیم. آن صحنه مکالمه تلفنی و زد و خورد بعدش واقعا کافی نیست، تلاش خوبی است اما کافی نیست!
و این کافی نبودن به سبب همان ترس از ساختن فیلمی کاملا عاشقانه و آسیایی است که مبادا انگ هندی بودن! بخورد. برای همین است که فیلمساز تصویر رویایی دشت و دمن را نشان میدهد، حتی اجازه میدهد گاهی موسیقی روی آن سوار شود اما خودش آن را در نطفه خفه میکند! از آن سو در نیمه دوم هم که بناست تمرکز اصلی بر موضوعات اجتماعی باشد و امتیازش را از بداعت موضوع بگیرد تا قصه میخواهد جان بگیرد و حداقل در طرح دغدغه اجتماعیاش موفق باشد دوباره به کهنالگوی عاشقانهاش باز میگردد و از آنجا که عشق آنطور که باید شکل نگرفته، پایان اثر هم بیش از آنکه عاشقانه باشد تلاشی برای فرار از عذاب وجدان به نظر میرسد.
در نهایت «ملاقات خصوصی» علیرغم بازیهای خوب و رواناش و فضاسازی چشمنوازش موفق نمیشود آن عاشقانه آسیایی و تاکیدا هندیای را که میخواسته بسازد چون ترسیده محکوم شود و تصور کرده برای تشویق شدن عشق کافی نیست و برای همین در این مهم ناکام میماند و میشود فیلمی که میخواهد عاشقانه باشد اما اثرگذاریاش را از طرح مسائل تلخ جامعه میگیرد، نه از آن عشقی که داعیهاش را دارد! چرا که شهامتاش را نداشته تا فیلم را به تمامی خرج ساخت عاشقانهاش کند، کاری که برای مثال صفی یزدانیان در فیلم «در دنیای تو ساعت چند است» با تمرکز کامل بر خلق روایتی عاشقانه به آن دست مییابد.
فیلم هندی ساختن، فیلم بد و ضعیف ساختن نیست؛ شهامت ساختن داستانی عاشقانه و موکدا سانتیمانتال است که یک فیلم هندی خوش آب و رنگ مقابلمان میگذارد که قطعا نیاز سینما و مخاطب ماست؛ فیلمی که فیلمساز نترسد از اینکه تمام قصهاش به ناز و ادای یار و دلبریهای عاشق و دیالوگهای عاشقانه بگذرد و نخواهد برای نشان دادن دغدغهمندی، مسائل اجتماعیِ لایک بگیر را به آن الصاق کند تا مبادا صرفا عاشقانه بماند و بیارزش تلقی شود! اگر هم قصد دارد در دل عاشقانهاش از تلخیهای جامعهای که در آن زیست میکند نیز بگوید لازم است اول با شجاعت کامل عاشقانهاش را به انجام برساند تا جامعه و مشکلاتاش در بستری درست و کامل خودنمایی کند نه اینکه الصاقی به نظر برسد و از روند اصلی و عاشقانه اثر جلوتر بایستد و جلوهگری کند.
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- فراخوان جشنواره فیلم فجر ۴۴ منتشر شد
- «زن و بچه»؛ دوئلی تصویری با چهرههایی خیرهشده به دوربین
- با صدور احکامی از سوی رائد فریدزاده؛ دبیران جشنوارههای ملی و جهانی فیلم فجر معرفی شدند
- میزبانی سینماها از آثار جدید/ پریناز ایزدیار، پیمان معادی، پژمان جمشیدی و بهرام افشاری این هفته به سینماها میآیند
- اکران «زن و بچه» به تعویق افتاد
- سید جمال ساداتیان خبر داد: «زن و بچه» تیرماه در ایران اکران میشود
- نشست خبری «زن و بچه» در جشنواره کن؛ روستایی: این فیلم مستقلترین زنِ سینمای من را روایت میکند
- ای مرگ بیا که زندگی کشت مرا؛ سریال «ازازیل» و آغازی بر یک پایان
- مهدی مسعودشاهی درگذشت
- انتقاد سازندگی از گفتوگوی کمال تبریزی با ایسنا/ داوران بر اساس مصلحت رای دادند نه کیفیت
- جشنواره علیه جشنواره
- انتقاد صریح کمال تبریزی و علیرضا رییسیان از بهرام رادان
- به بهانه نامساعد بودن شرایط جوی جنوب کشور؛ اختتامیه تجلی اراده ملی فیلم فجر ۴۳ در پردیس ملت برگزار میشود
- پاسخهای آشتیانیپور به شبهات رأیگیری مردمی جشنواره فیلم فجر
- درباره متن و حاشیه داوری جشنواره فیلم فجر؛ کمال تبریزی: حس کردم جلسات داوری شنود میشود/ فشار از بیرون مانع پخش «قاتل و وحشی»
نظر شما
پربازدیدترین ها
- فوت خواننده پیشکسوت موسیقی نواحی گیلان/ ناصر مسعودی درگذشت
- نگاهی به فیلم «بیسر و صدا»؛ ایده خلاقانه، مسیر اشتباه
- حقایقی درباره بازمانده ساخته سیف الله داد/ماجرای توقیف فیلم بازمانده به دلیل حجاب!
- بیانیه انجمن بازیگران سینما در واکنش به وقایع اخیر و هتک حرمت هنرمندان/ پژمان بازغی استعفا داد
- «رابین هود»؛ افسانهی شیرین مرد شریف قانون شکن!
آخرین ها
- نگاهی به فیلم سینمایی «سامی»؛ دوربین به مثابه سمفونی برای سفری طولانی
- معرفی برندگان هیئت ملی نقد آمریکا ۲۰۲۵/ «یک تصادف ساده»؛ بهترین فیلم بینالمللی/ «نبردی پس از دیگری» ۵ جایزه گرفت
- ۱۵ اثری که برای فهرست اولیه اسکار فیلم بینالمللی شانس بالاتری دارند
- تأملی بر حضور نوری بیلگه جیلان در جشنواره جهانی فیلم فجر؛ داور غایب
- بیانیه کانون کارگردانان سینما درباره بازداشت سینماگران در مهمانی خصوصی
- واکنش رضا کیانیان به گزارش تاریخ سه هزار ساله زیر چرخ لودرها
- اعلام مستندهای دو بخش از نوزدهمین جشنواره «سینماحقیقت»
- واکنش کانون کارگردانان سینمای ایران به حکم جعفر پناهی
- شروودِ تالار وحدت؛ جایی که ماهان حیدری قهرمانان آینده را پیدا میکند
- تورج اصلانی داور جشنواره ترکیهای شد
- سروش صحت و علی مصفا «بیآتشی» را روایت کردند
- سام درخشانی هم استعفا داد
- نمایش موزیکال «رابین هود» / گزارش تصویری
- حلقه منتقدان فیلم نیویورک منتخبان ۲۰۲۵ خود را اعلام کرد/ «نبردی پس از دیگری»، بهترین فیلم شد؛ پناهی، بهترین کارگردان
- جشنواره جهانی فیلم فجر۴۳؛ در ایستگاه پایانی «درس آموختهها» بهترین فیلم شد/ جایزه ویژه داوران به کارگردان ژاپنی رسید
- «خرگوش سیاه، خرگوش سفید» به چین میرود
- گاتهام ۳ جایزه به «یک تصادف ساده» داد/ «نبردی پس از دیگری» بهترین فیلم جوایز مستقل نیویورک شد
- بیانیه انجمن بازیگران سینما در واکنش به وقایع اخیر و هتک حرمت هنرمندان/ پژمان بازغی استعفا داد
- مصائب افزایش سن ، از جولیا رابرتز تا نیکول کیدمن
- تام استاپارد؛ نویسندهای که جهان را از نو صحنهپردازی کرد
- نگاهی به فیلم «پارتنوپه»؛ زیبایی از دست رفته
- توقیف سکوی پخش «بازمانده» پس از انتشار ویدیوی بدون مجوز
- «سمفونی باران» کلید خورد
- «ناتوردشت» به باکو میرود
- از جدال اندیشه تا لبخند روی ردکارپت
- گفت وگو با کارگردان مستند «مُک» به بهانه حضور آن در جشنواره سینما حقیقت
- «زوتوپیا ۲» رکورددار فروش جهانی سینما شد
- صدای بخش خصوصی را بشنوید؛ هوای آلوده با تعطیلی تئاتر تمیز میشود؟
- «رها» بهترین فیلم اول جشنواره گوا شد
- سنگرم اندازه همان کافه ام بود





