تاریخ انتشار:1403/11/18 - 23:06 تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 205607

سینماسینما، ایلیا محمدی‌نیا؛

فیلم «موسی کلیم الله» به کارگردانی ابراهیم حاتمی کیا یک ناامیدی مطلق از حاتمی‌کیا، کارگردانی است که هر فیلم او در سال‌های نه چندان دور به هر روی یک جاذبه برای جشنواره فجر محسوب می‌شد فارغ از اینکه دوستش بداریم یا نه.

دیدن فیلم تازه او کنجکاو برانگیز بود اما سالهاست از آن حاتمی کیا خبری نیست. سالهاست بیشتر حرف می زند تا فیلمساز باشد.

خبر داشتم درگیر مجموعه پرهزینه «موسی» به تهیه کنندگی تلویزیون شده است. گمان می کردم فیلم «موسی» که در جشنواره فجر رونمایی می‌شود نسخه‌وی سینمایی از همین مجموعه است. با همین باور فیلم را نگاه کردم.اما بعد متوجه شدم فیلم «موسی» برآمده از سریال نیست چرا که خود فیلمی مستقل است ک هنوز سریال اصلی کلید نخورده است.

باورنکردنی، شاید جامع‌ترین تعریف از فیلم «موسی» باشد. طراحی لباس، طراحی صحنه، برخی بازیها (این سیاهه می‌تواند امتداد داشته باشد) و بیشتر از همه فیلمنامه فاقد کشش و کم رمق که هر کجا از منطق روایی دچار نقصان می‌شد، دست به دامن معجزه می‌شد.

موسی به دنیا می‌آید اما هیچ درامی شکل نمی‌گیرد تعلیق‌ها کم جان و گاه در حد شوخی است.

طراحی لباس سربازان و یوکابد مادر موسی با آن لباس یقه اسکی که با بافت ریز و نقش دار مزین شده و بسیار موارد دیگر.

تنها نکته ارزشمند فیلم موسیقی کارن همایون فر است و بس.

البته که حاتمی کیا سخنور طوری در نشست خبری از فیلم «موسی» تعریف و تمجید می‌کند که گویی ما فیلم دیگری را به جای فیلم او دیده ایم.

ابراهیم حاتمی‌کیای سخنور و نه فیلمساز، نمی‌داند تمدن بزرگ مصر با تنها ۲۰ سرباز و یک فرمانده احمق سرو سامان نیافته است، نمی‌داند قوم بزرگ یهود در مصر تنها به ۳۰ تا ۵۰ نفر ختم نمی‌شود، نمی داند تماشاگر امروز را نمی‌توان بی سواد و احمق فرض کرد.

بدیهی‌ترین شکل سینما را فراموش می‌کنیم و عنوان بیگ پروداکشن ورد زبان می‌شود. گویی معانی لغات اینجا بازتعریف تازه‌ای می‌یابند.

حاتمی کیا نشان داد سالهاست که فیلمسازی لااقل با متر و معیار فیلم‌های خودش فاصله گرفته است.

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

 

آخرین ها