تاریخ انتشار:1402/03/29 - 22:51 تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 187823

سینماسینما، محدثه واعظی‌پور
«تصور» درباره تنهایی، فقدان و عشق است. روایتی سرزنده و گرم، متکی به حضور دو بازیگر که در کنار یکدیگر، ترکیبی درخشان به وجود آورده‌اند. داستانک‌هایی جذاب، که همه به یک اندازه شیرین و کامل نیستند، اما در کنار هم قرار گرفتنشان، مجموعه‌ای شنیدنی و دیدنی را شکل داده است. پسری جوان (مهرداد صدیقیان) به واسطه شغلش، هر بار با زنی در ماشین خود، هم‌مسیر می‌شود، او که دلبسته‌ی زنی است، در سیمای مسافرانش، ردی از آن عشق را سراغ می‌گیرد.
«تصور» در فضایی بین رویا و واقعیت حرکت می‌کند. جذابیت فیلم در همین است، اگرچه برای بعضی از تماشاگران، به ویژه آنان که پایان‌های قطعی یا داستان‌های یک خطی و شفاف را دوست دارند، درک ظرایف در روایت، ساده نیست و این پیچیدگی که امتیاز «تصور» است و آن را از فیلم‌های مشابهش دور می‌کند، برایشان ابهام برانگیز است. با این همه، فیلمساز توانسته دنیای ذهنی پسر جوان را به تصویر بکشد و مواجهه خیال‌انگیز او با زنانی از یک شهر را به چالشی تماشایی تبدیل کند.
در دل شب، این داستان‌ها و این هم‌مسیری همچون خواب یا توهم است. توهم پسری تنها که عشقش را از دست داده و رویای محالش را در شیرینی و زیبایی زنانه جستجو می‌کند. هر داستان و ماجرا و هم‌جواری، بخشی از جامعه ایران و زنانش را به تصویر می‌کشد، بدون تاکید بر خشونت یا قربانی انگاشتن زنان، طنزی که در فیلم جاری است و در لحن و بیان لیلا حاتمی متبلور شده، فیلم را از بیانیه‌ای درباره وضعیت زنان در ایران جدا کرده و به قصه‌ای طنزآمیز و البته در مواقعی تلخ درباره فراغ و اندوه تبدیل کرده است. زنانِ فیلم، با وجود مشکلات، تبعیض‌ها و ناملایمات، زیبا و فریبنده‌اند. همان طور که شهرِ تاریک و اغلب خلوتِ «تصور» آنقدر زیبا، امن و باشکوه است که پسر بتواند در دل بزرگراه با رویایش (عشقش) در آن قدم بزند. بخش مهمی از جذابیت فیلم را دیالوگ‌های صریح و گاه طنزآمیز شخصیت‌ها شکل داده؛ در موقعیت اول، مسافر، تصویر بامزه‌ای از برادرش ارائه می‌دهد و وضعیتی عجیب را به تصویر می‌کشد، تلاش او و پسر، برای درست کردن برف پاک کن، این وضعیت را کمیک می‌کند. مسافرِ شبِ ولنتاین هم با خونسردی از روابطش می‌گوید و کودکانه و سرخوش، موقعیتش را به «بازی» می‌گیرد و با آن «تفریح» می‌کند. پیش از این در هیچ فیلمی از سینمای ایران، زنان، این گونه و از جنس شخصیت‌های «تصور» نبوده‌اند و «غم»، «جبر جغرافیایی» و «مردسالاری» را به بازی نگرفته‌اند.
«تصور» (علی بهراد) به عنوان فیلمِ اول، امیدوارکننده است. مواد اولیه برای تبدیل شدن به فیلمی سیاه و تلخ را دارد، اما روی سیاهی و تباهی تمرکز نمی‌کند و با ملاحت و شیرینی، پیش می‌رود. اگرچه پایان آن، تلخ است اما آنچه از «تصور» در ذهن تماشاگر باقی می‌ماند، شهری است پر از قصه عشق و جدایی و زنانی که برای زندگی کردن و عشق ورزیدن آفریده شده‌اند. قاب‌ها و تصاویری چشم‌نواز و قصه‌هایی که در هر بار شنیدن، هنوز تازه‌اند. چرا که حدیث عشق، تکراری نمی‌شود.

لینک کوتاه

 

آخرین ها